کودک دو یا چندزبانه: چرا کودکان کوچک زبانهای خارجی را زودتر از هر سنی یاد میگیرند؟
موضوع آموزش زبان خارجی، به خصوص زبان انگلیسی برای بیشتر والدین مهم یا جالب است، به خصوص طی این سالها که یادگیری این زبان بینالملی موردی ضروریتر محسوب شده و خیلی از جاها راهگشاست. اما یک نکته هم این است که هر پدر و مادری با توجه به شیوهٔ فرزندپروری شخصی و سبک و شرایط زندگی خودش این مورد را در روند رشد کودکش جا خواهد داد و دربارهٔ آن بحث و نتیجهگیری خواهد کرد، پس اصراری در درست یا غلط بودن آموزش زبانهای خارجی از سن پایین به کودکان نیست! در این مطلب با این موضوع و دوزبانه شدن کودکان بیشتر آشنا شوید.
چرا کودکان کوچک هر زبان خارجی را زود یاد میگیرند؟
یادگیری زبان دوم در کودکی آسانتر است و یکی از اصلیترین مزایای یادگیری زبان دوم در سن پایین این خواهد بود که کودکان زبانهای مختلف را سریعتر و آسانتر یاد میگیرند، چون آنها زمان بیشتری برای یادگیری و مغزی دارند که برای یادگیری زبان طراحی شده است. اما چرا اینطور است؟
مغز یک کودک دو ساله تریلیونها اتصال یا سیناپس دارد، یعنی چیزی دو برابر تعداد اتصالات بزرگسالان! مغز برای سازگاری و زنده ماندن در پاسخ به انواع ورودیها، اتصالات خود را افزایش میدهد. به مرور زمان، اتصالات خاصی بارها و بارها مورد استفاده قرار میگیرند، درحالیکه برخی دیگر بیاستفاده میمانند و به حاشیه رانده میشوند. این فرایند طبیعی که هرس عصبی نامیده میشود توضیح میدهد که چرا یادگیری لهجهٔ دقیق یک زبان خاص برای کودک وقتی خیلی کوچک است آسانتر از هر شخص و زمان دیگری است. اگر مغز به طور مرتب در معرض آن زبان نباشد، برخی اتصالات زوال پیدا میکنند و مغز دیگر قادر به شنیدن یا شکل دادن برخی صداها به آن راحتی نیست.
آیا میخواهید یک کودک دوزبانه داشته باشید؟
از آنجا که فرزند زیر دو سال شما خیلی سریع در حال یاد گرفتن زبان فارسی است، شاید شما هم فکر کنید حالا وقتش است که او را با سایر زبانها آشنا کنید. قبل از هر چیز این توضیح را بدهیم که مادرشو هیچ پدر یا مادری را وادار به داشتن کودک دوزبانه نمیکند، این پیشنهاد و اطلاعات برای بالا بردن سطح آگاهی خانوادههاست و هیچ اجبار یا تشویقی در این رابطه وجود ندارد، چون هر پدر یا ماد آگاهی با تحقیق، مطالعه و سبک فرزندپروری خودش در این زمینه اقدام خواهد کرد؛ یک پدر شاید دلش نخواهد کودکش را از دو سالگی یا زیر دو سال با زبانی غیر از زبان مادری یا پدری آشنا کند و شاید یک مادر بخواهد کودکش تا چهار سالگی حداقل یک زبان دیگر را هم غیر از زبان مادریاش بلد باشد و ما به نظر تمام والدین احترام میگذاریم، چون همهٔ آنها درست هستند. حالا بیایید موارد زیر را با هم بررسی کنیم تا آگاهانهتر این تصمیم را بگیریم.
شواهدی وجود دارد كه نشان میدهد كودكان در سالهای اول زندگی زبانهای خارجی را آسانتر یاد میگیرند، زیرا مغز آنها با شدت هرچه تمامتر در حال ایجاد اتصالات عصبی یا سیناپسهای جدید است. آنها به معنای واقعی کلمه میتوانند تمام صداهای منحصربهفرد یک زبان خارجی را بهتر از یک نوجوان یا بزرگسال بشنوند. تحقیقات نشان داده است کودکانی که در خانوادههای دوزبانه رشد میکنند، در هر کدام از این دو زبان دایرهٔ واژگانی کوچکتری دارند، اما مجموع کلماتی که آنها میدانند تقریباً برابر با بچههای تکزبانه است و نشان داده شده که دوزبانه بودن، مزایای شناختی پایداری دارد.
نکته این است که بهترین راه برای فرزندتان جهت یادگیری یک زبان از طریق گفتوگو با یک سخنور بومی آن زبان است و پخش و شنیدن فایلهای صوتی یا کلاسهای هفتگی کمتر مؤثر هستند، زیرا مشاهدهٔ چهره به چهره و تکرار است که به مغز بیشترین کمک را در یادگیری زبان میکند. همچنین فرزند شما در صورت تداوم قرارگیری در معرض یک زبان، احتمال بسیار بیشتری برای حفظ و به یاد داشتن آن زبان خواهد داشت.
رفتن به کلاس زبان انگلیسی فقط از دو تا چهار سالگی باعث نمیشود فرزندتان در ۱۸ سالگی در این زبان استاد باشد. اما برخی تحقیقات نشان میدهد که حتی اگر کودک هرگز بر آن زبان مسلط نشود، این کار ممکن است باعث تقویت اتصالات عصبی مغز شود.
اگر ایدهٔ قرار دادن کودک خود در معرض زبانی دیگر را دوست دارید، ترجمهٔ کتابهای محبوب کودکان به آن زبان را پیدا کنید تا با هم بخوانید و اگر یکی از افراد مورد اعتماد شما یا پرستار کودکتان دوزبانه است، او را تشویق کنید تا با فرزندتان به آن زبان صحبت کند یا خیلی رسمی به دنبال یک پرستار کودک دوزبانه باشید.
بنابراین و بهطورکلی، یکی از بهترین راهها برای آموزش هر زبانی به کودکان، صحبت کردن خود والدین با کودک به آن زبان یا صحبت کردن شخصی با اوست که کودکتان او را میشناسد و غریبه نیست تا کودک بتواند با او رابطه و پیوند ایجاد کند و بتواند همواره در معرض و مواجههٔ مستقیم با آن زبان در زندگیاش باشد.