چطور با یک کودک دبستانی در مورد فقر و بیخانمانی حرف بزنید
از آنجا که آگاهی فرزند دبستانی ما از جهان روز به روز گستردهتر میشود، لازم است از کنار معضلات موجود در زندگی و جامعه ساده و در سکوت نگذریم و یاد بگیریم چگونه با فرزندان خود در مورد فقر و افراد بیسرپناه به هر دلیلی صحبت کنیم. در این مطلب با برخی از نکات مهم در رابطه با توضیح فقر برای کودکان دبستانی آشنا شوید.
آنچه کودک دبستانی شما میداند و آنچه باید بداند
کودکان پنج تا هشت ساله در حال انتقال از «منمحوری» به مرحلهٔ دیدن خود به عنوان بخشی از یک گروه هستند. بنابراین طبق پیشنهاد روانشناسان کودک، اکنون از لحاظ رشدی زمان خوبی برای صحبت در مورد گرسنگی و فقر با کودک است. در این سن کودکان همچنین علاقهمند هستند در مورد مشکلاتی که میبینند، کاری انجام دهند.
درک کودکان دبستانی حالا در حدی است که سؤالات زیادی مثل اینها از شما میپرسند: «اون آدم تا کی اونجا زندگی میکنه؟» یا «بچه هم داره؟» آنچه فرزندتان نیاز دارد راهنمایی شما در مورد نحوهٔ فکر کردن به این مسئله است. مهم است که قبل از طرح این موضوع، نگرش خودتان به آن را بررسی کنید. به این فکر کنید که میخواهید فرزندتان چگونه به افراد تنگدست و بیخانمانها پاسخ دهد، در آینده چه طرز فکری داشته باشد و اینکه آن را چگونه توضیح دهید که برایش منطقی و معنادار باشد. برخی از والدین از فرزندان خود میخواهند که در نزدیکی متکدیان احتیاط کنند و برخی دیگر از والدین بچههایشان را تشویق میکنند که با آنها دوستانه رفتار کنند و مهربانی خود را نشان دهند. پس موضوع اصلیتر این است که نگرش خود شما به فقر و افراد بیخانمان چیست؟
صحبت با کودک در مورد فقر را چگونه شروع کنید
حرف زدن با بچهها در مورد مشکلات و نگرانیها، به ویژه معضلات جامعه راحت نیست. از طرفی، صحبت کردن در مورد چیزی مثل فقر، گسترده و طولانی است و از طرفی، برای پیدا کردن جوابهای قابل قبولتر برای پرسشهای کودکان نیاز به تفکر و اندیشیدن است. برای توضیح موضوع فقر و بیخانمانی برای بچهها راهنماییهای زیر را بدانید و در موردشان بارها فکر کنید تا بتوانید نگرش درستی را به کودکتان یاد بدهید:
در مورد پیامی که میخواهید بدهید تصمیم بگیرید
هنگامی که با یک متکدی روبهرو میشوید، نگران آسایش و وضعیت زندگی فرد میشوید یا از اینکه مزاحمتان شود اذیت میشوید؟ گاهی اوقات والدین ارزشهایی را ابراز میکنند که واقعاً به آنها پایبند نیستند، اما این کار را ناخودآگاه انجام میدهند. اگر هر روز از کنار افرادی که در خیابان میخوابند عبور میکنید و هرگز چیزی دربارهٔ آن نمیگویید، ممکن است این پیام را به کودک بدهید که مطرح کردن موضوع ایرادی دارد یا اینکه نسبت به آنها بیتفاوت هستید.
کنجکاوی فرزندتان سیگنال و علامتی است که به شما میگوید باید فکرهایتان را بکنید تا بتوانید پیام واضح و روشنی به او بدهید. میخواهید فرزندتان با این افراد چقدر دوستانه یا محتاط باشد و چه قوانینی در این مورد دارید؟
راه گفتوگو را باز بگذارید
موضوع را به صورت طبیعی مطرح کنید. اگر به شخص بیخانمانی برخورد میکنید یا گزارشی در مورد فقر در تلویزیون میبینید، از فرزندتان بپرسید که فکر میکند کلمۀ فقیر یا بیخانمان به چه معناست. یک سفر میدانی به مرکز شهر یا دوستی با بچهای که شاید مثل خیلی از ما خانوادۀ کمدرآمدی دارد ممکن است باعث شروع گفتوگویی شود که به شما فرصت برطرف کردن هر گونه بدفهمی و تصورات غلط را میدهد. پس بگذارید بداند صحبت کردن در این مورد هیچ ایراد و اشکالی ندارد.
همدلی را تشویق کنید
با گفتن جملهای مثل «فکر میکنم این ناراحتکننده است که اون شخص جایی برای زندگی نداره.» شروع کنید. از فرزند خود بخواهید به شما در جمعآوری وسایلی برای خیریه کمک کند یا برای داوطلب شدن در یک کار خیر برنامهریزی کند. به بچهها کمک کنید تا در مورد احساسات این افراد فکر کنند، نه اینکه فقط با آنها به عنوان موضوعی برای صحبت کردن رفتار کنند. اگر میشنوید که کودکتان یا هر کودکی در حلقۀ اجتماعی او، فرد بیخانمانی را مسخره میکند، به شکل واضح توضیح دهید که بیاحترامی پذیرفته نیست.
واکنش و اقدام خود را توضیح دهید
خواه طبق عادت به افراد بیخانمان پول میدهید و خواه از این کار پرهیز میکنید، دلیلش را به فرزندتان بگویید. میتوانید چیزی شبیه این بگویید: «من براشون ساندویچ میخرم، چون بعضی وقتها مردم پولشون رو خرج چیزهایی که به نفعشونه، نمیکنن. اینطوری میدونم که حداقل غذا برای خوردن دارن» یا بگویید: «نه، من به بیخانمانهای تو خیابون پول نمیدم، اما به جاهایی که به اونها کمک میکنه، پول میدم».
به بچهها کمک کنید تا کاری بکنند
بچههای این سن و سال همه چیز را شخصی میکنند. وقتی با فرد نیازمندی ملاقات میکنند، میخواهند کمک کنند. گاهی اوقات کودک این کار را به افراط میرساند و مثلاً میخواهد شخصی را به خانه بیاورد تا با شما زندگی کند. تغییر مسیر این انرژی ممکن است کمک کند. در مورد اهدای غذا به مراکز خیریه یا بازارچههای خیریه فکر کنید. جمعآوری وسایلی برای استفادهٔ دیگران برای بچهها کار بسیار ملموسی است. کاری مثل بخشیدن تعدادی اسباببازی به کودکان دیگر بعد زا جشن تولد یا قبل از عید به فرزند شما میآموزد که آنچه را که دارد با دیگران تقسیم کند.
این موارد راههای خوبی است تا کودکان بفهمند که مثلاً «نوروز» چیزی بیشتر از جمع شدن خانواده برای صرف یک وعدۀ غذایی دور هم یا دید و بازدیدهاست. شما همچنین میتوانید مثلاً برای ششمین سالگرد تولد کودکتان، یک مهمانی غیرمتعارف ترتیب بدهید که در آن بچهها کیسههایی را با برخی از عروسکها و وسایل دیگر پر کنند تا برای برای کودکان بیسرپرست ببرید. سپس با کودکتان کیسهها را به مؤسسهٔ خیریه یا هر مکانی که در نظر گرفتهاید ببرید و هنگام انجام این کارها به صورت و چشمهای کودکتان دقت کنید. شاید آنقدر لذت ببرد که بخواهد سال دیگر کیسههای بیشتری اهدا کند!
همچنین برای اطلاع از نحوهٔ شرکت در رویدادهای خیریهها به وبسایت موجود در این زمینه مراجعه کنید، یا در رویدادهای خیریۀ جمعآوری پتو و وسایل برای خانوادههای دچار مشکلاتی مثل سیل و زلزله شرکت کنید. کودکتان همواره نظارهگر رفتار شماست!
از کتابها برای ترغیب به عمل استفاده کنید
کتابهای راهنمای کودکان دربارهٔ کمک کردن به دیگران و مواردی مثل کارهای خیریه به زبان ساده مثالها و راهکارهایی را برای کمک به بیخانمانها توضیح میدهد. این کتابها را جستوجو و همراه کودکتان بخوانید.
ببینید در مدرسه چه خبر است
ممکن است مدرسهٔ فرزندتان دانشآموزان را در جمعآوری چیزهایی مثل لباس یا پتو مشارکت دهد و به شما فرصتی بدهد تا در مورد این موضوع با فرزند خود صحبت کنید و با هم در آن مشارکت کنید. خود شما هم میتوانید این پیشنهادها را در جلسات اولیا و مربیان مطرح کنید.
پاسخ به سؤالات متداول کودکان در مورد فقر و بیخانمانی را یاد بگیرد
غیر از سؤالات مربوط به فقر، کودک پنج تا هشت سالهٔ شما حالا کمکم آمادهٔ پرسیدن و درک و فهم پاسخهایی است که شامل مسائلی مانند بیماریهای مربوط به سلامت روان دیگران یا کمتوانی هم میشود. پس ساده از کنار این سؤالات نگذریم و قبل از پرسش فکر کنیم و دنبال جواب باشیم. برخی از سؤالات کودکتان ممکن است اینها باشد:
«چرا اون جایی برای زندگی نداره؟»
یک کودک دبستانی میخواهد نه تنها «چهچیزیها»، بلکه «چراها» را هم بداند. روراست باشید و چیزی مانند این بگویید: «این سؤال خوبیه. من دقیق نمیدونم. بعضی وقتها به این دلیله که شخص پولی برای اجارۀ خونه نداره».
«اگر ما هم خونهمون رو از دست بدیم چی میشه؟»
به فرزند خود اطمینان خاطر بدهید و مثلاً بگویید: «ما خونه داریم. اگر یه وقت خونهمون رو از دست بدیم، کاری که میکنیم اینه که...» و سپس انتخابهایتان را مطرح کنید و توضیح دهید که مثلاً میتوانید به خانۀ پدربزرگ نقل مکان کنید، یک آپارتمان پیدا کنید یا به یک مسافرخانه یا هتل بروید.
«چرا به اون کمک نمیکنی؟»
اگر عادت ندارید به متکدیهای توی خیابان وجه نقد بدهید، ممکن است فرزندتان تعجب کند که چرا شما از دادن پول به یک متکدی خودداری میکنید، به ویژه اگر قبلاً در مورد اینکه بخشیدن به دیگران چه کار خوبی است، صحبت کردهاید. شما میتوانید با چیزی مانند این پاسخ دهید: «من در مورد دادن پول نقد به این شخص نگرانم، برای همین به حساب یه خیریه برای افراد تنگدست پول واریز میکنم تا اونها تصمیم بگیرن و به مردمی مثل این شخص کمک کنن».
«چرا اون اینطوریه؟»
اگر با شخص بیخانمانی روبهرو شدید که به شکل عجیبی رفتار میکند میتوانید توضیح دهید که مثلاً اعتیاد میتواند علت آن باشد. پاسخی مشابه این را به فرزندتان بگویید: «بعضی از بیماریها مثل سرماخوردگی یا آنفلوانزا هستند. بدن شما بیمار میشه، بعد بهتر میشه و دوباره حالت خوب میشه. اما انواع دیگهای از بیماریها هست که روی طرز فکر یا رفتار آدم تأثیر میذاره و بعضی از بیماریها باعث میشن که آدمها دنبال مصرف مواد مخدر یا الکل باشن». سپس به فرزند خود بگویید که افرادی با آموزشهای خاص هستند که گاهی اوقات میتوانند به چنین افرادی کمک کنند.
در مورد حرف زدن با بچهها بیشتر بدانید.