دایرهٔ واژگان عاطفی فرزندتان را گسترش دهید
با رسیدن به سن سه یا چهار سالگی، بیشتر کودکان دیگر آموختهاند که احساسات قوی مانند خشم، غم و اندوه را از یکدیگر تشخیص دهند و این درک احساسات را شما به او یاد دادهاید. اما آیا دامنه و عمق لغات عاطفی کودکتان را هم گسترش میدهید و چرا افزودن و بزرگ کردن عمق و وسعت به دایرهٔ واژگان عاطفی بچهها مهم است؟ در این مطلب با اهمیت افزایش و گسترش دادن دایرهٔ واژگان عاطفی کودکتان آشنا شوید.
ایجاد گنجینهٔ واژگان عاطفی کودک
با رسیدن به سن پیشدبستانی، بیشتر کودکان دیگر آموختهاند که احساسات قوی مانند خشم، غم و اندوه را از یکدیگر تشخیص دهند. به عنوان مثال، وقتی کودک سه سالهٔ شما ناگهان فریاد میکشد «من عصبانیام!» و بعد از ۱۰ دقیقه اشک ریختن اعلام میکند «من ناراحتم»، عنی تفاوت بین احساسات را میشناسد. این درک احساسات را شما به او یاد دادهاید. همان وقتهایی که به کودکتان میگفتید عصبانی بودن اشکالی ندارد یا وقتی به او میگویید غمگین به نظر میرسند، در واقع در حال یاد دادن و آموزش هستید. اما با این حال، والدین گاهی اوقات از اهمیت افزودن و بزرگ کردن عمق و وسعت به دایرهٔ واژگان عاطفی فرزندان خود غافل میشوند.
ایجاد یک گنجینهٔ واژگان عاطفی مهم است، زیرا این بدان معنی است که کودک یاد میگیرد چه احساسی دارد و همچنین میتواند احساسات دیگران را بفهمد. ایجاد این توانایی «آگاه شدن» از عواطف دیگران نقش زیادی در تقویت رشد اجتماعی کودک دارد. بچهای که میتواند نشانههای احساسی را بخواند، در برقراری و حفظ روابط دوستی راحتتر است، چون میتواند واکنش بچههای دیگر نسبت به پیشقدم شدن خود را ارزیابی کند و به روشی مناسب پاسخ دهد.
با این حال، خواندن این نشانهها و سرنخهای احساسی و دانستن نحوهٔ پاسخگویی خودبهخود در کودکان ایجاد نمیشود، بلکه باید آموزش داده شود. هر تجربهای میتواند پیچیدگیهایی داشته باشد و والدین باید بتوانند به کودکشان یاد بدهند که چگونه کلمات بیشتری را برای شناخت و بیان احساسات خود پیدا کند. با آموزش کلمات بیشتر دربارهٔ تجربهاش، او میبیند که طیف وسیعی از احساسات وجود دارد و میتواند یاد بگیرد که چگونه باید پاسخ دهد.
روشهایی برای افزایش واژگان عاطفی کودک
روشهای مختلفی وجود دارد که والدین میتوانند به بچهها در افزایش واژگان عاطفی خود کمک کنند که برخی از آنها به شکل زیر است:
الگو باشید: اولین کار با عمل سادهٔ بیان احساسات خودتان توسط استفاده از طیف وسیعتری از کلمات آغاز میشود. برای مثال، وقتی دستگاه پخش دیویدی درست کار نمیکند، به جای این که با یک رشته ناسزا خودتان را خالی کنید، میتوانید به کودک توضیح دهید که درمانده و کمی عصبانی شدهاید، چون او نمیتواند فیلمی را که میخواست تماشا کند. اما گسترش درک کودک از احساسات مختلف لازم نیست همیشه یک «کار» باشد، بلکه میتواند از طریق روشهای بازیگوشانهٔ زیر انجام شود.
بازی آینه را انجام دهید: این کار را با نشستن رو در رو با فرزند خود شروع کنید، تا «آینهٔ» یکدیگر باشید. حالت خاصی به چهرهٔ خود بدهید، سپس از کودکتان بخواهید حدس بزند شما میخواهید چه احساسی را ابراز کنید و از او بخواهید که همان حالت چهره را ایجاد کند. با پیشرفت بازی، یک آینهٔ واقعی ایمن به کودک خود بدهید تا بتواند هنگام ابراز «غافلگیری»، «آزردگی» یا «شادی» چهرهٔ خودش را ببیند.
برنامهٔ «شکار احساسات» برگزار کنید: یک قیچی ایمن، تعدادی مجله و ذرهبینی برای کودک فراهم کنید. او میتواند با استفاده از ذرهبین، تصاویر افرادی را که احساسات مختلفی را ابراز میکنند پیدا کند. وقتی آنها را پیدا کرد، از او بخواهید آنها را با قیچی ایمن جدا کند و برای شما داستانی راجع به زمانی که او احساس مشابهی با آن تصاویر داشت، تعریف کند.
صداهایی را که احساسات ایجاد میکنند فهرست کنید: با همکاری کودک خود صداهایی را که بیانگر احساسات مختلف هستند شناسایی کنید. مطمئناً او میداند که صدای «هقهق» و غم با هم میآیند، اما ممکن است نتواند به شما بگوید که «آخ» با درد میآید یا نوعی خرناس همراه با صدای «هیم» کشیده میتواند صدای حسادت باشد.
نام احساساتش را یادش بدهید: به طور قطع بهترین راه برای افزایش واژگان احساسی کودک، نام گذاشتن روی احساساتی است که او تشخیصشان نمیدهد. با گفتوگو با کودکان در مورد دامنهٔ احساسات مختلف، به آنها میآموزید که دربارهٔ خودشان چیزهای بیشتری بدانند.
با هم داستان بخوانید: كتابهای شگفتانگیزی برای كودكان وجود دارد كه میتوان از آنها برای کمک به افزایش واژگان احساسی كودكان استفاده كرد.