تولد یک کودک کمتوان
تولد یک نوزاد اغلب همراه با شادی است و هیچ کسی دلش نمیخواهد که کودکش یا کودکان اطرافش به نوعی بیمار یا دچار آسیب شوند. با این حال، گاهی برخی از کودکان عزیز ما با عارضههای مختلف یا مشکلاتی به دنیا میآیند که نیاز به مراقبتهای بیشتر و متفاوتی خواهند داشت که البته امروزه با پیشرفتهای پزشکی مختلف، نه تنها از میزان بروز کمتوانی کم شده است، بلکه با امکانات درمانی، جمع بیشتری از افراد کمتوان قدرت ادامهٔ زندگی پیدا کردهاند، هرچند بدیهی است که در این میان خانواده نقشی حیاتی و بسیار حساس برعهده دارد. اما با یک کودک کمتوان چطور رفتار کنیم و چگونه به کودکانمان یاد بدهیم که با افراد کمتوان به درستی برخورد کنند؟ در این مطلب میتوانید بیشتر با جواب این سؤالها آشنا شوید.
اهمیت رفتار و مشکلات کودک کمتوان
رفتار سنجیده و همراهی خانواده بعد از تولد یک کودک کمتوان، در واقع ادامهٔ درست زندگی پیش رو در چنین موقعیتی است. قرار نیست این اتفاق را بیاهمیت جلوه بدهیم، قرار است با هم ببینیم چه کارها و انتخابهای رفتاری برای داشتن یک خانوادهٔ سالم خواهیم داشت.
بهطورکلی، حضور یک فرزند کمتوان تغییراتی در زندگی اعضای خانواده ایجاد میکند و روی روابط اعضای خانواده با یکدیگر هم تأثیر میگذارد. وجود یک فرزند کمتوان میتواند حتی روی روابط زناشویی هم اثر بگذارد. از طرف دیگر، افراد خانواده، خواهر و برادرهای یک کودک کمتوان هم آسیبپذیرتر خواهند بود. بنابراین، خانوادهای که یک فرزند کمتوان دارد، اغلب در معرض انواع ناراحتی و مشکلاتی قرار دارد که در نگهداری و رسیدگی به وضع فرزندشان مؤثر است و گاهی این مشکلات باعث میشود خانواده روند زندگی طبیعی خود را از دست بدهد.
برای بازتر شدن این موضوع بیایید نگاهی به نوع رفتار افراد با چنین موضوعی بیندازیم. خانوادهٔ یک کودک کمتوان ممکن است دو شکل رفتار و برخورد داشته باشد. اولی اینکه با زیادهروی خودش را قربانی فرد کمتوان کند که در نتیجه تمام توجه خانواده به فرد کمتوان ختم میشود و حمایت بیش از حد از او باعث میشود کودک کمتوان در آینده کاملاً نیازمند به افراد خانواده باشد. برخورد دوم اینکه خانواده به دلایل مختلف، فرد کمتوان را عضو کماهمیتتر خود به شمار میآورد که باعث خواهد شد فرد کمتوان از حقوق طبیعی خود به عنوان یک عضو خانواده محروم و به فردی سرخورده تبدیل شود.
غیر از این موارد، وجود یک کودک کمتوان میتواند هزینههای مختلفی مثلاً برای انجام مراقبتهای پزشکی و توانبخشی، هزینههای رفت و آمد به مراکز درمانی مختلف، هزینهٔ دسترسی به امکانات خانگی و شهری و نیز وسایل کمک توانبخشی مورد نیازداشته باشد گه به طور جدی روی وضعیت اقتصادی خانواده تأثیرگذار خواهد بود.
همچنین ایجاد و تشدید اختلافات زناشویی، جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی و تحمل حرفهای آزاردهندهٔ دیگران در رابطه با کودک کمتوان، انکار واقعیت، عدم پذیرش والدین یا خود فرد، خشم و پرخاشگری، افسردگی، احساس گناه و فکر از بین رفتن اهداف و آرزوها، ترحم و دلسوزی، شرمساری و خجالت از جمله مهمترین اثرات عاطفی روی اعضای خانواده و از دیگر نتایج احتمال ناشی از مشکلات حضور کودک کمتوان در یک خانواده است، پس اولین مواجهه با کمتوانی در خانواده اتفاق میافتد و این واکنش متفاوت والدين و اعضای خانواده یکی از اساسی و تعیینکنندهترین اصل در وضعیت فرد در زندگی آیندهاش خواهد بود. اما راهکارهای برخورد با یک فرد کمتوان چیست؟
راهکارهای برخورد با کودکان کمتوان
کمتوانی اتفاق و پدیدهای است که همیشه وجود داشته است اما در جوامع مختلف از نظر شدت، نوع و روشهای مقابله و برخورد با آن، شرایط متفاوتی خواهد داشت. کتابها و مقالات مرتبط زیادی وجود دارد که میتواند برای شما سودمند باشد. همچنین توصیههای زیر به عنوان راهنمایی و برخی از راهکارهای موجود میتواند مفید باشد:
احساسات خودتان را بیان کنید: بسیاری از والدین بعد از پی بردن به مشکل کودک خود، با احساساتی مثل شوک، انکار، عصبانیت، احساس گناه و سردرگمی مواجه خواهند شد که با وجود تلخی، طبیعی هستند. سعی کنید با همسرتان، یک دوست، یک مشاور یا یک شخص آگاه در مورد این احساسات خود صحبت کنید. خواهید دید که با گذشت زمان، ثبات و آرامش به خانوادهٔ شما برمیگردد و شما جستوجو برای دسترسی به اطلاعات لازم را آغاز خواهید کرد و سپس از احساس نیروی درونی خود شگفتزده خواهید شد.
شناخت و آگاهی را جستوجو کنید: شاید آگاهی و شناخت اولین و مهمترین راه ارتباط میان یک خانواده و عضو کمتوان آن باشد. سطح و دامنهٔ این آگاهی، مشخصکنندهٔ میزان مشارکت والدین در توانمندسازی و قدرت خود و کودکانشان است. آموزش خانواده در مورد خصوصیات و ویژگیهای روانی و روحی افراد کمتوان میتواند در برقراری ارتباط خوب و کاهش مشکلات سودمند باشد.
توانایی کودکتان را باور کنید: افراد کمتوان اغلب مشکلاتی دارند که مانع از انجام برخی کارها و فعالیتهایشان خواهد شد. این کودکان احتمالاً بعضی از کارها را به شکل دیگری انجام میدهند، اما بیشتر آنها میتوانند پس از آموزشهای لازم، بسیاری از کارها و فعالیتهای عادی زندگی را با کمی تفاوت نسبت به دیگران انجام دهند. به عبارت دیگر، آنچه کودک کمتوان ما نیاز دارد، پذیرفتن و باور تواناییهایش است، نه غصه خوردن برای ناتوانیهای احتمالیای که با آنها روبهروست.
قدرت پذیرشتان را تقویت کنید: نوع نگاه و نگرش والدین یک کودک کمتوان است که باعث پذیرش یا عدم پذیرش کودک کمتوان خواهد بود. بالا بردن میزان آگاهی افراد یک خانواده نسبت به اقدامات حمایتی و پرورشی مؤثر میتواند نگرش مثبت را در والدین ایجاد کند. والدین چنین کودکانی باید به این باور برسند که کمتوانی به معنای محدود شدن نیست و آنها باید تلاش کنند که به جای انکار و کلنجار رفتن طولانی مدت با این اتفاق، اطلاعات سودمندی دربارهٔ کمتوانی فرزندشان به دست آورند و پیش بروند.
به روابط اجتماعی کودک اهمیت بدهید: انسان موجودی اجتماعی است و نیازها و استعدادهایش اغلب از طریق تعامل و ارتباط با دیگر افراد جامعه رشد میکند. یک فرد کمتوان به دلیل ناتوانی یا کمتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی قادر نیست مانند افراد دیگر عمل کند، پس لازم است به پیامدهای اجتماعی آنها توجه بیشتری شود تا با شناخت و آگاهی بهتر، بتوان مشکلات و موانع موجود در زمینهٔ ارتباط اجتماعی افراد کمتوان با سایر افراد را کاهش داد تا ما و کودکمان زندگی راحتتری داشته باشیم.
مشارکت را یاد بگیرید: یک اقدام مهم دیگر برای بهبود روابط اعضای خانواده، شرکت دادن تمام افراد خانواده، به ویژه فرزندان دیگر در برنامههای آموزشی روانشناسی در ارتباط با فرد کمتوان است. آشنایی فرزندان دیگر با محدودیت و توانایی فرد کمتوان میتواند ارتباط خوب آنها را با کودک کمتوان فراهم کند. آموزش مهارت درک همدلانه به بچهها یاد میدهد که تمام افراد دارای تواناییها و محدودیتهای متفاوتی هستند که آنها را نسبت به یکدیگر متمایز میکند. با همین درک است که آنها درمی یابند فرد دارای کمتوانی هم مثل خودشان احساس دارد. بنابراین، لازم است به شکلی با او رفتار کنند که دوست دارند دیگران با با خودشان رفتار کنند.
ثبات در خانواده را پیدا کنید: هرچند کمتوانی یک کودک زندگی زناشویی و ارتباطات اعضای خانواده را تحت تأثیر قار دهد، اما در خانوادههایی که عشق، علاقه و عواطف مثبت در آنها نقش مهمی بازی میکند، کمتوانی فرزندان هم قابل درک و پذیرش بیشتری خواهد بود. وقتی والدین یک خانواده یکدیگر را دوست دارند و دارای ثبات در زندگی زناشویی هستند، طبیعتاً در احساسات و رفتار خود نسبت به فرزند کمتوانشان نیز به مراتب بهتر عمل خواهند کرد.
از خدمات موجود باخبر شوید: یکی از کارهای دیگر بعد از پذیرش، جمع کردن اطلاعات است. اطلاعاتی در مورد افراد کمتوان، خدمات دولتی موجود و کارهایی که لازم است برای کمک به رشد کودک انجام دهید. خدمات بسیاری در سطح استانها و مناطق مختلف برای کمکرسانی و برآورده کردن نیازهای کودکان کمتوان وجود دارد. به عنوان مثال، برای کودکان کمتوان در سن دبستان، مدارس استثنایی نقش بسزایی در تأمین نیازهای آموزشی این کودکان دارند.
به یک انجمن یا گروه والدین بپیوندید: والدین دیگری هم مثل شما هستند که یا قبلاً این دوره را گذراندهاند یا در شرایط و موقعیت شما قرار دارند، در هر دو صورت، آنها به بسیاری از اطلاعاتی که میتواند برای شما مفید باشد دسترسی دارند. به همین علت، عضویت در یک گروه از والدین کار مفیدی است. پیشنهادها و نظرات والدینی که سالها در کنار یک کودک کمتوان با هم و به درستی زندگی کردهاند، راهنمای خوبی برای والدینی است که به تازگی با این اتفاق روبهرو شدهاند.