چگونه با کودکمان در مورد نژاد صحبت کنیم
کودکان ما هر روز قرار است تعامل بیشتری با دنیا داشته باشند و شاید فردا که بزرگ شدند بخواهند در یکی از دانشگاههای سراسر دنیا درس بخوانند یا به سرزمینی دیگر مهاجرت کنند. دنیا پر است از رنگ که انسانها هم از آن مستثنی نیستند. اما چگونه با فرزند خود در مورد نژادهای مختلف و اهمیت ضدنژادپرست بودن صحبت کنیم؟ وظیفهٔ ما در قبال برخورد کودکمان با رنگهای مختلف در دنیا ویا مهمتر از آن گویش و لهجههای بیشمار سراسر دنیا یا در سرزمین مادری خودمان چیست؟ اگر اینها سؤالات شما هم هست، بیایید ببینیم اول خودمان حامی عدالت رنگی هستیم یا خیلی ناخوادآگاه دچار کوررنگی شدهایم! در این مطلب با برخی از مهمترین سؤالات بچهها در مورد موضوع نژاد و جوابهای خوب برای آن آشنا شوید.
اگر تفاوتها را تأیید نکنیم، در آماده کردن فرزند خود برای زندگی در یک جامعهٔ چندملیتی شکست خواهیم خورد.
درک کودکان از نژاد و نژادپرستی
کودکان دو تا چهار ساله برای درک معنای اجتماعی نژاد آن طور که بزرگسالان درک میکنند خیلی کوچکند. اما آنها تفاوتهای فیزیکی را مشاهده میکنند. پس تعجب نکنید وقتی میشنوید کودکتان رنگ پوست یا چشم خود را با دیگران مقایسه میکند، چون این کار برای آنها جذابیت خاصی دارد. بیشتر اظهار نظرهای کودکان دربارهٔ ظاهر معصومانه است وآنها فقط آنچه را میبینند توصیف میکنند.
اگرچه بچهها در سن خردسالی خود و دیگران را به وضوح بر اساس جنسیت شناسایی میکنند، اما هنوز این کار را بر اساس نژاد انجام نمیدهند. آنها از لحاظ تکاملی قادر به طبقهبندی از این طریق نیستند. کودک دو تا چهار سالهای که متوجه تفاوت رنگ پوست یا چشمش میشود، این تفاوت را به عنوان تفاوت نژادی نمیفهمد. کارشناسان میگویند بچهها تا حدود پنج سالگی نمیفهمند که رنگ پوست دائمی است.
وقتی بچهها وارد مدرسه ابتدایی میشوند، متوجه میشوند که رنگ پوستشان معنایی فراتر از رنگهای جعبهٔ مدادرنگی دارد. دانشآموزان دبستانی شروع به دستهبندی افراد بر اساس معیارهای پیچیدهتری کردهاند. آنها سؤالاتی در مورد ظاهر و هویت میپرسند که نشاندهندۀ آگاهی بیشتر آنها از تفاوتهای ظریف در رنگ پوست، شکل چشم و بافت مو است.
همچنین بچههای پنج تا هشت ساله به طور فزایندهای در مورد اینکه خودشان و دیگران به چه گروههایی تعلق دارند، کنجکاو هستند. سؤالات سایر بچهها و همچنین سؤالاتی که توسط تلویزیون و فیلمها ایجاد میشود، شروع به شکل دادن به برداشت آنها از نژاد میکند. نحوهٔ واکنش شما به کنجکاوی فزایندهٔ فرزندتان بر توانایی او در ارتباط با افرادی با پیشینهها و پسزمینههای مختلف در تمام طول زندگی او تأثیر میگذارد و برای اینکه آگاهی سالمی از تنوع در فرزندتان ایجاد کنید، هرگز زود نیست.
مانند سایر موضوعات بغرنج، صحبت کردن زودهنگام و زیاد در مورد تنوع نژادی کمک میکند. نحوهٔ پاسخگویی شما به کنجکاوی او، پایه و اساس گفتوگوهای پیچیدهتر در آینده را فراهم میکند. خجالت یا سکوت به کودک شما این برداشت را میدهد که موضوعی ممنوعه در میان است یا اینکه یک اظهار نظر متعصبانه برای شما درست و قابل قبول است. کودکان به دنبال سرنخهای اخلاقی به والدین خود نگاه میکنند و آنها از اعمال شما و همچنین سخنان شما یاد میگیرند.
پیامی که به کودک میدهیم باید این باشد که «قومیت تو بخشی از آن چیزی است که هستی» و اینکه «با همه رفتار عادلانه و یکسانی داشته باش».
راههای توضیح نژاد به کودکان
برای معرفی موضوع نژاد و رفع ابهامها و مشکلاتی که تبعیض نژادی ایجاد کرده است، میتوانید روشهای زیر را مرور کنید:
کودکتان را کنار افرادی با نژادهای متفاوت قرار دهید: قبل از اینکه کودک شما حتی کلمات «سیاه» یا «سفید» یا «ایرانی» و «مهاجر» را در ارتباط با رنگ پوست یا ملیت تلفظ کند، مطمئن شوید که او افراد زیادی را از قومیتهای مختلف میبیند. اگر در منطقهای با تنوع نژادی زندگی نمیکنید یا کودکتان زیاد افرادی با رنگ پوست متفاوت را نمیبیند، کتابها و کارهای هنری با عکس کودکانی از نژادهای مختلف را برایش فراهم کنید. همهٔ اینها به کودک شما کمک میکند تا درک کند که یک محیط نرمال شامل افرادی از نژادهای مختلف است.
دربارهٔ تفاوتها صحبت کنید: مو، پوست و، چشمها! کودکان متوجه این همه تمایز میشوند و شروع به توصیف آنها میکنند که طبیعی است. اگر کودک شما اشاره کرد که شخصی موهای فر دارد، میتوانید بگویید: «بعضی از مردم موهای فر دارند و بعضی موهای صاف، این عالی نیست؟»
واکنش بیش از حد نشان ندهید: اگر کودک شما دربارهٔ رنگ پوست شخصی نظر داد، ابتدا بفهمید که او واقعاً دارد چه میگوید و چرا. مثلاً اگر کودک سه سالهٔ شما با دیدن یکی از هموطنان یا اطرافیان ما که رنگ پوست تیرهای دارد در جمع گفت: «اون مرده سیاهه»، به جای وحشت کردن، ابتدا کشف کنید در حال گفتن و کشف چیست؟ چون ممکن است بعدش بشنوید که بگوید: «اون آبی نیست» و باعث شود متوجه شوید که او در مورد لباس آن مرد صحبت میکند، نه رنگ پوستش. اگر کودک شما ناخواسته بزرگسالی را به خاطر چنین حرفی آزرده کرد، به آن فرد توضیح دهید که کودک شما در حال یادگیری رنگهاست و هنگامی که کودکتان مشاهدهای را که به وضوح در مورد رنگ پوست است ابراز کرد، فقط بگویید: «درسته، چی باعث شد به این فکر کنی؟» زمینهٔ مشاهدهاش هرچه باشد، زیاد آن را تفسیر نکنید. یک کودک پیشدبستانی هنوز معنای احساسی یا اجتماعی خاصی به رنگ پوست نداده است و این فقط چیزی است که او میبیند.
همچنین اگر فرزند بزرگترتان نظر تعجبآوری ابراز کرد یا سؤالی تکاندهنده یا حتی توهینآمیز دربارهٔ نژاد پرسید، آن را نادیده نگیرید و او را ساکت نکنید. به جایش، به شیوهای بدون قضاوت پاسخ دهید. مثلاً چیزی مانند این بگویید: «بیا یه دقیقه در موردش صحبت کنیم.» تا فکر نکند موضوع تابو و ممنوعه است. سپس به دنبال زمینۀ اظهار نظرش بگردید: «چه چیزی باعث شد به این موضوع توجه کنی؟» سعی کنید در این مورد که این مشاهده چه معنایی برای فرزندتان دارد، جزئیات بیشتری به دست آورید. پاسخ فرزندتان میتواند جرقۀ گفتوگو را بزند. برای تربیت کودکی که نسبت به تفاوتها کنجکاو باشد، نه اینکه از آنها بترسد، باید این پیام را به او بدهید که تفاوتها بد نیستند.
همچنین اگر فرزندتان با یک اظهار نظر، شخصی را آزردهخاطر کرد، از او بخواهید عذرخواهی کند. بعداً، در خلوت، با فرزندتان در مورد اینکه چگونه برخی نظرات میتواند باعث ناراحتی مردم شود صحبت کنید. اما موضوع را زیاد بزرگ نکنید، چون او در حال یادگیری است.
یادمان باشد که دنیا همواره به درک بیشتری از سوی کودکان برای سازش با هستی تمام موجودات زنده نیاز دارد.
کوتاه و خلاصه برخورد کنید: هنگامی که کودکان کوچک دربارهٔ تفاوت رنگ پوست یا چشم سؤال میکنند، پاسخهای خود را مختصر و به موضوع محدود کنید. مثلاً بگویید: «پوست لیا قهوهایه و پوست تو روشنتره. اما هر دوی شما موهاتون چتریه، نه؟» حتی کودکان دبستانی هم قادر به پردازش مفاهیم پیچیده مانند یک نوجوان یا بزرگسال نیستند. مثل هر موضوع دیگری در ارتباط با بچهها، فقط به سؤال پرسیدهشده پاسخ دهید.
زیادهروی نکنید: اگرچه خوب است که با صراحت دربارهٔ تفاوتها صحبت کنیم، اما از تأکید زیاد روی نژاد خودداری کنید. کودکان خردسال برای پردازش پیچیدگیهای مسائل نژادی خیلی کوچک هستند. بگذارید موضوع به طور طبیعی و خودبهخود مطرح شود و مکالمه را در سطح درک فرزندتان نگه دارید.
مراقب حرفهایمان باشیم: آیا شما یا سایر بزرگسالان اطراف فرزندتان معمولاً با تکیه روی نژاد به افراد اشاره میکنند؟ مثلاً میگویند: «خانم افغانیه» یا «اون مرد عربه» در این صورت، کودک شما این عادت را در پیش میگیرد. در موارد نادری که کودکتان اظهار نظر نژادی منفی بیان میکند، معمولاً چیزی را که در خانه یا مدرسه شنیده است تکرار میکند. پس مخاطب قرار دادن مردم با نژادشان را ترک کنیم. افراد را با نامشان صدا کنید، نه رنگ پوست و ملیتشان و به کودک خود نیز بیاموزید که همین کار را انجام دهد.
هدفمان عدالت رنگی باشد: اگر تفاوتها را تصدیق نکنید، در آماده کردن فرزند خود برای زندگی در یک جامعهٔ چندملیتی شکست خواهید خورد. پیامی که به کودک میدهید باید این باشد که «قومیت تو بخشی از آن چیزی است که هستی» و اینکه «با همه رفتار عادلانه و یکسانی داشته باش». همهٔ ما متفاوت هستیم، اما هیچ رنگی بهتر از دیگری نیست.
برچسب زدن را ممنوع کنید: در سنهای خردسالی، کودکان شروع به بیان اولین نظرات تحقیرآمیز خود میکنند: «اون بچه سیاهه، بچهٔ بدیه». اگر فرزندتان به این دلیل که توسط کودک دیگری مورد آزار و اذیت قرار گرفته است چنین چیزی میگوید، احساسات آسیبدیدهٔ او را تأیید کنید و در عین حال یادآوری کنید که آن کودک یک فرد است. این پیام را بدهید که قضاوت کردن یک فرد بر اساس گروهی که به آن تعلق دارد، درست نیست. افراد را به جای برچسب زدن بر اساس نژاد، با اسمشان صدا بزنید و به فرزندتان بیاموزید که همین کار را انجام دهد. اگر پدربزرگ و مادربزرگ فرزندتان یا سایر بزرگسالان حاضر در زندگی او اظهار نظرهای نژادپرستانهای دارند، آنها را نادیده نگیرید و با ملاحظه و احترام، به تفاوت دیدگاه خودتان اشاره کنید.
رسانهها را فیلتر کنید: اگر یک فیلم یا برنامهٔ تلویزیونی گروهی از مردم را به طرز ناخوشایند یا کلیشهای به تصویر میکشد، آن را خاموش کنید. برنامهها و فیلمهایی را انتخاب کنید که به شکلی متعادل با نژادها برخورد میکنند و به خاطر داشته باشید که فیلمهای قدیمی، از جمله آثار کلاسیک هم اغلب کلیشههای قومی را به تصویر میکشند.
در مورد آنچه فرزندتان میبیند صحبت کنید: خیلی بهتر است که در سن کم اجازه ندهید فرزندتان بدون نظارت تلویزیون تماشا کند یا روزنامه بخواند. رسانهها اغلب کلیشهها و تحریفات مربوط به نژاد را به مخاطب منتقل میکنند. اگرچه بچههای دبستانی میدانند که تلویزیون واقعیت نیست، اما آنها به راحتی پیامهای نامحسوس دربارۀ نژاد و فرهنگ را جذب میکنند. بنابراین برای به چالش کشیدن کلیشههای نژادی که میبینید، وارد عمل شوید. اگر خبری در مورد یک حادثۀ نژادپرستانه منتشر شد، آن را یک «لحظهٔ آموزشی» برای بحث دربارهٔ موضوع تلقی کنید و با فرزندتان در موردش صحبت کنید.
به دور و بر کودک دقت کنید: جعبهٔ اسباببازی کودک خود را به شهری رنگارنگ تبدیل کنید. اسباببازیها و کتابهایی بخرید که نمایانگر افرادی از قومیتهای مختلف باشد.
حلقهٔ روابط اجتماعی کودک را گسترش دهید: با خانوادههایی از هر نژادی دوست شوید و با بچههایی از انواع خانوادهها قرارهای بازی ترتیب دهید. همچنین کودک خود را با تنوع احاطه کنید. مثلاً با بچههایی از گروههای نژادی و قومی مختلف که فرزندتان معمولاً با آنها ارتباطی ندارد، قرار بازی بگذارید.
در مورد تمسخر و طرد کردن رویکرد فعالانهای داشته باشید: در مدرسۀ ابتدایی، اولین درگیریهای مربوط به نژاد ممکن است رخ دهد. بچههای دبستانی، به ویژه دختران، اغلب از همان کودکستان، خود را بر اساس نژاد جدا میکنند. یک محقق دریافت که در سن شش سالگی، بسیاری از کودکان دارای تعصبات نژادی هستند. اگر دخترتان به خانه آمد و گفت که کودک دیگری نمیخواهد با او بازی کند، چون او «موفرفری» است، اول با او صحبت کنید و سپس آن دختر دیگر را برای قرار بازی دعوت کنید. همچنین در مورد این حادثه با مدرسه صحبت کنید و از معلمش بخواهید برای آموزش، آن را در کلاس بدون اشاره به اسم بچهها مطرح کند.
تنوع را در مدرسه تشویق کنید: ببینید چه کتابهایی در کتابخانۀ مدرسه فرزندتان خوانده میشود. کتابهایی در مورد این موضوع را پیشنهاد دهید. به عنوان والدین، نظرتان را با مدیر و مسئولان مدرسه در میان بگذارید و این موضوع را مهم بدانید. در برخی مدارس کمیتههای تنوع فرهنگی را برای سازماندهی کارگاهها، سفرها، و جشنوارههای چندفرهنگی تشکیل میدهند که باعث میشود والدین به طور فعال در جذب دانشآموزان و معلمانی از نژادهای دیگر مشارکت کنند.
عدالت رنگی یا کوررنگی؟ همهٔ ما متفاوت هستیم، اما هیچ رنگی بهتر از دیگری نیست.
پاسخ به سؤالات کودکان در مورد نژاد
«من چه رنگیام؟»
برای کشف رنگها و یافتن رنگی که با رنگ پوست کودک شما بیشترین مطابقت را دارد از یک جعبهٔ مدادرنگی بزرگ استفاده کنید. از آنجا که کودک شما از نژاد سؤال نکرده، ایرادی ندارد که پاسخی مانند «زرد»، «برنز»، «قهوهای» یا حتی «فیروزهای» بدهید. برخی از والدین از طعمهای مختلف بستنی برای صحبت با کودکشان در مورد رنگ پوست استفاده میکنند. همچنین باید بدانید که کودک شما ممکن است رنگ پوست خود و دیگران را اشتباه تشخیص دهد یا رنگی که به عنوان رنگ پوست خودش انتخاب میکند با گذشت زمان تغییر کند.
«مامان، تو سفیدپوستی؟»
قبل از پاسخ دادن با یک بله یا خیر ساده، بفهمید که چرا این سؤال را میپرسد. احتمالاً او شنیده است که شخص دیگری با رنگ پوستتان به شما اشاره کرده است. به فرزند خود یادآوری کنید که رنگ پوست، چشم و موهای مردم با هم متفاوت است و این خیلی خوب هست.
«من کجاییام؟»
دیگران ممکن است این سؤال را از فرزند شما بپرسند، یا ممکن است به عنوان بخشی از یک پروژۀ درسی در مورد اینکه خانوادههای بچهها از کجا آمدهاند، مطرح شود. از عکسهای خانوادگی و ماکت کرهٔ زمین یا نقشۀ زمین برای صحبت در مورد محل زندگی اجداد فرزندتان، شکل ظاهری آنها، زبانی که صحبت میکردند و غیره استفاده کنید. این ممکن است در خانوادههای چندنژادی یا دورگه پیچیدهتر باشد، اما بچههای پنج تا هشت ساله میتوانند مفهوم تعلق به بیش از یک گروه را پردازش کنند.
«چرا اون پوستش این رنگیه؟»
برای گروه سنی خردسال، یک پاسخ کلی خوب این است که: «پوست همه متفاوته». زمینهٔ سؤال هرچه باشد، کلید مسئله این است که با لحن و کلمات خود نشان دهید که تنوع را با آغوش باز میپذیرید. همچنین میتوانید بگویید که او «خامه» است و دوستش «قهوه» و اگر آنها را با هم مخلوط کنی دوستان خوبی برای هم میشوند.
«چرا چشمهاش این رنگیه؟»
به فرزند خود بگویید که همهٔ مادرها و بچهها «مطابقت» ندارند اما آنها هنوز یک خانواده هستند. به هر نمونهای که در خانواده یا شهر و محلهٔ خود دارید، اشاره کنید: «عمو سپهر موهای قرمز داره و پسرش نه» یا «نینا چشمهای سبز داره و مادرش چشم قهوهای».
برای تربیت کودکی که نسبت به تفاوتها کنجکاو باشد، نه اینکه از آنها بترسد، باید این پیام را به او بدهید که تفاوتها بد نیستند.
«چرا چشمهای من مثل ویدا سبز نیست؟»
این سؤال ممکن است در خانوادههای دورگه، موقعیت فرزندخواندگی یا فرزندپذیری، یا بر اساس تفاوت علمی انتقال ژن و وراثت در یکی از بچهها با بقیه مطرح شود. با گفتن «هر کسی با دیگری متفاوت است» شروع کنید. اگر فرزند شما دورگه است، در مورد اینکه چطور به هر دو والدش و پدربزرگ و مادربزرگش شباهت دارد، صحبت کنید. اگر رنگ چشم او با شما یا دیگر کودکانتان فرق دارد، به این نکته اشاره کنید که بینی یا لبخندش شبیه شما و خواهرش است و هر دوی شما دوست دارید کتاب بخوانید و بازی کنید. والدینی که فرزندی را به کودکی گرفتهاند، میتوانند در این مورد صحبت کنند که فرزندان و والدین برای اینکه یک خانواده باشند لازم نیست شبیه یکدیگر باشند یا تطبیق داشته باشند.
«من میتونم خارجی بشم؟»
این سؤال ممکن است شوکهکننده باشد، اما سعی کنید احساس خود را نشان ندهید. بچههای دبستانی میخواهند مثل بقیه و به عبارتی همرنگ جماعت باشند، به خصوص اگر شما در کشور دیگری دور از سرزمین مادری خود زندگی میکنید. اگر فرزند شما در مدرسهاش در اقلیت است، امکان دارد پیامهایی مبنی بر اینکه برخی نژاد او را تحقیرآمیز میبینند، دریافت کرده باشد. بنابراین ابتدا بفهمید که چرا این سؤال را میپرسد، سپس با آرامش در مورد میراث فرهنگی و قومی او و معنایی که این میراث برای شما دارد، صحبت کنید؛ از عکسهای خانوادگی، کتابها، آثار هنری یا موسیقی برای تقویت یک تصویر مثبت از پسزمینۀ فرهنگی خود استفاده کنید. خلاصه کلام این است که میتوانید بگویید: «هیچ لزومی نداره خارجی باشی، اما این همه چیزهای شگفتانگیز و فوقالعاده در مورد کسی که هستی و چیزهایی که داری، وجود دارد.»
مطلب مادرشو در مورد چگونه نژادپرست نباشیم را ببینید.
استفاده از محتوای مادرشو، بدون ذکر منبع و بدون لینک به صفحهٔ اصلی هر مطلب، پیگرد قانونی دارد.