پرخاشگری در کودکان چه علتی دارد و چه کار باید کرد
پرخاشگری در بچهها چرا اتفاق میافتد و در مورد آن چه میتوان کرد؟ در این مطلب با علل عصبانیت و پرخاشگری در کودکان سه تا هشت ساله و راه و روشهای برخورد با عصبانیت کودکان و مدیریت اوضاع آشنا شوید.
علت پرخاشگری کودکان چیست؟
شاید برایتان عجیب باشد، اما پرخاشگری و رفتار تهاجمی بخشی طبیعی از فرایند رشد یک کودک است. بسیاری از بچهها گاهی اسباببازیهای همکلاسیها را میگیرند، به آنها ضربه و لگد میزنند یا تا حد کبود شدن جیغ میزنند.
یک کودک خردسال هنوز هم در حال یادگیری انواع مهارتهای جدید، از استفادهٔ قیچی گرفته تا صحبت با جملات پیچیده است. او به راحتی میتواند از هر کاری که میخواهد به نتیجه برساند کلافه شود و در نهایت به همبازیاش حمله کند.
اگر فرزند شما برای اولین بار به مهدکودک یا پیشدبستانی میرود، در حال عادت کردن به دور بودن از خانه نیز هست. اگر دلخوری و خشمی داشته باشد یا علاوه بر چیزهای دیگر، احساس کند مورد غفلت وبیتوجهی قرار گرفته، ممکن است به راحتی با هل دادن با کودک بغل دستش که او را آزار میدهد انتقام بگیرد.
در مواقع دیگر، کودک شما ممکن است فقط خسته و گرسنه باشد و درست نمیداند که چگونه از پس این موضوع بربیاید، بنابراین با گاز گرفتن، ضربه زدن یا المشنگه به پا کردن پاسخ میدهد.
حتی یک بچهٔ بزرگتر دبستانی نیز ممکن است در کنترل خلق خود مشکل داشته باشد. یک مشکل در یادگیری میتواند گوش دادن، تمرکز کردن یا خواندن را برای او دشوار کند، عملکردش در مدرسه را مختل کند و باعث احساس درماندگی شدیدی در او شود. همچنین شاید یک ضربهٔ روانی مانند طلاق والدین یا بیمار شدن شخصی در خانوادهاش آزردگی و خشمی را برانگیخته که بیش از حد توانش است.
علت پرخاشگری کودک شما هرچه باشد، احتمالاً وقتی مهارت او در استفاده از کلمات به جای مشت و پا برای حل مشکلاتش بیشتر شود، آن را پشت سر خواهد گذاشت. اما نکتهٔ مهم و اصلی این است که به او کمک کنید هرچه زودتر بهتر بفهمد که با صحبت در مورد یک اختلافنظر، نتیجهٔ بهتری به دست میآورد تا با کشیدن موهای دوست یا خواهر و برادر خودش.
در مورد پرخاشگری کودکتان چه کار کنید؟
قشقرق به پا کردن و المشنگهها در هر حال وجود دارند، حتی اگر کم باشند، چون کودک شما در حال رشد است. اما با این قشقرقها چه کار کنید:
الگوی خوبی باشید: هر قدر هم عصبانی باشید، سعی کنید فریاد نزنید، فرزندتان را کتک نزنید یا نگویید که بچهٔ بدی است. انجام این کارها به جای این که او را به ایجاد تغییر مثبت در رفتارش وادارد، فقط به او یاد میدهد که وقتی عصبانی است پرخاشگری کلامی و فیزیکی بهترین کار است. به جایش، با کنترل خشمتان و در صورت لزوم ممانعت از کارش، سرمشق خوبی به او بدهید.
سریعتر پاسخ دهید: سعی کنید وقتی میبینید فرزندتان در شرف پرخاشگری است بلافاصله واکنش نشان دهید و صبر نکنید تا او برای سومین بار برادرش را بزند تا بعد بگویید: «دیگه بسه!»، به ویژه وقتی قبلاً او را به دلیل تخلفات بیشمار دیگری در یک ساعت گذشته توبیخ کردهاید. حتی در این صورت، بهتر است بلافاصله به او بفهمانید که مرتکب کار اشتباهی شده است.
او را از آن موقعیت خارج کنید: او را برای یک وقفهٔ کوتاه از آن موقعیت خارج کنید. برای یک کودک پیشدبستانی، سه یا چهار دقیقه وقفه کافی است. برای کودکان بزرگتر میتوانید در نظر بگیرید که در مقابل طغیانهای پرخاشگرانه یک امتیاز را از او سلب کنید. به عنوان مثال، زمان تماشای تلویزیون کمتر یا کسر کردن از پول توجیبیاش. هدف این است که او رفتار خود را با این پیامدها ارتباط دهد و بفهمد که اگر کسی را بزند یا جیغ بکشد، چیزی را که دوست دارد از دست خواهد داد، اما نه خود شما را، کودک باید بداند که همواره والدینش او را دوست خواهند داشت.
به واکنش انتخابی خودتان پایبند باشید: تا حد ممکن، به هر رفتار پرخاشگرانهای هر بار به شیوهٔ یکسانی پاسخ دهید. هرچه واکنش قابل پیشبینیتری داشته باشید، زودتر میتوانید الگویی ایجاد میکند که فرزندتان بالاخره تشخیص میدهد و انتظارش را خواهد داشت. در نهایت، ملکهٔ ذهنش خواهد شد که اگر بدرفتاری کند، از یک تفریح محروم خواهد شد و این اولین قدم در کنترل رفتارهای خودش است. حتی اگر در جمع کاری انجام داد که شما را سرافکنده و خجالتزده کرد، به این عهد خود پایبند باشید.
با فرزندتان صحبت کنید: بگذارید فرزندتان آرام شود و سپس با خونسردی دربارهٔ آنچه اتفاق افتاده است بحث کنید. بهترین زمان برای این کار بعد از آرام شدن او، اما قبل از این است که همه چیز را فراموش کند. در حالت ایدهآل، ۳۰ دقیقه تا یک ساعت بعد. از او بپرسید آیا میتواند توضیح دهد که چه چیزی باعث طغیان خشمش شده است؟ مثلاً بپرسید: «فکر میکنی چرا از دوستت اونقدر عصبانی شدی؟»
راههای مناسبی برای کنترل خشم پیشنهاد بدهید: توضیح دهید که کاملاً طبیعی است گاهی عصبانی شود، تا متوجه شود که احساساتش درک شدهاند، اما حتماً این را هم بگویید که هل دادن، ضربه زدن، لگد زدن یا گاز گرفتن اشکال و ایراد دارد. سپس راههای بهتری را برای نشان دادن شدت عصبانیتش پیشنهاد دهید. با شوت کردن توپ، مشت کوبیدن به بالش، یافتن فرد بالغی برای وساطت در اختلاف یا فقط ابراز احساساتش به دوستش. مثلاً میتواند بگوید: «من واقعاً از دستت عصبانیام، چون تو کتاب من رو گرفتی».
وقفهٔ تربیتی مثبت را بررسی کنید: روش دیگر برای کمک به کودک در کنار آمدن با احساساتش، امتحان کردن وقفهٔ تربیتی مثبت است. وقفهٔ تربیتی مثبت (time-in) برخلاف وقفهٔ تربیتی (time-out) است. به این معنا هر زمان که فرزندتان از کوره در رفت، کاری را که انجام میدهید متوقف کنید و از او بخواهید پیش شما بنشیند و لحظهای ساکت باشد. اگر به شما اجازه میدهد، دست خود را دور او بیندازید یا دستش را بگیرید. سپس بعد از چند دقیقه صلح، به طور خلاصه در مورد آنچه اتفاق افتاده است و این که چگونه میتوانست عصبانیت خود را به شکل متفاوتی ابراز کند بحث کنید. هدف این است که به او بیاموزید احساسات خود را تشخیص دهد و درک کند و در این ضمن، سایر گزینهها برای ابراز احساساتش را در نظر بگیرد. همچنین زمان مناسبی است که به او بیاموزید از افراد و موقعیتهای خشمبرانگیز تا زمانی که بتواند برای پاسخ دادن راهی بهتر از پرتاب مشتهای خود پیدا کند، دور شود. شما میتوانید با خواندن کتابهایی در این زمینه به فرزندتان کمک کنید تا با عصبانیت خود کنار بیاید.
به رفتار خوبش توجه کنید: به جای این که تنها زمانی به کودک خود توجه کنید که رفتار بدی داشته است، سعی کنید رفتار خوبش را هم مورد متوجه قرار دهید. برای مثال، وقتی به جای قاپیدن تبلت خواهرش، نوبت بازی میگیرد، یا تاب را برای کودک دیگری که منتظر نشستن بوده است، رها میکند. در چنین موقعیتهایی از رفتار خوبش در حد متعادلی تعریف و به آن اشاره کنید.
به فرزندتان بگویید که چقدر به او افتخار میکنید: به او نشان دهید که خودکنترلی و حل تعارض رضایتبخشتر است و نتیجهٔ بهتری میگیرد، تا هل دادن یا زدن بچههای دیگر. تقویمی ویژه را روی یخچال یا تابلوی اعلانات اتاق خوابش نصب کنید و وقتی موفق شد خشم و خلق خود را کنترل کند با یک استیکر رنگارنگ جدید به او پاداش دهید.
مسئولیتپذیری را بیاموزید: اگر پرخاشگری کودک شما به اموال شخصی آسیب برساند یا باعث بینظمی شود، باید به جبران آن کمک کند. برای مثال، میتواند یک اسباب بازی شکسته را به هم بچسباند، یا بیسکویتها یا لگوهایی را که از عصبانیت پرت کرده است جمع وتمیز کند. این عمل را نه به عنوان مجازات و تنبیه، بلکه نتیجهٔ طبیعی یک عمل ستیزهجویانه نشان دهید، یعنی کاری که هر کسی با هر سنی در صورت شکستن چیزی باید انجام دهد.
عذرخواهی را آموزش دهید: همچنین مطمئن شوید که فرزندتان میداند وقتی از حد و حدود خود تجاوز میکند باید بگوید: «ببخشید»، حتی اگر مجبور شوید او را با دست خود آرام به سوی طرف آزرده هدایت کنید و آن را به جای او بگویید. عذرخواهیهای او ممکن است در ابتدا غیرصادقانه به نظر برسد، اما این درس در نهایت در ذهنش تثبیت خواهد شد. خودتان هم در این مورد الگوی خوبی باشید.
در مورد زمان تماشا و کار با نمایشگرها هوشمند باشید: کارتونهای ظاهراً بیخطر و معصومانه و دیگر رسانههای طراحیشده برای بچهها میتوانند مملو از داد و فریاد، تهدید، حتی هل دادن و زدن باشند. بنابراین سعی کنید با پیوستن به کودک در طول زمان تماشای نمایشگرها، برنامههای تلویزیونی و بازیهای دیجیتالی را که نگاه میکند خیلی معمولی و دور از نگاه یک ناظر ترسناک و سختگیر زیر نظر داشته باشید، مخصوصاً اگر او مستعد پرخاشگری است. بعد هم با آنها در موردشان صحبت کنید. همچنین برنامهها و رسانههای باکیفیت و متناسب با سن را برای بچهها انتخاب کنید و زمان کار با نمایشگرها را به یک ساعت در روز محدود کنید.
در صورت نیاز حتماً کمک بگیرید: بعضی از بچهها بیشتر از بقیه در پرخاشگری مشکل دارند. اگر رفتار فرزند شما مکرر و شدید است، در مدرسه یا سایر فعالیتهای سازمانیافته تداخل ایجاد میکند و منجر به حملات فیزیکی به کودکان یا بزرگسالان میشود، با یک پزشک آگاه در این مورد مشورت کنید. با همکاری هم میتوانید تلاش کنید ریشهٔ اصلی مشکل را پیدا و در مورد نیاز او به روانشناس یا روانپزشک تصمیمگیری کنید. گاهی اوقات اختلال یادگیری یا رفتاری تشخیص دادهنشده، علت کلافگی و عصبانیت کودک است، یا گاهی مسئله به مشکلات خانوادگی یا عاطفی مربوط میشود. منبع مشکل هرچه باشد، مشاور میتواند به فرزند شما کمک کند تا احساساتی که معمولاً منجر به پرخاشگری میشود را پیدا کند و کنترل آنها را در آینده یاد بگیرد. هرچند کمک متخصص احتمالاً ضروری نخواهد بود، اما اگر فرزند شما به مشاوره نیاز دارد، دانستن این که شما مجبور نیستید به تنهایی با این مشکل روبهرو شوید، تسلیبخش خواهد بود.