رسیدگی به ملاقاتهای شبانه با کودک: چرا بچهها در طول شب بیدار میشوند؟
چرا بچهٔ من در طول شب بیدار میشود؟ این سؤالی است که بسیاری از والدین با چشمان تار و خوابآلود بارها در موردش فکر کردهاند، حتی پس از رسیدن فرزندشان به سن مدرسه! در این مطلب با جواب و علت این پرسش و بسیاری موارد دیگر در رابطه با بیدار شدن کودکان از خواب شبانه آشنا شوید.
چرا بچهها در طول شب بیدار میشوند؟
شما هم شاید تعجب کنید اگر بشنوید که هیچ کودک یا حتی بزرگسالی، واقعاً «سراسر شب» را یکسره نمیخوابد! بیداریهای شبانه بخشی طبیعی از چرخهٔ خواب ماست، اما آدمهای خوشخواب میدانند چگونه بدون کمک دوباره به خواب روند. متأسفانه، بسیاری از کودکان نوپا و پیشدبستانی یا حتی بچههای دبستانی در تسلط روی این مهارت مشکل دارند. اگر فرزندتان برای خوابیدن به شما یا به ابزار کمکخواب دیگری اتکا دارد، ممکن است هنگام بیدار شدن در نیمهشب برای خوابیدن دوباره دچار مشکل شود.
البته حتی ماهرترین چرتزنها نیز در برابر اختلالات خواب ایمن نیستند. ترسهای معمول کودکان خردسال و پیشدبستانی، از جمله موجودات خیالی ترسناک، ارواح یا دیگر موجوادت فراطبیعی شبگرد یا برای کودکان دبستانی، حتی مواردی مثل دعوت نشدن به یک جشن تولد، نگرانی دربارهٔ امتحانها، ترس از مرگ یا بلایای طبیعی نیز میتوانند کار را حتی برای خوشخوابترین آنها نیز سخت کنند.
کابوس دیدن که در سن سه تا شش سالگی به اوج خود میرسد نیز ممکن است کودکتان را به سمت اتاق خواب شما روانه کند. به همین ترتیب، هر گونه دور شدن از روتین همیشگی، مثلاً به دلیل سفر، بیماری یا حتی تغییر در ساعت خواب میتواند الگوی خواب نرمال را بر هم بزند و مختل کند.
با بیداریهای نیمهشب کودکتان چطور برخورد کنید؟
ساعت سه و نیم شب است و دستی شانهٔ شما را لمس میکند، نترسید! این کودک شماست که باز میخواهد بگوید: «مامان خوابم نمیبره»! اگر شما و همسرتان مشکلی با داشتن تخت مشترک با کودک ندارید یا مشکلی با بغلهای گهگاهی شبانه ندارید، تسلیم شدن در برابر خواستهٔ فرزندتان وقتی میخواهد نیمهشب به تخت شما بیاید، ضرری ندارد اما اگر دیدارهای نیمهشب کودکتان چیزی است که میخواهید آن را رفع کنید، شاید عاقلانهتر باشد که از همین الان از به اشتراک گذاشتن تخت خود با او خودداری کنید! هرچند از لحاظ روانشناختی یا پزشکی هیچ ایرادی به این کار وارد نیست، چون طبق گفتهٔ کارشناسان، بچههایی که در شب احساس ایمنی و امنیت میکنند، احتمالاً خوب میخوابند و نزدیک بودن به والدین یکی از راههای ارتقای آن حس امنیت است، ولی اجازه دادن به کودک برای خوابیدن در تخت شما تصمیمی کاملاً شخصی و مربوط به سبک فرزندپروری شماست. راهکارهای زیر را برای مدیریت کودکی که در تختش نمیماند در نظر بگیرید:
ابزار کمکخواب را کنار بگذارید: بسیاری از بچهها بدون حس تسکینی که از یک پستانک، حیوان عروسکی، لالایی خاص یا خود شما میگیرند، در خوابیدن مشکل دارند. اگر وقتی کودکتان از خواب بیدار میشود آن ابزار کمکخواب در دسترس نباشد، ممکن است در به خواب رفتن دوباره مشکل داشته باشد. راهحل این است که به تدریج و با ملایمت، هر گونه ابزار کمکخوابی را که کودکتان نمیتواند شبها به آن دسترسی داشته باشد، کنار بگذارید.
هنگامی که فرزندتان را در تختش میگذارید، اتاق خواب را دقیقاً همانطور که در نیمهشب خواهد بود ترک کنید. اگر قصد دارید هنگام خواب چراغ سالن و راهروها را خاموش کنید، آن را همین حالا خاموش کنید. روتین خواب کودک هرچه که باشد، ضروری است که قبل از به خواب رفتن او از اتاق خارج شوید تا با این سؤال بیدار نشود که چرا دیگر آنجا نیستید. فقط به یاد داشته باشید که این ممکن است فرایند طولانی و سختی باشد. موفقیت یکشبه به دست نخواهد آمد، بنابراین صبور باشید.
مرزهای فیزیکی تعیین کنید: هنگامی که کودکتان به یک تخت بزرگ منتقل شد، میتوانید با قرار دادن یک دروازهٔ خیالی و «جادویی» یا یک علامت بیخطر جلوی اتاق، او را متقاعد کنید که در اتاقش بماند. برخی از والدین با این رویکرد سختگیرانه مشکلی ندارند و برخی دیگر با آن راحت نیستند. در تصمیمگیری به غریزهٔ خود اعتماد کنید.
ثابتقدم باشید: برنامهای بریزید و به آن پایبند باشید. هر قدر هم که در مورد نخوابیدن او پیش شما جدی باشید در ساعت سه بامداد به سادگی ممکن است با التماسهایش خسته شوید و کوتاه بیایید اما اگر او موفق شود حتی هفتهای یک یا دو بار راه خود را به اتاقتان باز کند، قطعاً به تلاش کردن ادامه خواهد داد. بنابراین خود را از رختخواب بیرون بکشید، او را به اتاقش راهنمایی کنید، خیلی کوتاه او را ببوسید و ترکش کنید. آماده باشید که این روال را در صورت لزوم بارها و بارها تکرار کنید و صبح روز بعد هم مجبور شوید یک پارچ چای و قهوه بخورید تا بتوانید بیدار بمانید.
در زمان مناسب ارفاق بدهید: اگر کودکتان بیمار است یا خواب خیلی بدی دیده، میتوانید در قوانین کمی ارفاق بدهید. یادتان هم باشد اگر به جای اجازه دادن به کودک برای خوابیدن در اتاق شما، خودتان در اتاق او اردو بزنید، کمتر از قوانینتان عقبنشینی کردهاید.
به ترسهایش بپردازید: ترس از تاریکی برای کودک خردسال شما کاملاً طبیعی است. اشکالی ندارد که با روشن گذاشتن چراغ سالن یا نصب چراغ خواب کمی با او راه بیایید. برای اینکه به فرزندتان کمک کنید در مورد ترسهایش صحبت کند و بر آنها غلبه کند، خواندن کتاب یا تماشای فیلمهایی در این مورد را امتحان کنید.
اگر هیولاها، موجودات فرازمینی یا سایر فعالیتهای ماورای طبیعی است که او را میترسانند، میتوانید قبل از خواب یک نمایش جستوجوی هیولا اجرا کنید. زیر تخت، داخل کمد و هر جای دیگری را که ممکن است اشباح در کمین باشند نگاه کنید. یک بطری اسپری پرشده با «مادهٔ ضدهیولا» که همان «آب معمولی» است هم میتواند خاطر او را آسوده کند. اما در مورد این روش مراقب باشید، چون این ممکن است فقط به بعضی از کودکان کمک کند تا احساس قدرت کنند، اما برای دیگر کودکان ممکن است ترس آنها از واقعی بودن موجودات خیالی ترسناک را تأیید کند و وضع بدتر شود. پس شخصیت کودکتان را برای هر راهکاری در نظر بگیرید. این کار هم فقط از خود شما برمیآید!
با هم صحبت کنید: اگر فرزند شما دبستانی است، دیگر قادر است واقعیت را از خیال و تفکر جدا کند، پس ترسهای غیرمنطقی معمولاً فروکش میکند. اما این بدان معنا نیست که او دلواپسی دیگری ندارد. بچههای پنج تا هشت ساله خیلی نگران میشوند و اگر هر روز وقتی را به صحبت کردن در مورد آنچه نگرانشان میکند اختصاص دهید، میتوانید به جلوگیری از اختلالات خواب کمک کنید.
از جایزه دادن دادن خودداری کنید: برای خوابیدن مدام به کودکتان پاداش ندهید. پاداشدهی، جایزهها، برچسبها، اسباببازیهای جدید بعید است که تأثیری داشته باشند، زیرا با این کار، شما به دلایل زمینهای مشکل نمیپردازید و ممکن است فرزندتان وقتی جایزه را به دست نمیآورد احساس بدی داشته باشد. بهتر است به فرزند خود توجه و نزدیکی بیشتری نشان دهید. با بیداریهای شبانه به شکلی سرسری و خونسرد برخورد کنید و در طول روز وقت بگذارید تا بفهمید این چست که فرزندتان را آزار میدهد.
از خودش نظرخواهی کنید: برای بهبود همکاری، کودک دبستانی خود را در تصمیمگیری در مورد قوانین خواب خانواده مشارکت دهید و البته، مایل به مذاکره و چانهزنی باشید. اگر برای مثال میخواهید که او تا ساعت ۷ صبح در اتاق خودش بخوابد و او با آمدن به اتاق شما در ساعت ۵ صبح پاسخ میدهد، مصالحه بر سر ساعت ۶ صبح ممکن است کمک کند که این قانون را بپذیرد. اگر نمیتواند ساعت را بخواند، یک قطعه کاغذ را برای نشان دادن زمان تعیینشده به ساعت بچسبانید و با استفاده از یک ماژیک ساعت بیداری توافقشده را روی کاغذ ترسیم کنید. وقتی این دو عدد با هم مطابقت داشته باشند، کودک شما میداند که ترک اتاقش اشکالی ندارد.
وقتی را برای ناز و نوازشش بگذارید: بسیاری از بچهها تا زمانی که بدانند زمان بغل و نوازش در برنامهٔ روتین صبحهای آنها وجود دارد، در اتاق خود میمانند. از آنجا که کودک شما احتمالاً هنوز نمیتواند ساعت را بخواند، به او بگویید وقتی آسمان یا هوا روشن شد میتواند وارد اتاقتان شود، یا ساعتی بخرید که وقتی اجازه دارد شما را بیدار کند تغییر رنگ میدهد. این ساعتها به شما امکان می دهد که خودتان زمان تغییر رنگ را تعیین میکنید. اگر او کمی بزرگتر است، اعداد را مثلاً روی ساعت دیجیتالی به او نشان دهید تا بداند چه موقع مجاز به ترک اتاقش است.
به حس مالکیتش احترام بگذارید: بگذارید فرزندتان «مالک» رختخواب خود باشد. هنگام خرید تخت بزرگتر کودک، اجازه دهید فرزندتان ملافهها، بالشها و یک لحاف برای آن انتخاب کند. برای شخصیسازی بیشتر تختخواب او، به یک فروشگاه بروید و نمد، پارچه، حروف چوبی یا چیزهای دیگری بخرید تا تختخواب را با اسمش یا حروف اول اسمش تزئین کنید. اگر کودک شما هنوز روزها چرت میزند، بگذارید خوابیدن در تخت جدیدش را «تمرین کند». زودتر از آنچه فکرش را بکنید، اصرار میکند که آنجا بخوابد!
مصالحه کنید: گزینهٔ دیگر این است که اتاق خواب خود را به اشتراک بگذارید اما تخت خود را نه. به عنوان مثال، اگر دخترتان از خوابیدن به تنهایی امتناع کرد، تخت کوچکش را توی اتاق خودتان بگذارید و اجازه دهید مدتی آنجا بخوابد. اما اگر فضای کافی ندارید، یک کیسه خواب یا یک تشک سبک هم ممکن است جواب بدهد. مزیت استفاده از کیسه خواب یا یک تشک کوچک این است که قابل حمل هستند و به اندازهٔ تخت هم دنج نیستند و بنابراین ممکن است بعد از چند شب یا چند هفته روی زمین خوابیدن، تشک نرم تخت خودش برایش جذابتر به نظر برسد و به اتاقش بازگردد.