قطع کردن صحبت دیگران: پنج تا هشت سال
قطع کردن صحبت دیگران چرا اتفاق میافتد و در مورد آن چه باید کرد؟ در این مطلب با موضوع قطع کردن صحبت دیگران و کودکان پنج تا هشت ساله و راهکارهای برخورد با این موضوع آشنا شوید.
قطع کردن حرف دیگران و پنج سالهها
این اتفاق میتواند یکی از معذبکنندهترین تجربههای زندگیتان باشد. شما در حال صحبت تلفنی با رئیس شرکت هستید که فرزندتان ناگهان جلوی شما ظاهر میشود و میگوید: «مامان جیش کردم!» با خونسردی پاسخ میدهید: «عزیزم مامان الان وسط یه صحبت تلفنی مهمه.» اما او اصرار میکند: «خب مامان من جیش کردم». الان دیگر چندان خونسرد نیستید: از لای دندانهایی که به هم میسایید میگویید: «الان میام عزیزم. پای تلفنم». در همان لحظهای که میخواهید دوباره وقار و متانت خود را بازیابید و به صحبت ادامه دهید، فرزندتان درحالیکه با تمام وجود فریاد میزند و به جای علائم نگارشی پایش را به زمین میکوبد میگوید: «مامان! گفتم! جیش! کردم!»
اگر این سناریو آشنا به نظر میآید، شما تنها نیستید. در پنج سالگی، فرزندتان تازه فهمیده است که جهان حول وجود او نمیچرخد اما همیشه این واقعیت را به یاد نمیآورد. از آنجا که حافظهٔ کوتاهمدت او بهبود مییابد و از تکانشی بودنش کاسته میشود، به تدریج میتواند در حینی که شما کارتان را به پایان میبرید، فکر خود را در ذهنش نگه دارد، حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد. با این حال ممکن است هنوز آن تفکر انتقادی لازم برای تصمیمگیری در مورد زمان مناسب و نحوهٔ قطع صحبت دیگران را نداشته باشد. از جمله سؤالاتی که فرزندتان وقتی میخواهد حرفی بزند با آنها کلنجار میرود اینهاست:
- «اشکالی نداره وقتی گرسنه باشم حرفش رو قطع کنم؟»
- «یا وقتی باید برم دستشویی؟»
- «وقتی آب سینک داره میریزه؟»
- «وقتی پرده آتیش گرفته چی؟»
و قابل درک است که توسعهٔ این مهارتها به زمان نیاز دارد، بنابراین سعی کنید انتظار معجزه نداشته باشید. البته که تحمل کردن بچهای که هر بار با دوستی صحبت میکنید یا هر بار قراری با کسی میگذارید، به میان صحبتتان میدود، کفرآور است اما میتوان بر این عادت غلبه کرد.
در حینی که تلاش میکنید رفتار مؤدبانه و «منتظر نوبت خود ماندن» را به فرزندتان یاد بدهید، رفتارش را بازتابی از جهانبینی او ببینید و نه کاری که برای عصبانی کردن شما انجام میدهد. در این فاصله و تا وقتی آن درسها را یاد بگیرد، سعی کنید تماسهای تلفنی مهم را برای زمانی که فرزندتان خواب است یا در خانهٔ دوستان است، نگه دارید.
در مورد قطع کردن حرف دیگران چه کار کنید
همانطور که گفته شد، سن کودک و دنیای او را درک کنید و انتظار معجزه نداشته باشید. اما راهکارهای موجود برای برخورد با پریدن کودک وسط حرف به شکل زیر است:
به صورت عملی نشان دهید: با ایجاد یک الگوی خوب، از میل طبیعی فرزندتان به تقلید از بزرگسالان بهره ببرید. اگر شما و همسرتان معمولاً حرف یکدیگر را قطع میکنید، روی ترک این عادت کار کنید. همچنین باید تلاش کنید وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند، حرفش را قطع نکنید. اگر فراموش کردید و صحبت او یا هر کس دیگری را قطع کردید، جلوی خودتان را بگیرید و بگویید: «معذرت میخوام حرفت رو قطع کردم. ادامه بده». با کمی شانس، فرزندتان نه تنها این ادب رفتاری شما، بلکه راحتی و وقارتان در پذیرش اشتباه خود را نیز یاد خواهد گرفت. شما کار خود در آینده را سادهتر خواهید کرد اگر اغلب در حین صحبتها، عبارتهای «معذرت میخوام»، «لطفاً»، «ممنونم»، «خواهش میکنم» و «ببخشید» را از شما بشنود. ممکن است زمان ببرد اما این عبارتها در نهایت ملکهٔ ذهن و عادت همیشگی او خواهد شد.
از آن یک بازی بسازید: فرزند شما احتمالاً تاکنون یاد گرفته است که چگونه نوبت بگیرد. از این مهارت تازه استفاده کنید تا به او بیاموزید برای صحبت با شخص مقابل صبر کند تا او صحبتش را تمام کند. این بازی ساده درک بهتری از الگوی توقف و ادامهٔ گفتوگو ایجاد میکند. برای این کار، زانو بزنید یا بنشینید تا بتوانید با او تماس چشمی برقرار کنید. در مورد چیزی که به آن علاقه دارد سؤالی با پایان باز بپرسید: «چرا انقدر دوست داری فوتبال بازی کنی؟» وقتی جواب میدهد با دقت گوش کنید. در صورت لزوم با ملایمت یادآوری کنید: «حرفت تموم شد؟ خوب، حالا نوبت توئه که از من سؤال کنی.» اگر پاسخ شما را قطع کرد، انگشت خود را یک لحظه روی لبهایش بگذارید و آنچه را که میگویید تمام کنید. سپس بگویید: «الان نوبت توئه» و اجازه دهید او گفتوگو را ادامه دهد. اگر در پاسخ دادن تأخیر کرد، سؤال دیگری بپرسید. او ممکن است هنوز تا یادگیری گفتوگوی مؤدبانه در مهمانی راه زیادی در پیش داشته باشد، اما حداقل اصول و مبانی گفتوگوی دوطرفه را درک خواهد کرد.
برای تماسهای تلفنی هوشمندانه عمل کنید: فرزندتان وقتی شما پشت تلفنید بدرفتاری میکند، زیرا تلفن را یک تهدید میبیند. تلفن توجه شما را میگیرد، یعنی همان چیزی که او برای خودش میخواهد. اگر هنگام گفتوگو از او دعوت کنید فعالیت خود را انتخاب کند، ممکن است کمتر احساس خطر کند. بپرسید: «دوست داری وقتی من پای تلفنم یه کتاب یا اسباببازی بیاری و نزدیک من بشینی؟ یا ترجیح میدی پشت میز بشینی و کمی شیر و کلوچه بخوری؟» ارائه دادن چند گزینه، به او این احساس را میدهد که مقداری کنترل روی اوضاع دارد و برایش روشن میکند که شما او را فراموش نکردهاید. اما گزینهها را ساده نگه دارید. اگر بپرسید: «وقتی من پای تلفنم دوست داری چه کار کنی؟» ممکن است خود را در تلهٔ مذاکرهای طولانی و بدون برنده بیندازید. اگر این ترفند جواب نداد، سعی کنید توجه او را به سوی چیز دیگری هدایت کنید. پیشنهاد کنید فیلم کوتاهی تماشا، یا یک گیم آموزشی بازی کند.
بخوانید و آموزش دهید: کتاب خواندن با هم و صحبت در مورد کتابها همیشه روش خوبی برای انتقال یک مفهوم است. پس سایتهای معتبر و کتابهایی در مورد آداب رفتاری کودکان مطالعه کنید تا بتوایند راهکارهای کافی بیابید.
طاقت بیاورید: احتمالاً چند سال طول میکشد تا فرزند شما برای قطع کردن صحبتتان با گفتن محجوبانهٔ «ببخشید، من یه سؤال دارم» مقدمهچینی کند. با این حال هم به خود یادآوری کنید که او تازه دارد یاد میگیرد که قطع کردن صحبت معمولاً ناخوشایند تلقی میشود و هنگامی که افراد نیاز به پریدن در حرف کسی دارند، روش مؤدبانهای برای انجام آن وجود دارد. اگر او میتواند این اصول را بیشتر اوقات یا حتی فقط بعضی اوقات عملی کند، دلیل کافی برای ستایش و تحسین او دارید. در این فاصله، سعی کنید به یاد داشته باشید که شما بیشتر از تلاش برای رسیدن به یک هدف، میخواهید یک اصل و قاعدهٔ اخلاقی را معرفی میکنید. همچنین کمی زاویهٔ دیدتان را تغییر دهید، چون باور کنید یا نه، به زودی زمانی میرسد که فرزندتان به سختی به وجود شما توجه میکند و شما با محبت روزهایی را به یاد میآورید که او نمیتوانست حتی یک لحظه را بدون داشتن توجه شما تحمل کند.
قطع کردن صحبت دیگران و کودکان دبستانی
در یک دنیای ایدهآل، همهٔ بچهها قبل از اینکه با یک «ببخشید» مؤدبانه حرف خود را بزنند، منتظر مکثی در گفتوگو میمانند. اگرچه بچهٔ دبستانی شما ممکن است ظرافتها و ریزهکاریهای قطع کردن صحبت دیگران را یاد گرفته باشد و بداند که چه موقع این کار را انجام ندهد، اما وقتی چیزی فوری برای گفتن دارد، ممکن است قوانین را فراموش کند یا آنها را نادیده بگیرد. به هر حال، برای یک بچه آسان است که فراموش کند دیگران نیز نیازهایی دارند. اگر خانوادهٔ شلوغی دارید یا اگر بچهٔ شما اغلب میشنود که شما و همسرتان توی حرف هم میدوید، تعجب نکنید اگر او عادتهای مشابهی پیدا کرده باشد.
احتمالاً پیشتر با بچهٔ خود در مورد اینکه چه موقع باید به میان صحبتی بپرد، مثل وقتی خطری وجود دارد و چه موقع نباید، مثل وقتی که حوصلهاش سر رفته است صحبت کردهاید. اما اجرا کردن این اصول در عمل دشوارتر است، به ویژه برای یک بچهٔ اهل حرف زدن یا بچهای پرانرژی. به همین دلیل، اکنون زمان مناسبی برای مرور مجدد درسهای پایه در مورد رفتار مؤدبانه و منتظر نوبت خود ماندن است.
در مورد آموزش ادب به بچهها بدانید.
در مورد قطع کردن صحبت دیگران چه کار میتوانید بکنید
بچهٔ دبستانی شما وارد سنی میشود که میتوانید انتظار داشته باشید بیشتر اوقات مؤدب و باملاحظه باشد. اما هرازگاهی پسرفت خواهد کرد. دلسرد نشوید، فقط به تقویت آن درسها با ملایمت ادامه دهید. راهکارهای زیر را نیز به یاد داشته باشید:
کارزار ضدوقفه را شروع کنید: به فرزند خود بیاموزید قبل از قطع صحبتها با گفتن یک «ببخشید»، منتظر مکثی در گفتوگو بماند. اگر فراموش کرد، قوانین را با ملایمت به او یادآوری کنید و بگویید: «من میفهمم که عجله داری یه چیزی به من بگی، ولی یادته در مورد گفتن ببخشید قبل از قطع کردن صحبت بقیه حرف زدیم؟» وقتی یادش میماند این کار را بکند، او را غرق تعریف و تمجید کنید. اگر صبور و ثابتقدم باشید، این عادت ملکهٔ ذهنش خواهد شد.
اهداف معقولانهای تعیین کنید: بچهای در سن دبستان احتمالاً نمیتواند افکار خود را برای بیش از چند دقیقه نگه دارد. بنابراین، از او بخواهید تا به شما کمک کند سیگنالهایی برای همکاری با هم انتخاب کنید. مثلاً، گذاشتن دستتان روی سر او میتواند به معنای «میبینم به من احتیاج داری» باشد، دو انگشت بلندشده میتواند نشاندهندهٔ این باشد که «من ظرف دو دقیقه میام پیشت»؛ باید دورهٔ انتظار را به تدریج طولانیتر کنید، و ابروهای بالارفته میتواند علامت «چی داری میگی؟» باشد. از این سیگنالها تا جای ممکن به شکل مداوم استفاده کنید، وقتی فرزندتان فراموش میکند آنها را یادآوری کنید و هنگامی که یادش میماند او را تحسین کنید: «از اینکه انقدر خوب منتظر موندی متشکرم!» همچنین سعی کنید سهم خودتان از این معامله را نیز ادا کنید، یعنی اگر به فرزندتان میگویید دو دقیقه صبر کند، آن را به چهار دقیقه تبدیل نکنید. او باید بداند که میتواند به شما اعتماد کند و سر قول خود میمانید.
هوشمندانه تلفن کنید: بچهٔ شما بیشتر احتمال دارد از برنامهای که خودش به طراحی آن کمک کرده است پیروی کند. زمانی آرام و آسوده را برای صحبت با او انتخاب کنید، نه قبل از اینکه بخواهید یک تلفن مهم بزنید، یا نه بعد از اینکه تماسی را کوتاه کردید، چون دست از سر شما برنمیداشت. میتوانید صحبت را با گفتن این جمله شروع کنید: «من متوجه شدم که وقتی دارم با تلفن حرف میزنم تو همش فکر میکنی به من احتیاج داری». سپس از او بخواهید تا به شما کمک کند فهرستی از دلایل خوب و بد برای ایجاد وقفه در صحبتتان پیدا کنید. برای ترغیب خلاقیت، با این سؤال شروع کنید که «اگه مشغول یه بازی هیجانانگیز بودی، چه موقع راضی بودی که من بازیت رو قطع کنم؟» دفعهٔ بعدی که به میان صحبتتان پرید، بعدتر با هم به فهرست مراجعه کنید و در این مورد که آیا آن وقفه بجا بوده است یا نه بحث کنید.
پیشنهاد دیگر این است که با هم تصمیم بگیرید وقتی شما پای تلفن هستید، او چه کاری برای مشغول نگه داشتن خود انجام دهد. میتواند جعبهای پر از پازل یا ماژیکهای رنگارنگ داشته باشد که فقط در مواقعی که شما مجبور به تلفن زدن هستید از آنها استفاده کند. اگر بچهٔ شما به دلیل گرسنگی یا تشنگی به طور مداوم صحبتتان را قطع میکند، میتوانید قفسهای در آشپزخانه تعیین کنید که میتواند هنگام گیر کردن شما پای تلفن، تنقلاتش را از آنجا بردارد.
هنگامی که نیاز به تماسی دارید، با گفتن اینکه قصد دارید با شخصی تلفنی صحبت کنید و با تخمین مدت زمان صحبت از دردسر پیشگیری کنید. از فرزند خود بپرسید: «قبل از اینکه تلفنم شروع بشه چیزی هست که احتیاج داشته باشی؟ میشه لطفاً با پازلهات بازی کنی تا حرف من رو قطع نکنی؟» سپس سعی کنید به تخمین خود پایبند باشید و اگر تماس طولانی شد آن را کوتاه کنید.
در مورد قطع حرف خواهر و برادرش هم آموزش دهید: اگر فرزند دبستانی شما در حال فراگیری قطع صحبت به شکل مؤدبانه است، باید آن را در مورد خواهر و برادرهای خود نیز اعمال کند. اگر مکرراً به میان صحبت خواهرش میدود، در خلوت با او صحبت کنید. بپرسید که آیا میداند قبل از اینکه نوبتش برسد، به میان حرف بقیه میپرد. اطمینان حاصل کنید که او درک کرده استه قطع صحبت یکی از اعضای خانواده به همان اندازاهٔ قطع صحبت هر کس دیگری غیرقابل قبول است و خودتان هم به این توصیه عمل کنید.
بخوانید و یاد بگیرید: کتاب خواندن با هم و صحبت در مورد آنها همیشه روش خوبی برای انتقال یک نظر و مفهوم است. پس کتاب خواندن و مطالعهٔ روانشناسی و تربیت کودک را فراموش نکنید.
به دنبال «لحظات آموزشی» باشید: بچهها میتوانند از تمرین مکالمهٔ گروهی در طول زمان صرف غذا استفاده کنند. فرزند شما مدتها قبل یاد گرفت که «نوبت گرفتن» به چه معناست، حداقل امیدوارید که این کار را کرده باشد. حالا به او یادآوری کنید که گفتوگوی سر میز شام هم تقریباً به همان شیوه برگزار میشود. میتوانید از همهٔ افراد پشت میز بخواهید که بدون قطع صحبت بقیه، یک اتفاق خوب و یک اتفاق بد آن روز را تعریف کنند. اگر کوچولوی پرحرف شما صحبت بقیه قطع کرد، با ملایمت جلویش را بگیرید و با صدای آرام، بگویید: «برادرت داشت صحبت میکرد، عزیزم. بذار اون تموم کنه، بعدش نوبت تو میشه» یادتان باشد حتماً با صدای آرام صحبت کنید تا به او القا نشود که هر کسی با صدای بلندتری صحبت کند در حرف زدن برنده و اول است.
شرایط فرزندتان را به یاد داشته باشید: یادگیری احترام به فعالیتهای دیگران به همان اندازهٔ احترام گذاشتن و ملاحظهٔ گفتوگوهایشان مهم است. محدودیتها را مؤدبانه و با ثباترویه ایجاد کنید. میتوانید بگویید: «من الان دارم غذا درست میکنم، اما تا ۱۰ دقیقه دیگه بهت کمک میکنم پازل رو بچینی». با بیان اینکه کارتان چقدر طول میکشد، کودک خود را از این فکر که «یه میلیون سال» طول خواهد کشید، باز خواهید داشت. همچنین توضیح دادن برای کودکی در این سن مفید است، او به اندازهٔ کافی بزرگ شده که بتواند درک کند چرا نمیتوانید همه چیز را رها کنید تا فرمایش او را انجام دهید، حتی اگر او فکر میکند باید این کار را بکنید.
گرچه یادگیری احترام گذاشتن به کار و تعهدات شما برای فرزندتان مهم است، اما وقتی به خاطر یک نیاز فوری کارتان را قطع میکند خیلی سختگیر نباشید. قبل از پاسخ دادن دمای احساسی او را بررسی کنید. اگر به دلیل تلاش ناموفق برای انجام کاری شدیداَ کلافه است، از همدلی شما ممنون خواهد بود. چیزی مانند این بگویید: «میدونم ناامیدکننده است وقتی چیزی به نتیجه نمیرسه. چرا یه کم استراحت نمیکنی و برای هر دو تامون یه نوشیدنی خنک نمیاری؟ به محض اینکه کارم به یه جایی برسه، میریم نگاش میکنیم».
در مورد راههای حرف زدن با کودکان بدانید.