نشنیده گرفتن حرف والدین: چرا کودکان سه تا چهار ساله حرفشنوی ندارند؟
چرا کودک سه تا چهار ساله والدینش را نادیده میگیرد و از آنها حرفشنوی ندارد؟ در مورد آن چه باید کرد؟ در این مطلب با نکات مهمی برای آموزش حرفشنوی در کودکان آشنا شوید.
چرا کودکان سه تا چهار ساله حرف والدینشان را نادیده میگیرند
به احتمال زیاد برای شما هم پیش آمده که از کودک چهار سالهٔ خود میخواهید اسباببازیاش را کنار بگذارد، زیرا تقریباً زمان غذا خوردن شده است اما او همچنان به بازی ادامه میدهد، طوری که انگار شما اصلاً نیستید، یا با نارضایتی میگوید: «باشه» و بدون اینکه تکان بخورد به بازی ادامه میدهد. چرا او شما را نادیده میگیرد؟
قبل از هر چیز بدانید وقتی کودکان مستقلتر میشوند، بهتر میتوانند آنچه را که نمیخواهند بشنوند، ناشنیده بگذارند. سعی کنید اگر کودکانتان هرازگاهی شما را نادیده گرفت، خیلی به دل نگیرید.
همچنین مطمئناً، فرزندتان بالاخره باید به حرف شما گوش کند و برای شام آماده شود. نکتهٔ اصلی این است که او را ترغیب به همکاری کنید و در عین حال به او فضایی برای تمرین این خودمختاری نوظهورش بدهید. بهطورکلی اما، وقتی کودک حرف ما را نشنیده میگیرد چطور باید برخورد کنیم؟
وقتی کودکتان حرف شما را نشنیده میگیرد چه کار کنید
اگر میخواهید به دنبال راهکارهای درست و آموزش حرفشنوی در کودکتان باشید، نکات زیر را در نظر بگیرید:
واقعبین باشید: مطمئن شوید که درخواستهای شما مشخص و شدنی است. گفتن «وسایلت رو مرتب کن» نه تنها مبهم است، بلکه فراتر از تواناییهای یک کودک تا سن پیشدبستانی است، اما «لطفاً لباست رو بذار تو کمد» بیشتر مناسب سرعت و توانایی اوست.
درخواستتان را عملی به او نشان دهید: اگر اندکی وقت بگذارید و وظیفهٔ جدیدی را به او یاد دهید، هم شما و هم فرزندتان از آن سود خواهید برد. به جای اینکه بگویید: «به پدر کمک کن میز رو تمیز کنه»، به او نشان دهید که چگونه غذا را با یک قاشق چوبی از ظرفها جدا کند و آنها را در سینک ظرفشویی قرار دهد.
درخواستهای خود را ساده کنید: ممکن است کودک پیشدبستانیتان به این دلیل شما را نادیده بگیرد که نمیفهمد چه کاری از او میخواهید. در این سن، کودکان به دستورالعملهایی شامل حداکثر دو یا سه بخش بهتر پاسخ میدهند. به عنوان مثال میتوانید از او بخواهید: «لطفاً برو تو اتاقت و جورابهات رو بیار» یا «لطفاً حوله رو از دستشویی برای بابا بیار».
سر حرفتان بمانید: وقتی زمان ترک مثلاً پارک رسیده است، چند دقیقه قبل به کودک خود اخطار بدهید، سپس او را با ملایمت به سمت ماشین هدایت کنید. به همین ترتیب، وقتی از او میخواهید از روی میز پایین بیاید و او شما را نادیده میگیرد، بلافاصله خودتان او را پایین بگذارید.
به کودک خود انگیزه بدهید: روشهای خوبی برای ترغیب کودک به همکاری با درخواستهای شما وجود دارد. سعی کنید به یاد داشته باشید که شما نمیخواهید او به این دلیل کار درست را انجام دهد که از انجام ندادن آن میترسد، بلکه شما میخواهید او کار درست را انجام دهد، چون خودش اینطور میخواهد. کودکان پیشدبستانی عاشق خشنود کردن دیگران هستند، بنابراین تعریف و تشویق تأثیر زیادی در واداشتن او به اجابت خواستههای شما دارد. به عنوان مثال: «سلنا، خیلی بهت افتخار میکنم که سریع لباست رو پوشیدی» یا «وای، تو واقعاً شنوندهٔ خوبی هستی!»
همچنین ممکن است برای دنبال کردن دستورالعملها به کودک خود یک مشوق بدهید. به عنوان مثال بگویید: «وقتی قطعههای پازل رو تو جعبه بذاری، میتونیم بریم پارک». یادتان باشد نگویید: «اگر» و شرط نگذارید! یا میتوانید روش جدول و برچسب را امتحان کنید. برای مثال، برای هر بار پاسخ دادن به اولین درخواست، یک برچسب بگیرد و وقتی ۱۰ برچسب جمع کرد یک کتاب جدید دریافت کند. اما بهتر است از پاداشهای ملموس مانند برچسب یا اسباببازی زیاد استفاده نکنید. شما نمیخواهید فرزندتان هر وقت خواستهٔ شما را انجام میدهد، انتظار پاداش داشته باشد یا در صورت دریافت نکردن پاداش از انجام آن امتناع کند.
کمتر «نه» بگویید: از جایگزینهای «نه» استفاده کنید. اگر وقتی به کودکتان «نه» میگویید شما را نادیده میگیرد، شاید به این دلیل است که این حرف را خیلی زیاد میشنود. رویکردهای دیگر را امتحان کنید. مثلاً به جای اینکه با عصبانیت بگویید: «نه! تو آشپزخونه توپبازی نکن» بگویید: «بیا بریم بیرون توپبازی کنیم.» وقتی به کودکی حق انتخاب میدهید، به او این فرصت را میدهید تا به شکلی قابل قبول خواست خود را اعمال کند.
هر وقت میتوانید بله بگویید و از هر فرصتی برای تشویق و نه دلسرد کردنش استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر او برای یادگیری بازی با کفش اسکیت هیجانزده است، با این جمله پاسخ دهید: «البته که میتونی امتحان کنی!» یا «بابا بهت کمک میکنه». هر دو گزینه بسیار مثبتتر از گفتن «نه، تو برای این کار خیلی کوچیکی» است.
طبیعتاً، مواقع زیادی خواهد بود که باید با قاطعیت کامل مانع از دویدن او به خیابان یا فوتبال بازی کردن در اتاق نشیمن مادربزرگ شوید. نکته این است که، «نبردهای خود را انتخاب کنید» و تنها زمانی قاطعانه ایستادگی کنید که ضروری است. اگر محیطی ایمن و تحریککننده فراهم کنید، مثلاً خانههای بازی، نه یک موزهٔ آثار باستانی، کودک شما میتواند استقلال خود را با محدودیتهای کمتری اعمال کند.
درکش کنید: تصور کنید که در حال دیدن یک فیلم یا حرف زدن با یکی از دوستانتان هستید که ناگهان به شما دستور داده میشود کاری را که انجام میدهید متوقف کنید، زیرا کار دیگری باید همین حالا انجام شود. واقعیت این است که ما همیشه وقت نداریم بچههای خود را با زبانبازی به انجام کاری ترغیب یا از آنها خواهش کنیم که دستهایشان را بشویند. اما هر زمان که امکانپذیر باشد، واقعاً مفید است اگر قبل از اینکه کودک خود را به فعالیت بعدی هدایت کنید، به او اخطار بدهید. مثلاً بگویید: «عزیزم ما چند دقیقهٔ دیگه میریم، پس سعی کن کارت رو تموم کنی.»
اگر کودک شما مانند بیشتر بچههای پیشدبستانی باشد، با وجود اخطار هم از اینکه مجبور است از پای بازی رایانهای بلند شود یا کتاب رنگآمیزی خود را کنار بگذارد، خوشحال نخواهد بود اما حداقل اخطار منصفانهای گرفته که زمان تعویض کار است.
الگوسازی کنید: رفتاری را که میخواهید از کودکتان ببینید الگوسازی کنید. در این سنها ممکن است متوجه شوید فرزندتان وانمود میکند که او پدر یا مادر است. او مطمئناً شما را زیر نظر دارد و این دلیل بیشتری است تا مطمئن شوید به شکلی رفتاری میکنید که دوست دارید او رفتار کند. پس اگر میخواهد چیزی به شما بگوید، توجه کامل خود را به او معطوف کنید. اگر وقتی با شما صحبت میکند فقط نیمی از حواستان به اوست، نمیتوانید انتظار داشته باشید که او همیشه به شما توجه کند. سعی کنید زمانی از هر روز را به گفتوگو با او و سؤال کردن در مورد ماجراهای آن روزش اختصاص دهید.
چه موقع کمک بگیرید: اگر به نظر میرسد کودکتان بیشتر اوقات شما را نادیده میگیرد و کمتر گوش میدهد، یا کنارهگیر به نظر میرسد و ارتباط چشمی برقرار نمیکند، با پزشک کودک خود در مورد این مشکل صحبت کنید. پزشک ممکن است تست شنوایی یا دیگر ارزیابیهای تکاملی را توصیه کند.
در مورد گوش ندادن کودک دو ساله به حرفتان بدانید.