در مورد «نه» گفتنهای بیپایان کودکتان چه کار کنید
اول باید ببینیم کودک شما چند سال دارد و نه گفتن بیشتر چه زمانی اتفاق میافتد؟ در این مطلب با نه گفتنهای ناتمام بچهها آشنا شوید.
در مورد «نه» گفتنهای بیپایان کودک دو ساله
چرا دو سالهها اینقدر نه میگویند؟
اصطلاح تخصصی برای مجذوبیت یک کودک دو ساله نسبت به کلمهٔ «نه»، عبارت «امتناع» است و واقعیت ساده این است که کودکان دو ساله «نه» میگویند، چون میتوانند! یک روانشناس کودک توضیح میدهد که «آنها به تازگی فهمیدهاند که ارادهای از خود دارند و میخواهند آن را اعمال کنند».
این مرحله اغلب به طور ناگهانی شروع میشود و والدین را نسبت به نافرمانی و سرکشی نوظهور کودک متحیر میکند، چون وقتی بچهها دو ساله میشوند ممکن است خیلی ناگهانی، جواب همه چیز «نه» شود و اغلب دوست دارند آن را به این شکل خندهدار بکشند و داد بزنند: «ننننننننع!»
این مرحله میتواند به همان سرعتی که ظاهر شده ناپدید شود، یعنی یک روز کودکتان به جای «نه» همیشگیاش بگوید: «نمیدونم!» و این پایان دورهٔ نه گفتن کودکتان است. با این حال، وقتی در انتظار پایان یافتن این مرحلهٔ ستوهآور هستید، شاید بخواهید برخی راهکارهای موجود برای کمتر نه گفتن کودکتان را هم امتحان کنید.
در مورد نه گفتن کودک زیر دو سال بدانید.
برای کمتر نه گفتن کودکتان چه کار کنید؟
گزینههای دوتایی بدهید: دادن حق انتخاب بین گزینههای محدود، بهترین راه برای اجتناب از رودرویی و ستیز با فرزندتان است. مثلاً بگویید: «میخوای امروز کفشهای سفیدت رو بپوشی یا قرمزها رو؟»، «آب میخوای یا شیر؟»، «خیلیخوب، وقت انتخابه! میخوای لگوهات رو کنار بگذاری یا عروسکهات رو؟» در این مرحله دو گزینه کافی است و این تکنیک میتواند برای همه چیز، از لباس پوشیدن گرفته تا حل اختلافات بچهها در قرارهای بازی استفاده شود: «میخوای رفتارت خوب باشه و با بقیه بچهها بازی کنی یا میخوای خودت تنهایی بازی کنی؟»
به عنوان آخرین راه چاره بشمارید: شمارش هم گاهی اوقات برای کودکان دو سالهٔ مردد جواب میدهد. مثلاً میتوانید بگویید: «من تا 10 میشمارم، بعدش تو باید انتخابت رو بکنی، وگرنه من به جات انتخاب میکنم.» احتمالاً فرزندتان با شروع شمارش معکوس شما، به سرعت تصمیمش را میگیرد. اما مراقب باشید که روش شمارش معکوس را تنها به عنوان آخرین راه چاره استفاده کنید، زیرا اگر زیاد از آن استفاده کنید اثرش را از دست میدهد.
گزینههای کاذب ارائه دهید: برای تأثیرگذاری این روش، باید دو واقعیت مهم را مد نظر داشته باشید. یکی اینکه شما بیشتر از کودک خود میدانید و دیگر اینکه تقریباً همه چیز را میتوان به یک گزینهٔ انتخابی تبدیل کرد. مثلاً بگویید: «میخوای از ماشین پیاده بشی یا میخوای دو دقیقه بازی کنی بعدش پیاده بشی؟» در هر دو حالت، او از ماشین خارج میشود. یا بگویید: «میخوای سویشرتت رو پشت و رو بپوشی یا درست؟» و از آنجا که هر دوی شما میدانید او سویشرتش را پشت و رو نمیپوشد، کاری که شما اینجا انجام میدهید، استفاده از شوخی برای از بین بردن تنش است و بله، اگر او بلوف شما را پذیرفت، مجبورید بگذارید هودیاش را پشت و رو بپوشد. در هر صورت، او فکر میکند که حق انتخاب دارد.
پاسخهای دیگری به کودکتان یاد بدهید: یکی از دلایلی که کودکان دو ساله خیلی «نه» میگویند، این است که آنها کلمات خیلی زیادی نمیدانند. با تبدیل «نه» به یک بازی به فرزندتان کمک کنید تا دایرهٔ واژگانی خود را وسعت دهد. مثلا بگویید:
- «متضاد نه چیه؟» تا بله گفتن را تمرین کند!
- «بین نه و بله چی میاد؟» تا شاید، ممکن است و احتمالاً را یاد بگیرد.
- «یه راه قشنگتر برای نه گفتن چیه؟» برای اینکه «نه، ممنونم.» را بیاموزد. اگر هم کودک شما اهل حرف زدن است، جواب میتواند این باشد: «نه، خیلی ممنون، اصلاً نمیتونم.»
شوخطبعی و داستانگویی را امتحان کنید: اگر پیشاپیش با یک سؤال خندهدار زمینهٔ لازم را ایجاد کنید میتوانید کاری کنید که پاسخ «نه» کودک کمتر اتوماتیک و غیرارادی باشد و شاید حتی بتوانید یک «بله» از او بگیرید. مثلاً بپرسید: «اگه به یه پرنده بگی خانوم پرنده، یه کرم میخوای، اون چی میگه؟» وقتی کودکتان با «بله!» پاسخ شما را میدهد، ادامه دهید: «و اگه از تو میپرسیدم که آیا یه ساندویچ کتلت میخوای، چه پاسخی میدادی؟» بر اساس تجربه و با اندکی شانس، اینجا دیگر او طوری میخندد که نمیتواند غذا را رد کند.
از «نه» با مضایقه استفاده کنید: این موضوع که کودک شما وقت و بیوقت «نه» میگوید شاید تا حدی ناشی از این باشد که او مدام آن را خطاب به خودش میشنود. اگر اینطور است، سعی کنید استفادهٔ خودتان از این کلمه را کم کنید و هر جا ممکن است، از جایگزینهای «نه» استفاده کنید. یک تاکتیک این است که کلمهٔ نه را با عبارتهای دیگری که به موقعیت حاضر مربوط است جایگزین کنید. مثلا: «بازی روی پلهها خطر داره؛ بیا به جاش با لگوهات بازی کنیم»، «ما بچه گربه رو نمیزنیم» یا «لطفاً از صدای مخصوص داخل خونه استفاده کن.»
استثناها را به یاد داشته باشید: زمانهایی خواهد بود که با وجود تمام تلاشتان برای جلوگیری از تعارض یا پرت کردن حواس کودک، شما وادار به رودررویی و ستیز با کودک دو سالهٔ خود خواهید شد. مثلاً اگر او در وسط خیابان بایستد و از حرکت کردن امتناع کند، شما او را حرکت خواهید داد، آن هم به سرعت. اما نگرانیهای ایمنی تنها دلیل موجه برای قاطع بودن نیست. یک کودک دو ساله اراده و خواست خود را دارد، اما همیشه نمیتواند آن را اعمال کند و این همه چیز را به هم میریزد. بنابراین، گهگاهی کاملاً مناسب است که بگویید: «الان وقتی نیست که من بتونم بهت حق انتخاب بدم. الان هیچ حق انتخابی وجود نداره. من میدونم که تو خوشت نمیاد و متأسفم، ولی اینجا باید اینطوری باشه.»
اصول تربیت کودک را ببینید.