راهکارهای برخورد با کجخلقی و اوقات تلخی کودکان نوپا
تقریباً تمام والدین یک کودک نوپا با این پرسش مواجه میشوند که چرا فرزندشان یکدفعه المشنگه به پا میکند. در این مطلب به دلایل و راهکارهای رفع و مدیریت این رفتار کودکان نوپا بررسی و به این سؤال مهم پاسخ داده شده است.
المشنگه به پا کردن کودک
بدخلقیهای ناگهانی کودک که اصطلاحاً آن را المشنگهٔ کودک مینامند، مثل احساسی یک طوفان ناگهانی و گاهی شدید است. به عنوان مثال، یک لحظه شما و فرزندتان در رستوران در حال لذت بردن از شامتان هستید و یک لحظه بعد او به هقهق میافتد، بعد شروع به ناله میکند و سپس با بالاترین حد صدایش فریاد میزند، آن هم فقط به این علت که نی نوشیدنیاش کمی خم شده است.
کودکان بین یک تا سه سالگی بیشتر مستعد المشنگه به پا کردن هستند. اگرچه ممکن است نگران شوید که شما دارید او را فردی مستبد و خودکامه بار میآورید، اما بهتر است خوشبین باشید، چون در این سن بعید است که فرزندتان از روی حیله و برای تحت فشار گذاشتن شما قشقرق به پا کند. به احتمال زیاد، او در واکنش به احساس درماندگی خود دچار بحران شده است.
روانشناسان تربیت کودک این مشکل را بیشتر ناشی از مهارتهای زبانی نامتوازن میداند. کودکان نوپا کمکم از چیزهایی که میشنوند معنای واژگان بیشتری را درک میکنند اما توانایی آنها برای تولید زبان و برقراری ارتباط کلامی هنوز خیلی محدود است. وقتی فرزندتان نمیتواند احساس خود را بیان کند یا بگوید چه چیزی میخواهد، احساس سرخوردگی و درماندگی بروز میکند و او شروع به جنجال به پا کردن خواهد کرد.
راهکارهای مدیریت المشنگهٔ کودک
همانطور که گفته شد کجخلقی کودکان نوپا بیشتر از روی احساس درماندگی و ناتوانی است، اما چگونه المشنگهٔ یک کودک نوپا را مدیریت کنید:
خونسردی خود را از دست ندهید: داد و فریاد، جار و جنجال و قشقرقی که کودکتان به پا میکند منظرهٔ زیبایی نیست. همچنین ممکن است مجموعهٔ رفتاری کودک نوپایتان علاوه بر لگد زدن، جیغ زدن و پا کوبیدن به زمین، شامل پرتاب کردن چیزها، ضربه زدن و حبس کردن نفس خود در سینه تا سر حد کبود شدن پوستش باشد. اگرچه صبوری در این وضعیت میتواند دشوار باشد، اما میتوانید مطمئن باشید که حتی حبس کردن نفس کودک توسط خودش، یک رفتار طبیعی برای کودکی است که دچار حملهٔ خشم شده است.
هنگامی که فرزندتان گرفتار حملهٔ خشم شده است، قادر به گوش دادن به دلیلها و منطق شما نیست، هرچند که به فریاد زدن یا تهدید کردن شما پاسخ خواهد داد، اما به صورت منفی. پس هرچه بیشتر سر کودک فریاد بکشید، او خشمگینتر خواهد شد. به جای این کار خیلی بهتر است وقتی کودک در حال جنجال است، شما فقط کنارش بنشیند.
بهطورکلی، ماندن در کنار یک کودک در طول طغیان خشم و المشنگه فکر و راهکار مؤثر و خوبی است. خارج شدن شما از اتاق یا جایی که کودک در آن است، آن هم با عصبانیت، اگرچه میتواند برایتان وسوسهانگیز باشد اما میتواند به کودک احساس رهاشدگی بدهد. طغیان احساسی که او تجربه میکند میتواند برایش ترسناک باشد و مطمئن باشید از دانستن اینکه شما در آن نزدیکی هستید ممنونتان خواهد بود. برخی از کارشناسان میگویند اگر دیدید که دیگر خودتان بیش از حد و در حد انفجار کلافه شدهاید، به آرامی اتاق را برای چند دقیقه ترک کنید و پس از آنکه گریهٔ کودکتان قطع شد بازگردید. یادتان باشد شما با آرام ماندن خود، کمک میکنید که او هم آرام شود.
برخی از کارشناسان توصیه میکنند که اگر امکانپذیر است، برای مثال اگر او خیلی وول نمیخورد، فرزندتان را بلند کنید و در آغوش بگیرید، زیرا آغوش شما برایش آرامشبخش خواهد بود. اما کارشناسان دیگر میگویند این روش به معنای پاداش دادن به رفتار منفی است و شاید بهتر باشد تا زمانی که کودک آرام میشود المشنگهٔ او را نادیده بگیرید. شما ممکن است به تجربه دریابید که استفادهٔ بهموقع از یک وقفهٔ تربیتی نیز راهحل خوبی است. از طریق آزمون و خطا، شما یاد میگیرید که رویکرد مناسب فرزندتان چیست. صرفنظر از اینکه چه روشی را برای مواجهه با المشنگهٔ کودک انتخاب میکنید، ثبات در رویکرد و روش شما کلید موفقیت آن خواهد بود.
به یاد داشته باشید که شما یک بزرگسال هستید: هرچه هم که المشنگهٔ کودک طول بکشد، تسلیم خواستههای نامعقول نشوید یا برای مذاکره با یک کودک نوپای در حال جیغ زدن تلاش نکنید. هرچند انجام این کارها، به ویژه به عنوان راهی برای پایان دادن به المشنگه در یک فضای عمومی، وسوسهکننده است اما سعی کنید با آگاهی کامل و با قدرت نگران قضاوت دیگران نباشید و مطمئن باشید هر کس که فرزندی دارد این تجربه را داشته است. شما با تسلیم شدنتان فقط به کودکتان میآموزید که قشقرق به پا کردن راه خوبی برای رسیدن به خواستههایش است و این زمینهٔ تعارضات و کشمکشهای آینده را فراهم میکند. به علاوه، کودک فعلاً از کنترل نداشتن روی خودش ترسیده است. تنها چیزی که نیاز ندارد این است که احساس کند شما هم کنترل خود را از دست دادهاید.
اگر طغیان کودکتان به حدی بالا گرفت که شروع به زدن دیگران کرد، اشیا را پرت میکند یا بیوقفه فریاد میزند، او را بلند کنید و در آغوش خود به مکان امنی، مانند اتاق خوابش ببرید. به او بگویید که چرا به آنجا برده شده است، «چون تو خواهرت رو زدی» و بگذارید بداند تا زمانی که آرام شود شما کنارش میمانید. اگر در یک مکان عمومی هستید که اغلب یک بستر شایع برای تحریک و القای المشنگهٔ کودک است، آماده باشید که آن محل را به همراه فرزندتان ترک کنید و تا زمانی که او آرام شود برنگردید. اما نه با تشر و عصبانیت، بلکه با آرامشی که لازمهٔ پدر یا مادر بودن شماست و سالهای زیادی باید برای رشد این ویژگی خوبتان تلاش کنید.
از وقفهها با مضایقه استفاده کنید: بسته به تفاوتهای کودکان نوپا میتوان گفت، استفادهٔ گهگاهی از وقفه از سن ۱۸ ماهگی به بعد ممکن است به او کمک کند تا هنگام المشنگه به پا کردن احساسات خود را بهتر کنترل کند. وقفه به ویژه زمانی که عصبانیت کودک خیلی شدید است و تکنیکهای دیگر اثری ندارند میتواند مفید باشد. بردن فرزندتان به یک محل آرام یا بهتر از آن، محلی کسلکننده برای مدت کوتاهی در حدود یک دقیقه به ازای هر سال از سن او میتواند درس خوبی برای تسکین و آرام کردن خود باشد.
به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام میدهید. مثلاً: «تو میری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودکتان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.
پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد المشنگهاش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که میخواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواستهاش را با کلمات بیان میکند، نتیجهٔ بهتری میگیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمیزنی، میتونم ازت بپرسم که چه چیزی میخوای؟»
بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد المشنگهاش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.
سعی کنید از موقعیتهای زمینهساز المشنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک میکند و بر آن مبنا برنامهریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته میشود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانهگیر میشود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.
اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کمکم از پارک میروید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام میخوریم.» به او فرصتی میدهد که به جای عکسالعمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید المشنگهای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباببازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.
کودک نوپای شما کمکم مستقلتر میشود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینههایی برای انتخاب به او بدهید. هیچکس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «میخواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت میدهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» میگویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده میکنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد میکنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویتبندی کنید.
گوش به زنگ نشانههای اضطراب بیش از حد باشید: چون المشنگههای روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها میتواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.
اگر به نظر میرسد المشنگههای کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب میرساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانیهایتان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودکتان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.