۱۰ نکته برای هماهنگ شدن با همسرتان در مورد فرزندپروری
کودکان میتوانند متوجه تفاوتهای ظریف در شیوههای تربیتی والدین خود شوند. به عنوان مثال، یکی از والدین ممکن است زودتر به عملی گستاخانه از سوی کودک واکنش نشان دهد و دیگری در مورد چیزی مثل با کفش آمدن توی خانه به سرعت کلافه شود. هرچند در ابتدا ممکن است مسئلهٔ بزرگی به نظر نرسد اما محققان میگویند کودکانی که والدین آنها شیوههای فرزندپروری خیلی متفاوتی دارند، مشکلات رفتاری بیشتر دارند و اگر یکی از آنها زودتسلیم است و دیگری با مشت آهنی حکومت میکند، برای بچهها گیجکننده است. پس بیایید این موضوع را با شریک و هماهنگ بودن در روش تربیتی کودکان حل کنیم! در این مطلب با ۱۰ قدم اصلی برای ایجاد یک شراکت تربیتی در زمینهٔ فرزندپروری آشنا شوید.
تربیت اشتراکی یا شراکت تربیتی کودک
۱. از روش تربیتی خودتان بگویید
با همسرتان در مورد شیوهٔ تأدیب و تربیت در خانوادههای خودتان وقتی که بچه بودید صحبت کنید. الگوهای فرزندپروری اغلب تکرار میشوند، بنابراین این صحبت میتواند به هر یک از شما اطلاعات و درک بیشتری از سبک تربیتی دیگری بدهد.
۲. از یکدیگر بپرسید
از شریک زندگی خود بپرسید که چرا آن شیوهٔ تربیتی را درست میداند، سپس بدون این که حرفش را قطع کنید گوش دهید. صبور باشید و محترمانه رفتار کنید. از خود بپرسید که چرا با روش همسرتان مخالف هستید و از چه اتفاقی میترسید؟
۳. از نگرانیهای هم باخبر باشید
شاید در ابتدا غیرواقعی به نظر برسد که انتظار داشته باشید شما و همسرتان دقیقاً یکسان فکر و رفتار کنید ولی نکتهٔ کلیدی این است که از درگیر شدن در جنگ قدرت با همسر خود، به خصوص جلوی کودکان به شدت خودداری و پیشگیری کنید. برای کمک به ترک عادتهای قدیمی و یافتن راههایی که هر دو میتوانید با آنها کنار بیایید، باید گفتوگویی صمیمانه و رک و راست با همسرتان داشته باشید که در آن بر سر برخی راهکارهای پایه توافق کنید. پس از همسرتان بپرسید که او چه تردیدها و نگرانیهایی در مورد سبک تربیتی شما دارد.
۴. ذهنی باز و پذیرا داشته باشید
تمام گزینههای موجود را با ذهنی باز و پذیرا بررسی و نقاط ضعف و قوت را مقایسه کنید. مجموعهای مشترک از قوانین و عواقب را تدوین کنید که هر دو میتوانید با آنها موافقت کنید، سپس آماده شوید که اگر این مجموعه برای همه راضیکننده نباشد، چند هفته بعد آنها را تعدیل کنید یا تغییر دهید.
۵. مشکل را خصوصی بررسی کنید
وقتی راهحلها و راهکارهای جدید و اشتراکی خود را شروع میکنید، اختلافات سر مسائل تربیتی را یکییکی و در جایی آرام و دور از صدارس فرزندتان حل و فصل کنید.
۶. تمرین سازش کنید
در مقابل فرزندان جبههای متحد از خودتان نشان دهید. اگر آنها ببینند که شما با هم همکاری میکنید، کمتر سعی میکنند شما را بازی بدهند و مقابل یکدیگر قرار دهند. به خودتان قول بدهید که در مقابل فرزندتان از روشهای تربیتی همسرتان انتقاد نکنید.
۷. مشورت کنید
اگر گمان میکنید فرزندتان در حال بازی یا به نوعی فریب دادن غیرعمد شما یا همسرتان است، مثلاً اگر میگوید: «بابا به من اجازه میده میز رو بعد از بازیم تمیز کنم»، به او بگویید وقتی با همسرتان صحبت کردید به او پاسخ میدهید، یا بگویید که قبل از این کار به تأیید هر دوی شما نیاز دارد؛ البته قبلش هم برای موقعیتهای این چنینی و برخورد به این مورد با همسرتان صحبت کرده باشید. به یاد داشته باشید که تمام تصمیمات تربیتی نیاز به پاسخ فوری و آنی ندارند و شما میتوانید پاسخ و واکنش را به تأخیر بیندازید تا حرفتان دو تا نشود.
۸. بخشنده و همدل باشید
اگر به نظر میرسد همسرتان دلسرد شده است، حتی اگر از نحوهٔ برخورد خودش با یک مشکل تربیتی خوشحال نیست، بخشنده باشید و همدلی نشان دهید. برای صحبت با او یک لحظهٔ خصوصی پیدا کنید و با جملهای ملایم و بدون قضاوت سر صحبت را باز کنید و مثلاً بگویید: «این تصمیم سختی بود. مطمئنم الان ناراحتی. میخوای در موردش صحبت کنی؟»
۹. نشان دهید یک تیم هستید
به بچههایتان نشان دهید که شما و همسرتان یک تیم هستید. به عنوان مثال، اگر کودکان دبستانی دارید که توانایی خواندن دارند، قوانین خانواده را جایی نصب کنید و آنها را با بچهها مرور کنید. مشارکت دادن بچههای بزرگتر در وضع قوانین اغلب همکاری بهتری از سوی آنها برمیانگیزد. همجنین برنامهای زمانی هم برای مرور مجدد قوانین و عواقب تخلفات داشته باشید تا با افزایش سن بچهها، آنها را تغییر دهید.
۱۰. تسلیم نشوید
اگر همسرتان حتی از صحبت کردن در مورد موضوع تأدیب و تربیت امتناع کند، چه؟ این موقعیت دشواری است، اما تسلیم نشوید. از او بخواهید فهرستی از رفتارهای کودکتان که او را دیوانه میکند، به علاوهٔ نظرات خودش در مورد نحوهٔ رفع کردن آنها تهیه کند. اگر رویکردی مبنی بر «فقط یه روش درست وجود داره و اون روش منه!» داشته باشید، این فقط شما را در نبردی دائمی نگه میدارد. در عوض، سعی کنید منطق پشت رویکرد همسرتان را درک کنید. اگر تمام راههای دیگر ناموفق بود، به او کتاب یا مقالهای در این زمینه بدهید یا از یک معلم، پزشک، مشاور یا درمانگر کمک بگیرید.