چگونه از مشکلات روحی و روانی زنان در حوادث جلوگیری کنیم؟
از دست دادن عزیزان یا اتفاقاتی که بر اثر حوادثی مثل تصادف یا زلزله به وجود میآید علاوه بر خسارات مالی و جانی آسیبهای جدی روانی را هم در بر دارد و همیشه زنان در این حوادث بیشتر از مردان در معرض آسیبهای روحی و روانیاند. یکی از بهترین راهها برای کسانی که میخواهند از بروز این آسیبها جلوگیری کنند تشویق به مراجعه به رواندرمانگر است. اما در بسیاری موارد فرد داغدیده تمایلی به مراجعه یا حتی خروج از منزل را هم ندارد. یکی از بزرگترین حوادث اخیر زلزلهٔ کرمانشاه بود که زنان بسیاری را تحت تأثیر قرار داد. مردمان آن ناحیه از کشورمان حوادث تلخی را پشت سر گذاشتند و به دلیل آسیبهای جدی روانی در کنار تیمهای پزشکی، تیمهای رواندرمانگر زیادی هم به محل اعزام شدند تا از بروز این آسیبها جلوگیری یا در درمان آنها به مردم کمک کنند. دکتر مائده پرویزی رواندرمانگر یکی از روانپزشکانی است که در این حادثهٔ اخیر در کنار مردم بود و در قالب یک تیم حمایتروان با دختران جوان و زنان زیادی صحبت کرد. در گفتوگوی امروز دربارهٔ نقش افراد غیرمتخصص در کاهش آسیبهای روانی ناشی از حادثه پرسیدیم. در ادامه صحبتهای ما را با این روانپزشک میخوانید.
نقش افراد غیرمتخصص در کاهش آسیبهای روانی ناشی از حادثه
اختلالات روحی و روانی بازماندگان حوادث و بلایای طبیعی و نیاز به مداخلات و اقدمات درمانی آنها در مقایسه با دیگر نیازهای حادثهدیدگان چه اهمیتی دارد و این عوارض بیشتر چه گروههایی را تهدید میکند؟
مشکلات روحی و حمایتهای روانی به اندازهٔ سایر نیازها برای بازماندگان و افراد حادثهدیده مهم است. به طور معمول افسردگیهای حاد، استرس، اضطراب و سایر اختلالات روانی به طرز چشمگیری در بین ساکنان مناطق حادثهدیده افزایش پیدا میکند. بررسیها و مطالعات انجامشده در این خصوص نشان میدهد ۵۰ درصد از بازماندگان این حوادث مستعد ابتلا به یک یا چند بیماری و اختلال روانی هستند. حتی در برخی موارد مانند زلزلهٔ بم آمار خودکشیها پس از مدتی در بازماندگان آن حادثه افزایش پیدا کرد. به همین دلیل در چند سال اخیر تیمهای رواندرمانگر و بهداشت روان مانند سایر نیروهای امدادی به این مناطق اعزام میشوند و اقدامات درمانی و مداخلات روانی را انجام میدهند.
یعنی زنان و کودکان در این حوادث بیشتر در معرض آسیبهای روحی و روانی قرار دارند؟
دقیقاً همینطور است. در همهٔ آثار روانی ناشی از حوادث زنان چند برابر مردان در خطر ابتلا قرار دارند. این موضوع به قدری اهمیت دارد که مداخلات و حمایتهای روانی از همان روزهای نخست باید برای زنان حادثهدیده انجام شود. شاید نیازهای اولیه مانند غذا، آب، پوشاک و سرپناه طی چند هفته ساماندهی و از حالت بحرانی خارج شود، اما حمایتهای روانی به خصوص برای زنان تا چند ماه و حتی در برخی مواقع تا چند سال پس از حادثه هم باید ادامه داشته باشد. برای نمونه در همین زلزلهٔ اخیر کرمانشاه آمار زنان مراجعهکننده به تیمهای رواندرمانگر مستقر در منطقه چندین برابر مردان بود. حتی چند مورد اقدام به خودکشی هم گزارش شده که همگی آنها زنان حادثهدیده و سوگوار بودند.
زنان در این حوادث بیشتر در معرض چه آسیبهایی قرار دارند؟
عمدهترین و شایعترین اختلالات روانی «اختلال استرس حاد» است که اگر طی یک ماه نخست درمان نشود، عوارض جبرانناپذیری در پی دارد. نمونهٔ آن هم جانبازان اعصاب و روان جنگ ایران و عراق هستند. بعد از آن نیز مشکلات اضطرابی و افسردگی از دیگر عوارض روانی شایع در این حوادث است که در همهٔ اینها زنان چند برابر مردان در خطر ابتلا قرار دارند.
اختلال استرس حاد چه علائمی دارد؟
افکار مزاحم، برانگیختگی، بیخوابی، کابوس، بیقراری و کمحرفی از نشانههای عمومی این عارضهٔ روانی به شمار میرود که در بین زنان با گوشهگیری و بهتزدگی همراه است.
چه اقداماتی برای مقابله و کاهش شدت این اختلال روانی توصیه میشود؟
بهترین توصیه مراجعه به تیمهای حمایت روانی است، چون درمان این اختلال نیاز به تخصص و انجام سلسله اقدامات درمانی مختلفی دارد. در برخی از موارد هم نیاز به بستری و مداخله دارویی است.
در شرایطی مانند زلزله دسترسی به تیمهای حمایت روانی به سادگی امکانپذیر نیست، آیا روشهای اورژانسیای وجود دارد که مردم عادی یا نیروهای داوطلب بتوانند قبل از اعزام تیمهای بهداشت روان به این مناطق آن را انجام دهند؟
قطعاً میتوان با برخی اقدامات نهچندان پیچیده از ابتلای زنان مستعد به این اختلالات جلوگیری کرد. نخستین اقدام که هر آدم عادی هم میتواند آن را انجام دهد برآورده کردن نیازهای اولیهٔ حادثهدیدگان است؛ نیازهایی مثل غذا و پوشاک. اقدام بعدی حمایتهای روانی است. صحبت کردن با افراد حادثهدیده بسیار مهم است. تشویق به بازگو کردن حادثه با تمام جزئیات، بیان احساسات تا جایی که خودشان تمایل دارند، چگونگی مرگ عزیزانشان در حادثه یا حتی نجات خودشان و هر آنچه مربوط به حادثه است در پیشگیری یا حداقل کاهش شدت این عارضهٔ روانی بسیار نقش تعیینکنندهای دارد. در واقع این تخلیهٔ هیجان کمک بزرگی به حادثهدیدگان میکند. این کار را همهٔ مردم عادی حتی افرادی که در محل حادثه هم حضور دارند به راحتی میتوانند انجام دهند.
یعنی با صحبت کردن میتوان از بروز اختلالات روانی جلوگیری کرد؟
درد دل و تخلیهٔ حوادث تلخ ازسرگذشته نوعی درمان و کمک به افراد حادثهدیده است. این یکی از مؤثرترین اقدامات حمایتی برای این افراد است.
به جز «اختلال استرس حاد» چه آسیبهای روانی دیگری حادثهدیدگان را تهدید میکند؟
همانطور که گفتم مشکلات اضطرابی و افسردگی از دیگر مشکلات روانی شایع در بین حادثهدیدگان است. اما یکی دیگر از موارد بسیار خطرناک «سوگواریهای پیچیده» است. در واقع افرادی که تعداد زیادی از اعضای خانواده یا کل اقوام خود را در حادثه از دست دادهاند در معرض ابتلا به «سوگواری پیچیده» قرار دارند. این افراد احساس گناه میکنند و خودشان را مقصر بروز این حادثه و جان باختن عزیزانشان میدانند؛ در فکر آسیب زدن به خودشان هستند، به همین دلیل این افراد به شدت در معرض خودکشی قرار دارند.
برای این افراد هم اقدامات درمانی اورژانسی وجود دارد که از سوی داوطلبان مردمی و افراد عادی قابل انجام باشد؟
در بسیاری از موارد این افراد به بستری و دارودرمانی نیاز دارند، اما تخلیهٔ هیجان با صحبت کردن و بردن آنها بر سر مزار عزیزان ازدسترفته بسیار کمککننده است. به طور کلی حادثهدیدگان اگر احساس کنند گوش شنوا و قابل اعتمادی وجود دارد، خیلی راحت ارتباط برقرار میکنند و این مسئله کمک بزرگی به جلوگیری از بیماریهای روحی و روانی میکند.
اقدامات و حمایتهای روانی تا چه زمانی باید برای حادثهدیدگان انجام شود؟
نمیشود زمان دقیقی مشخص کرد. همانطور که گفتم در برخی از مواقع تا چند سال ساکنان مناطق حادثهدیده نیاز به حمایتهای روحی و روانی دارند. همین زلزلهزدههای کرمانشاه، بازماندگان این حادثه در پیک نیاز به حمایتهای روانی قرار دارند. خوشبختانه در حال حاضر تیمهای متعددی در این منطقه حضور دارند. مردم عادی و نیروهای داوطلبی که به این منطقه میروند میتوانند با همین توصیهها به درمان مشکلات روحی و روانی بازماندگان این حادثه کمک کنند یا افراد مبتلا را با علائم گفتهشده شناسایی و به تیمهای رواندرمانگر مستقر در منطقه معرفی کنند.
در مورد سلامت روان زنان بخوانید.