قطع کردن صحبت دیگران: سه تا چهار سالگی
چرا کودکان میان صحبت دیگران میدوند؟ چرا بچههای سه ساله حرف دیگران را قطع میکنند و در مورد آن چه باید کرد؟ در این مطلب با علل این اتفاق و نحوهٔ برخورد با عادت پریدن کودک میان حرف دیگران در سن سه تا چهار سالگی آشنا شوید.
علل پریدن کودک میان حرف دیگران
چرا کودک سه تا چهار سالهٔ شما نمیداند قطع کردن صحبت دیگران بیادبانه است؟ چون در این سن تازه دارد میفهمد که جهان حول وجود او نمیچرخد و چون حافظهٔ کوتاهمدت او هنوز خوب رشد نکرده و به معنای آن است که هوس کودک شما به این نکته که چیزی را همین الان و قبل از آن که فراموشش کند بگوید، واقعاً زمینهای فیزیولوژیکی دارد. علاوه بر این، کودک شما هنوز و همچنان در حال یادگیری این موضوع است و به شکل کامل آن را نیاموخته که بعضی اوقات شما مجبورید کارها را تمام کنید و بدون دخالت او با دیگران صحبت کنید.
خوشبختانه حافظهٔ کوتاهمدت کودکان در این سنها بهبود خواهد یافت و رفتارهای تکانهایاش کمتر خواهد بود. او قادر به نگه داشتن یک فکر، هرچند نه برای مدت طولانی، در حین انتظار برای پایان کار شما خواهد بود. بزرگسالان میتواانند این کار را بدیهی و آسان تلقی کنند، اما تصمیمگیری در مورد این موضوع که چه زمانی قطع صحبت دیگران اشکالی ندارد نیاز به تفکر انتقادی نسبتاً سطح بالایی دارد.
مواردی که کودک شما وقتی میخواهد حرفی بزند باید در مورد آن تأمل کند زیاد است. مثلاً کودکتان با خودش فکر میکند: «اشکالی نداره وقتی گرسنمه حرف مامان رو قطع کنم؟»، «وقتی جیش دارم چی؟»، «وقتی آب از کتری داره میریزه چی؟»، «وقتی خونه آتیش گرفته چی؟» قابل درک است که توسعهٔ این مهارتها به زمان نیاز دارد، بنابراین صبور بمانیم و انتظار معجزه نداشته باشیم؛ البته که سخت است اما اگر جهانبینی کودکان را در سنهای مختلف درک کنید، متوجه خواهید شد که آنها به عمد برای عصبانی کردن شما تلاش نمیکنند.
نحوهٔ برخورد با کودک هنگام قطع کردن صحبت دیگران
برای شیوهٔ برخورد با کودکی که صحبت دیگران را قطع میکند باید هم آگاه و هم صبور باشید. راهنماییهای زیر میتواند به شما در این مورد کمک کند:
خودتان الگو باشید: کودکان در سنهای پیشدبستانی مشهور به تقلیدگر بودن هستند، پس با ایجاد یک الگوی خوب برای فرزندتان، از این مزیت بهره ببرید. اگر شما و همسرتان معمولاً حرف یکدیگر را قطع میکنید، روی ترک این عادت کار کنید. همچنین شما باید تلاش کنید وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند، حرفش را قطع نکنید. اگر فراموش کردید و صحبت او یا هر کس دیگری را قطع کردید، به خودتان مسلط شوید و بگویید «معذرت میخوام حرفت رو قطع کردم، لطفاً ادامه بده». با کمی شانس، فرزندتان نه تنها این ادب رفتاری شما، بلکه راحتی و وقار شما در پذیرش اشتباه خود را نیز یاد خواهد گرفت. شما کار خود در آینده را سادهتر خواهید اگر او اغلب در حین صحبتها، عبارتهای «معذرت میخوام»، «لطفاً»، «ممنونم»، «خواهش میکنم» و «ببخشید» را از شما بشنود. اگرچه او هنوز نمیتواند بفهمد چرا آداب رفتاری مهم هستند، اما احساس میکند که چیز ارزشمندی هستند، زیرا شما آنها را رعایت میکنید.
یک بازی بسازید: در گروههای بازی، مهدکودک یا پیشدبستانی، کودک شما احتمالاً یاد گرفته است که چگونه نوبت بگیرد. از این مهارت تازه استفاده کنید تا به او بیاموزید برای صحبت با کسی صبر کند تا طرف مقابل صحبت خود را تمام کند. این بازی ساده کودک شما را با الگوی «توقف و ادامه» که شکلدهندهٔ مکالمه و گفتوگوست آشنا میکند. برای این بازی، ابتدا زانو بزنید یا بنشینید تا بتوانید همسطح قد کودکتان شوید تا با کودکتان تماس چشمی برقرار کنید. سپس سؤالی با پایان باز بپرسید، یعنی سؤالی که پاسخی طولانی میطلبد، مانند «کار مورد علاقهٔ تو برای صبح جمعه چیه؟» وقتی او جواب میدهد با دقت گوش دهید. در صورت لزوم با ملایمت یادآوری کنید: «حرفت تموم شد؟ خب، حالا نوبت توئه که از من سؤال بپرسی.» اگر او پاسخ شما را قطع کرد، انگشت خود را خیلی آرام و محترمانه برای یک لحظه روی لبهایش بگذارید و آنچه را که میگویید تمام کنید. سپس بگویید: «الان نوبت توئه» و اجازه دهید او گفتوگو را ادامه دهد. اگر او در پاسخ دادن تأخیر کرد، سؤال دیگری بپرسید. هرچند هنوز تا یادگیری گفتوگوی مؤدبانه در مهمانی راه زیادی در پیش است، اما حداقل اصول و مبانی گفتوگوی دوطرفه را درک خواهد کرد.
برای تماسهای تلفنی برنامه داشته باشید: کودکتان وقتی در حال صحبت با تلفن هستید بدرفتاری میکند، زیرا تلفن را یک تهدید میبیند؛ تلفن توجه شما را از او میگیرد، یعنی همان چیزی که او برای خودش میخواهد. اگر هنگام گفتوگو از او دعوت کنید فعالیتی برای خودش انتخاب کند، ممکن است کمتر احساس خطر کند. مثلاً بپرسید، «دوست داری وقتی من پای تلفن هستم یک کتاب یا اسباببازی بیاری و نزدیک من بشینی؟ یا ترجیح میدی پشت میز بشینی و کمی شیر بنوشی؟» ارائه دادن چند گزینه، به او این احساس را میدهد که مقداری کنترل دارد و برایش روشن میکند که شما او را فراموش نکردهاید.
اما گزینهها را ساده انتخاب کنید. به عنوان مثال اگر بپرسید: «وقتی من پای تلفن هستم دوست داری چه کاری انجام بدی؟» ممکن است خود را در مذاکرهای طولانی قرار دهید که برنده و پایانی ندارد. اگر این ترفند جواب نداد، سعی کنید توجه او را به سوی چیز دیگری هدایت کنید. میتوانید یک جعبه یا کشو از اسباببازیهای مخصوص یا وسایل هنری داشته باشید که کودک فقط بتواند در طول تماسهای تلفنی شما استفاده کند.
بخوانید و یاد بدهید: خواندن کتاب با هم و صحبت در مورد آنها همیشه روش خوبی برای انتقال یک مفهوم است. کتابهای زیادی هم برای آموزش آداب معاشرت و ادب به کودکان وجود دارد.
واقعبین باشید: احتمالاً چند سال طول میکشد تا کودک شما محجوبانه برای قطع کردن صحبتتان با گفتن «ببخشید، من یه سؤال دارم» مقدمهچینی کند، که در این صورت به خودتان یادآوری کنید که او به خوبی یاد گرفته است قطع کردن صحبت معمولاً ناخوشایند تلقی میشود و هنگامی که افراد نیاز به قطع کردن صحبت کسی دارند، روش مؤدبانهای برای انجام آن وجود دارد. اگر او میتواند این اصول را بیشتر اوقات یا حتی فقط بعضی اوقات عملی کند، دلیل کافی برای ستایش و تحسین او دارید. در این فاصله، سعی کنید به یاد داشته باشید که شما بیشتر از رسیدن به یک هدف، یک اصل را معرفی میکنید.
پس وقتی در میانهٔ یک مکالمهٔ تلفنی جدی با رئیس خود هستید و کودک پیشدبستانی شما فریاد میزند: «مامان، من جیش دارم!» یک نفس عمیق بکشید!