چطور در مورد روابط جنسی با بچههای دبستانی حرف بزنید
وقتی فرزندتان ناگهان میپرسد «سکس» چیست، خیلی راحت نیست که بنفش نشوید، اما دست نگه دارید! نفس عمیق بکشید، فضا را هیجانی نکنید و با خونسردی حرف بزنید تا بتوانید به کنجکاوی طبیعی فرزندتان بدون قضاوت کردن او احترام بگذارید. اما چطور در مورد روابط جنس با فرزند دبستانی خود صحبت کنید و چطور مسائل جنسی مختلف را به کودکتان آموزش دهید؟ در این مطلب با پاسخ تمام سؤالاتتان آشنا شوید.
درک کودک دبستانی از روابط جنسی چقدر است
در سالهای مدرسۀ ابتدایی، علاقۀ طبیعی کودکان به بدن خودشان؛ دست کم در برخی مواقع، جای خود را به علاقۀ فزایندهای به دنیای اجتماعی آنها میدهد. آنها مشغول تلاش برای ایجاد روابط دوستی و حفظ دوستان و توسعۀ مهارتهای اجتماعی و فیزکی خود در زمین بازی هستند. علاقۀ آنها به موضوع رابطۀ جنسی در این سن میتواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد.
در بسیاری از بچههای دبستانی این علاقه فقط به طور مختصر، هرازگاهی، ظاهر میشود و فقط یکی از چیزهای زیادی است که آنها دربارهاش کنجکاوند. سایر بچهها به طور مداومتری نسبت به رابطۀ جنسی کنجکاوند و نسبت به قبل جزئیات بیشتری میخواهند.
همچنین فرزند دبستانی شما در معرض عقاید، ایدهها و تصورات غلط سایر کودکان است. به احتمال زیاد او چیزهایی را که از دوستانش میشنود، صرف نظر از اینکه چقدر وحشتناک هستند، باور میکند و اگر فرزند هشت سالۀ شما دوستانی 10 ساله دارد، ممکن است سؤالاتی از شما بپرسد که فکر نمیکردید به این زودیها بشنوید. وقتی پاسخهای شما را میشنود، ممکن است آنها را با خونسردی و بدون ناراحتی بپذیرد یا ممکن است با گفتن «اَی» واکنش نشان دهد. این یک نشانۀ واضح و سالماست که او هنوز آمادگی آموختن جزئیات بیشتر در مورد رابطۀ جنسی را ندارد.
اکثر بچههای زیر هشت سال نمیتوانند مکانیسم واقعی رابطۀ جنسی را درک کنند و نیازی به فهمیدن آن ندارند و بحث در مورد نعوظ، پریود، زایمان و جنبههای جنسیت ممکن است آنها را بترساند.
چطور در مورد روابط جنسی با کودک دبستانی صحبت کنید
وقتی از روابط جنسی حرف میزنید خونسرد و راحت باشید
وقتی فرزندتان از شما میپرسد «آلت» چیست، یکه نخوردن راحت نیست. فقط سعی کنید با خونسردی صحبت کنید تا بتوانید به کنجکاوی طبیعی فرزندتان بدون قضاوت کردن او احترام بگذارید.
هر بار که با موفقیت به موضوع حساسی بپردازید، سطح اضطراب برای هر دوی شما کاهش مییابد. اگر از این گفتوگوها پرهیز کنید، فرزندتان ارزشها و اعتقادات شما در مورد رابطۀ جنسی را نمیآموزد، بلکه با توجه به اطلاعاتی از دوستان و رسانهها جمع میکند، ارزشها و اعتقادات خود را میسازد.
بسیاری از بزرگسالان از صحبت در مورد رابطۀ جنسی با فرزندشان احساس ناراحتی میکنند، زیرا تمرین چندانی برای انجام این کار ندارند و میترسند که پس از شروع بحث بیش از آنچه لازم است بگویند. بهترین واکنش و راهحل این است که سعی کنید به سوالات، هر چقدر هم که غیر معمول یا شرمآور باشند، به شکل خونسرد و مختصر پاسخ دهید. اگر صحبت دربارۀ رابطۀ جنسی برایتان دشوار است، سعی کنید پاسخهای خود را از قبل تمرین کنید، حالا یا به تنهایی یا با همسرتان.
پاسخ به سؤالاتی را که وقتی مطرح میشوند شما و فرزندتان هر دو احساس راحتی نمیکنید، هنگام پیادهروی، یا در آن لحظات آرامی که او را به رختخواب میبرید انجام دهید. اتومبیل نیز جای خوبی برای صحبت است، زیرا از آنجا که مجبورید چشم خود را به جاده بدوزید، میتوانید از تماس چشمی با کودک خودداری کنید و این ممکن است کمک کند تا کمی راحتتر باشید.
نکتۀ مهم این است که والدین موضوعات دشوار را بدون اینکه مضطرب به نظر برسند، توضیح دهند. کودک لحن صحبت شما را ملاک میگیرد، نه کلمات را.
منظور واقعی کودک را بفهمید
در برابر این وسوسه که به محض اینکه فرزندتان سؤالی در مورد رابطۀ جنسی میپرسد شروع به سخنرانی کنید، مقاومت کنید. دیده شده است که والدین توضیحات طولانی در مورد لقاح و زایمان را آغاز کردهاند تا اینکه کودک شش ساله صحبتشان را قطع کرده و گفته است: «نه، منظورم اینه که یارین گفت اهل تهرانه، من از کجا اومدم؟»
برای اطمینان از فهمیدن سؤالش، سؤال فرزند خود را با سؤال دیگری پاسخ دهید. مثلاً بپرسید: « نوزادها چطور رشد میکنن؟ منظورت اینه که چطور دو نفر یه نوزاد درست میکنن؟ یا اینکه وقتی نوزاد تو شکم مادرش رشد میکنه از کجا غذا دریافت میکنه؟» پس به حرفهای کودکمتن دقیق و درست گوش کنیم.
رابطهٔ جنسی را به زبان ساده توضیح دهید
پاسخ به سؤالات مربوط به لقاح و زایمان میتواند برای بچههای دبستانی کمی مفصلتر باشد، اما احتمالاً هنوز نیازی به جزئیات بیشتر در مورد رابطۀ جنسی ندارید و اگرچه نمیخواهید شبیه یک پزشک به نظر برسید، از نامهای صحیح برای اعضای بدن مثل «آلت مردانه» و «واژن» و نه «جیجی» یا «اونجات» استفاده کنید. این کار باعث میشود تا این حس و برداشت که مباحث جنسی موضوعاتی ممنوعه و شرمآوری هستند، کاهش یابد.
«خوب، میپرسی بچهها چطور درست میشن؟ پدر دونههایی به نام اسپرم داره که توی بیضهها ساخته میشن. میلیونها اسپرم کوچیک اونجا ساخته میشن. اونها با یه مایع سفید به نام مایع منی مخلوط میشن».
«تخمکهای مادر توی بدنش هستن، توی تخمدانهاش. هر ماه تخمدانهای مادر یه تخمک میسازن. وقتی آدمبزرگها بچه درست میکنن، منی اسپرم رو از آلت تناسلی پدر به داخل رحم مادر منتقل میکنه. فقط یه اسپرم با یه تخمک ترکیب میشن و این شروع یه نوزاد جدیده».
فرزند شما ممکن است از این پاسخ راضی باشد یا نباشد. تا زمانی که علاقه نشان میدهد به سؤالاتش پاسخ دهید، اما اگر اظهار نظر بعدی او این است که: «باشه. برای شام چی داریم؟» او را با اطلاعات بیشتر درگیر نکنید.
علاقهاش را تشویق کنید
صرف نظر از این که فرزندتان چه سؤالی میپرسد، سعی کنید به او نپرید که: «این حرف رو از کجا یاد گرفتی؟ ما در مورد این چیزها حرف نمیزنیم» و سعی نکنید گفتوگو را به سمت دیگری بکشید. در هر دو حالت، بچۀ دبستانی شما این پیام را از شما میگیرد که سؤالات کاملاً طبیعیاش ممنوعه و او بچۀ بدی است که حتی به آنها فکر کرده است. چون شما میخواهید والدینی باشید که میتوان از آنها سؤال پرسید، نه؟
فرزند شما باید بداند که شما مایل به هر نوع گفتوگویی هستید. او دائماً در ذهن خود تصاویری از اینکه واقعیت چیست ایجاد میکند و این تصاویر همیشه دقیق نیستند. شما باید آنجا باشید تا حقیقت را به او نشان دهید و هر گونه نگرانی را دور کنید.
بنابراین به سؤالاتش پاسخ دهید و او را به خاطر سؤال کردن تحسین کنید: «چه سؤال خوبی! هر وقت خواستی بیا ازم سؤال بپرس». اگر جواب را نمیدانید، صادقانه به او بگویید: «مطمئن نیستم، اما بیا با هم بریم در موردش مطالعه کنیم».
تمایل شما برای صحبت صادقانه با فرزندتان هدیهای ادامهدار است که او به آن در تمام مدتی که راه خود را از بین سردرگمیهای دوران کودکی، نوجوانی و پس از آن باز میکند، نیاز دارد.
از فرصتهای روزمره استفاده کنید
لازم نیست منتظر بمانید تا فرزندتان خودش تمام سؤالات را بپرسد. شما احتمالاً سالهاست که در مورد جنسیت صحبت کردهاید؛ مثلاً با صحبت کردن در مورد اینکه گوسفندی در یک گله به برهاش شیر میدهد یا هنگام بررسی تخم شکستۀ پرندهای که فرزندتان در پیادهرو پیدا کرده است.
با استفاده از آن لحظات و همچنین صحنههای زندگی خانوادگی در فیلمها یا تلویزیون برای صحبت در مورد روابط و رابطۀ جنسی ادامه دهید. کتابها نیز فرصتهای خیلی خوبی برای صحبت در مورد رابطۀ جنسی و زایمان فراهم میکنند. برای آموزش مسائل جنسی به کودکان، کتاب لکلکی در کار نیست، نوشتهٔ روبی هریس را بخوانید.
مفهوم حریم خصوصی را به کودک آموزش دهید
بچۀ دبستانی شما نیاز گاه و بیگاه به «وقت خصوصی» را درک میکند و باید بداند که وقتی در اتاقتان بسته است باید قبل از ورود در بزند. وقتی فرزندتان در اتاقش را بسته است، حتماً از همین قاعده پیروی کنید.
همچنین ایدۀ خوبی است که تأکید کنید قسمتهای خصوصی بدن فرزندتان خصوصی است. برای کودکان شش ساله غیرمعمول نیست و واقعاً اروتیک هم نیست که «دکتربازی» را امتحان کنند، بنابراین اگر فرزندتان را در حین این کار دیدید نیازی به سرزنش او نیست.
اما او میتواند بیاموزد که به غیر از والدین یا پزشکش، هیچکس نباید آن قسمتهای بدنش را لمس کند و باید به هر کسی که برخلاف میل او سعی میکند قسمتهای خصوصی بدنش را لمس کند، «نه» بگوید.
بچهها در مورد روابط جنسی چه میپرسند و والدین چه جوابی باید بدهند
«سکس چیه؟»
بچههای شش، هفت یا هشت ساله بیشتر زمانی این سؤال را میپرسند که چیزی در موردش دیده یا شنیده باشند. معمولاً از یک بچۀ بزرگتر یا از یک برنامۀ تلویزیونی یا از سایتهای مختلف.
از پاسخ طفره نروید، اما به یاد داشته باشید که بچهها در این سنها احتمالاً هنوز برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد ساز و کار رابطۀ جنسی بسیار کوچک هستند. با این حال، حتی کودکان شش ساله نیز میتوانند بیاموزند که رابطۀ جنسی یک مولفۀ عاطفی دارد.
میتوانید به او بگویید: «رابطۀ جنسی یکی از راههاییه که دو تا آدم بزرگسال میتونن نشون بدن که چقدر همدیگر رو دوست دارن، با لمس بدن همدیگه توی زمان خصوصی». یا بگویید: «این به معنای داشتن رابطۀ جنسی یا عشق ورزیدنه».
سؤالات مرتبط عبارتند از «چرا مردم رابطۀ جنسی دارن؟ عشقبازی چیه؟ رابطۀ جنسی کاریه که تو رختخواب انجام میدید؟ درد داره؟ منم باید رابطۀ جنسی داشته باشم؟»
«من میتونم بچه بیارم؟»
در اینجا میتوانید تفاوت بین بدن کودکان و بزرگسالان و همچنین تفاوت سطح بلوغ عاطفی آنها را توضیح دهید. مثلاً بگویید: «نه، بچه درست کردن کاریه که فقط آدمبزرگها میتونن انجام بدن. بدن تو هنوز آماده نیست، اما وقتی بزرگتر و اندازهٔ ما شدی، بدنت هم آماده میشه. برای اینکه کسی بتونه از یه نوزاد مراقبت کنه باید از درون خیلی بزرگ شده باشد، هیچکس نباید تا وقتی که یه آدم بزرگ و پخته نشده، بچهدار بشه»
سؤالات مشابه عبارتند از: «چرا پدرها نمیتونن بچهدار بشن؟»
«بچه چطوری از شکم مامانش بیرون میاد؟»
بچهها مجذوب بارداری و زایمان هستند و هر چیزی را ممکن است تصور کنند؛ از استفراغ شدن نوازد توسط مادر تا اینکه پدر زیپ شکم مادر را باز کند و به نوزاد اجازۀ بیرون آمدن بدهد.
به بچههای دبستانی بزرگتر میتوان گفت: «وقتی نوزاد آمادۀ به دنیا اومدن باشه، قسمت پایین رحم که بهش دهانۀ رحم میگن، آرومآروم باز میشه. ماهیچههای قوی توی رحم، نوزاد رو به سمت واژن و به پایین فشار میدن و از بین پاهای مادر خارج میکنن. این کار چند ساعت طول میکشه».
سؤالات دیگر در مورد بارداری و زایمان عبارتند از: «آیا بچهدار شدن درد داره؟ وقتی نوزاد توی شکم شماست چطور غذا میخوره؟ الان چه شکلیه؟»
«خودارضایی چیه؟»
در این مرحله ممکن است این کلمه یا کلمات مترادف آن را در مدرسه بشنود و در مورد معنای آن کنجکاوتر شود. از آنجا که خودارضایی برای بسیاری از بزرگسالان موضوعی سنگین و دارای بار معنایی زیاد است، شاید فرزندتان نیز کنجکاو باشد که آیا این کار شرمآور یا غیرطبیعی است؟
شما میتوانید به او بگویید: «خودارضایی به معنای دست زدن به قسمتهای خصوصی بدنه. آلت تناسلی برای پسرها، یا کلیتوریس برای دخترها. خودارضایی هیچ ضرری نداره و-در واقع یه کار نرمال و طبیعیه، اما چون شامل بخشهای خصوصی بدنه، کاریه که مردم فقط وقتی تنهان انجام میدن».
فرزند شما همچنین ممکن است بپرسد: «خودارضایی کردن اشکالی نداره؟ بازی کردن با خودت معنیش چیه؟ دست زدن به اون قسمت از بدنم کثیفه؟»
«بلوغ چیه؟»
وقتی بچۀ دبستانی شما شروع به فکر کردن به بلوغ میکند، به بزرگ شدن فکر میکند. سؤالات او را جدی بگیرید، اما پاسخهای خود را تنظیم کنید و برای هر سؤال به طور جداگانه تعیین کنید که او واقعاً برای چه مقدار اطلاعات آماده است.
شما میتوانید به او بگویید: «بلوغ زمانیه که بدن تو شروع میکنه تا از بدن یه کودک به بدن یه بزرگسال تبدیل بشه. آدمها تو سنهای مختلفی به بلوغ میرسن. برای بعضیها از هشت سالگی شروع میشه، بعضی دیگه از 14 یا 15 سالگی، اما بیشتر افرد حدوداً بین 10 تا 13 سالگی. ما نمیتونیم زمان شروع بلوغ تو رو دقیقاً پیشبینی کنیم، اما موقعیه که برای بدنت مناسبه». این پاسخ ممکن است برای یک کودک شش تا 8هشت ساله کافی باشد، زیرا ممکن است با جزئیات رشد موهای ناحیۀ تناسلی و پریودهای ماهانه ناراحت شود. از سوی دیگر، یک کودک هشت سالۀ بالغتر، به ویژه آنی که خواهر یا برادر بزرگتر دارد، ممکن است آمادۀ اطلاعات بیشتری باشد.
به بچههای بزرگتر هم میتوان در برابر سؤالهایشان این توضیحات را داد: «توی دوران بلوغ، دخترها سینه در میارن و پریودهای ماهانهشون شروع میشه. پریود یعنی چند روز خونریزی از واژن، که نشون میده بدن اونها داره برای بچهدار شدن آماده میشه. پسرها شونههاشون پهنتر میشه، ماهیچههای بیشتری پیدا میکنن، موهای صورتشون درمیاد، صداهاشون بمتر میشه و شروع به تولید اسپرم تو بیضههاشون میکنن. بنابراین یه روزی اونها هم میتونن بچه درست کنن. دخترها و پسرها هر دو موهای بیشتری روی بدن و قسمتهای خصوصیشون درمیارن».
سؤالات مرتبط عبارتند از: «من کی بالغ میشم؟ یعنی یهو خیلی تغییر میکنم؟ مجبورم صورتم رو اصلاح کنم؟ منظورت چیه که میگی صدای رضا داره تغییر میکنه؟ سرعت رشد من به اندازۀ کافی هست؟»
«پریود چیه؟»
از آنجا که بچههای کوچک ممکن است خونریزی را با درد ارتباط دهند، اگر در مورد پریودهای ماهانۀ دختران شنیدهاند، باید به آنها اطمینان خاطر داد که این بخشی طبیعی و مثبت از فرایند بزرگ شدن است. بیشتر دخترها اطلاعات مشخصی میخواهند، اما پسرها نیز در مورد پریود سؤال میکنند.
به بچۀ دبستانی خود بگویید: «پریود و قاعدگی هر دو یکی هستن، یعنی یه زمانی از هر ماه که بدن دخترها نشون میده که میتونن بچه دار بشن. پریود دخترها توی دوران بلوغ شروع میشه که میتونه از 10 تا 15 سالگی باشه، هرچند برای بعضیها زودتر یا دیرتر شروع میشه».
برای بچههای برگتر با سؤالات بیشتر بگویید: «در طول پریود، چند روز از هر ماه واژن دخترها خونریزی داره. بیشتر دخترها توی این دوره از نوار بهداشتی یا پد بهداشتی استفاده میکنن که توی لباس زیرشون میذارن. بعدها که بزرگتر شدن، خیلی از خانمها از تامپون استفاده میکنن، که مثل یه دستمال نازکه وه داخل واژن قرار میگیره».
سؤالات مرتبط عبارتند از: «چه موقع قراره پریود بشم؟ پریود درد داره؟ من میتونم بچهدار بشم؟»
«کی سینه درمیارم؟»
سینهها برای دختران منبع بزرگی از غرور، حسادت، نگرانی و خجالت هستند و بسیاری از پسرها آنها را به خاطر سینههایشان مسخره میکنند. به بچۀ دبستانی خود بفهمانید که اندازۀ سینه تعیین نمیکند که آیا یک فرد زیبا، جذاب یا محبوب خواهد بود یا نه.
شما میتوانید به فرزند خود بگویید: «وقتی دورۀ بلوغت شروع شد، سینههات شروع به رشد میکنن. اونها ممکنه یکی از اولین نشانههای این باشن که تو در حال بزرگ شدن هستی، یا شاید علائم دیگهای مثل پریود شدن، اول اتفاق بیفتن».
دختران دبستانی نیز ممکن است بپرسند: «سینههای من چقدر بزرگ میشن؟ میتونم سوتین داشته باشم؟ اگر موقع بزرگ شدن سینههام سوتین نزنم، چه اتفاقی میافته؟»
«رویای خیس چیه؟»
پسرها به همان اندازه نگران آلت تناسلی خود هستند که دخترها نگران سینههایشان. بیشتر پسرهای شش تا هشت ساله هنوز رویاهای خیس یا احتلام ندارند، اما ممکن است در مورد آنها از دوستان و خواهر و برادرهای بزرگتر شنیده باشند.
میتوانید توضیح دهید: «رویای خیس نشونۀ اینه که یه پسر تو دورۀ بلوغه. بیضههاش دائماً تعداد زیادی اسپرم تولید میکنن و وقتی مقدار زیادی از اون جمع میشه، باید خارج بشه. وقتی یه پسر خواب است، اسپرم از طریق مایع منی خارج میشه». و برای توضیح بیشتر: «این با خیس کردن رختخواب یکی نیست. رویاهای خیس نرمال و طبیعی هستن و بیشتر پسرها اونها رو دارن».
سؤالات دیگر در مورد آلت تناسلی عبارتند از: «انزال چیه؟ راست شدن چیه؟ آلت تناسلی من چقدر بزرگ میشه؟ همۀ پسرها آلت تناسلی یکسانی دارن؟»
«گی یعنی چی؟»
مگر اینکه قبلاً قضاوتهایی در مورد همجنسگرایی را از بزرگسالان آموخته باشد، در غیر این صورت یک بچۀ ابتدایی میتواند به راحتی روابط همجنسگرایانه را در بزرگسالان بپذیرد. اما در این سن، فرزند شما ممکن است دربارۀ نحوۀ عملکرد روابط مختلف کنجکاو باشد.
میتوانید به بچۀ دبستانی خود بگویید: «گی» کلمۀ دیگری برای همجنسگراست. یک فرد همجنسگرا جذب افراد همجنس خود میشود. بنابراین یک مرد همجنسگرا جذب مردان میشود و یک زن همجنسگرا «لزبین» نامیده میشود و جذب زنان میشود.» و بیشتر: «بزرگسالان همجنسگرا وقتی همدیگه رو دوست دارن، میتونن با هم رابطۀ جنسی داشته باشن، با هم زندگی کنن و بچههاشون رو با هم بزرگ کنن».
همچنین فرزندتان ممکن است بپرسد: «همجنسباز چیه؟ چرا همجنسباز یک کلمۀ بده؟ چطور دو تا زن یا دو تا مرد میتونن با هم ازدواج کنن؟ افراد همجنسگرا چطور بچهدار میشن؟»
در مورد هویت جنسیتی کودک بیشتر بدانید.
«با بابا دارید چیکار میکنید؟»
بسیاری از والدین نگرانند که فرزندشان در طول رابطۀ جنسی آنها را ببیند. این اتفاق میتواند برای بچۀ دبستانی به شدت خجالتآور باشد. تقریباً غیرممکن است که دستپاچه نشوید، اما سعیتان را بکنید و بعد یک قفل برای درب اتاق خواب بگیرید.
شما میتوانید بگویید: «عزیزم، ما الان به حریم خصوصی نیاز داریم. اگر به اتاق خودت برگردی، من تا یه دقیقۀ دیگه میام پیشت.» سپس لباس خود را بپوشید، چند نفس عمیق بکشید و بعد بروید و با او به این شکل صحبت کنید: «ما عشقبازی میکردیم، نشون میدادیم که چقدر به هم علاقه داریم. معمولاً در اتاق رو قفل میکنیم چون این یه موضوع خصوصیه، اما این دفعه فراموش کردیم.»
بسته به واکنش فرزندتان، میتوانید بپرسید: «این مسئله تو را ناراحت کرد؟ چیز دیگهای هست که بخوای؟» مطمئن شوید که فرزندتان از آنچه که دیده ترسیده یا نگران نیست و حتماً تأکید کنید که او کار اشتباهی نکرده است.
او را سرزنش نکنید که: «تو باید در میزدی». فرزندتان خودش آرزو میکند که کاش داخل نیامده بود. اگر مطمئن هستید که فرزندتان آنچه را که دیده فهمیده است، میتوانید سعی کنید با شوخی کردن تنش را کاهش دهید و بگویید: «خوب، من قصد نداشتم در مورد رابطۀ جنسی بهت آموزش بدم! من یه کم خجالتزدهم، اما فراموش میکنم. حالا، هر چی که میخوای ازم بپرس».
واکنش یک بچۀ دبستانی به دیدن رابطۀ جنسی شما ممکن است از ناراحتی «داشتید همدیگرو را اذیت میکردید؟» تا کنجکاوی «چرا داشتید اون صدا رو درمیاوردید؟» یا خجالت «من میرم بیرون» متغیر باشد. پس تمرین کنید و انتظار شنیدن هر کدام از این جملهها را داشته باشید. در کنارش شاد هم باشید، کودک شما در حال بزرگتر شدن است.