بددهانی یا بدزبانی در کودکان نوپا
گاهی ممکن است حرفهایی از کودک دو سالهٔ خود بشنوید و فکر کنید که کودک شما بیادب و حاضرجواب شده است و یا در حال خارج شدن از کنترل تربیتی شماست. اما آیا یک کودک نوپا واقعاً بددهان است؟ در این مطلب میتوانید با دلایل بددهانی کودک و راهکارهایی برای مدیریت این اتفاق آشنا شوید.
چرا کودکان دو ساله بددهانی میکنند؟
تصور کنید یک روز خوب را شروع کردهاید و مشغول آماده کردن ناهار هستید. کودکتان تا این لحظه خیلی خوشحال با شما همراهی کرده است، اما وقتی از او میخواهید تا کتلتی که درست کردهاید یعنی ناهاری را که به شکل دلپذیری داشت به خوبی پیش میرفت بخورد، ناگهان با جیغ و صدای گوشخراشی فریاد میزند: «خیلی بدمزهس، حالم به هم خورد». بعد ممکن است اولین سؤال شما این باشد که آیا چنین اتفاقی شروع بدزبانی فرزندتان است؟
اما جواب این است که، نه الزاماً. کودکان دو ساله تقریباً جهان را فقط و فقط از زاویهٔ نیازهای خود میبینند و در درک احساسات دیگران مشکل دارند. بنابراین، اگرچه شما ممکن است از رفتار او ناراحت شوید، اما باید بدانید که فرزندتان عمداً بداخلاقی نمیکند یا سعی در آزارتان یا صدمه زدن به احساسات شما ندارد. در واقع او اصلاً در مورد شما فکر نمیکند، او فقط به خودش فکر میکند.
بددهانی و حاضرجوابی بدون فکر کودک گرچه گاهی اصلاً صورت خوشایندی ندارد، اما در این سن تنها بخشی از تلاشهای مبتدی و اولیهٔ فرزند شما برای عرض اندام و ابراز وجود است. او در این مرحله کنترل زیادی روی احساسات خود ندارد، پس این موضوع مهم را به یاد داشته باشید که این اوست که برای یادگیری نحوهٔ کنترل احساسات قوی خود به کمک شما نیاز دارد.
برای بددهانی یا بدون فکر حرف زدن کودک چه کار کنید؟
خب بیایید شروع کنیم بدانیم که راهکارها چیست و ما باید برای مدیریت رفتار کودک چه کار باید بکنیم. توصیههای زیر میتواند در حل مشکل بیتأثیر نباشد:
آرامش خود را حفظ کنید: به بددهانی فرزندتان واکنش بیش از حدی نشان ندهید یا در مورد انتخاب نوع کلماتی که به کار میبرد یا تن صدایش بحث و جدل نکنید و البته، هرگز به همان شکل پاسخ ندهید. یک پاسخ غیرارادی و بدون تعمق مثل اینکه: «با من اینطوری صحبت نکن، دختر بیادب!»، الگوی خیلی خوبی برای کودکتان ایجاد نمیکند و تنها کلافگی و سرخوردگیاش را افزایش میدهد.
احساساتش را توضیح دهید: با توصیف احساسات و رفتارش به او کمک کنید تا آنها را درک کند. مثلاً: «تو خیلی عصبانی شدی، چون من بهت گفتم که وقتشه عروسکهات رو کنار بذاری و تو میخوای به بازی با اونها ادامه بدی، اما داد زدن سر مامان قابل قبول نیست.» یاد دادن کلماتی به کودکان برای نامگذاری احساساتشان به آنها کمک میکند تا یاد بگیرند چگونه احساس و نظر خود را بیان کنند.
به کودک حق انتخاب بدهید: اگر کودک دو سالهتان روی برنامههای روزمرهٔ خود تا حدی کنترل داشته باشد، به ابراز وجود با روشهای زننده کمتر احساس نیاز میکند. پس به او فرصتهای مناسبی برای انتخاب به میل خودش بدهید. اما با اجازه دادن به او برای تصمیمگیری در مورد همه چیز، او یا خودتان را گیج و سرگردان نکنید، در واقع یعنی اجازه دهید او در مورد چیزهایی که بیش از همه برایش مهم است تصمیمگیری کند. شما میتوانید این سؤالها را امتحان کنید: «میخوای امروز پیراهن سبز بپوشی یا قرمز؟» یا «این بعدازظهر دوست داری به پارک بری یا کتابخونه؟» همچنین اطمینان پیدا کنید که گزینههای قابل قبولی ارائه میدهید و به گزینههایی که انتخاب میکند احترام بگذارید. مثلاً اگر واقعاً میخواهید فرزندتان به عنوان دسرش میوه بخورد، حق انتخاب بین بستنی و میوه را به او ندهید.
حد و مرزها را مشخص کنید: اگرچه کودک دو سالهٔ شما ممکن است متوجه نباشد که کلماتش از خط قرمز عبور کردهاند و به بددهانی رسیدهاند، شما هنوز هم باید به او بگویید که گفتن چه چیزی پذیرفته است و چه چیزی نیست. بنابراین، اگر این قانون خانوادهتان است که از کلمهٔ «خیلی بدمزه» هنگام خوردن شام استفاده نکنید، این موضوع را برای کودک روشن کنید.
رفتارهای جایگزین قابل قبول را یادش دهید: به او راههای دیگری برای ابراز خشم یاد بدهید. به عنوان مثال: «وقتی احساس عصبانیت میکنی، میتونی بالا و پایین بپری یا پیش من بیایی تا بغلت کنم، اما فریاد زدن و فحش دادن به مردم کار پذیرفته و قابل قبولی نیست.»
قوانین را توضیح بدهید: کودکان نیاز دارند و حتی دوست دارند که قوانین و مقررات را بدانند. استفاده از زبان ساده برای توضیح قوانین و برشمردن مزایای همکاری به آنها کمک میکند. به عنوان مثال بگویید: «اگر وقتی ازت میخوام که لباست رو بپوشی، بهانهگیری نکنی، ما زمان بیشتری برای بازی توی پارک داریم.»
از رفتار خوبش تعریف کنید: اگرچه نوسانات خلقی در یک کودک دو ساله معمول است، اما هرچه فرزندتان اعتماد به نفس و احساس ایمنی بیشتری داشته باشد، رفتارش بهتر خواهد بود، پس مطمئن شوید که وقتی ناامیدیاش را خوب کنترل میکند یا آنچه را که از او خواستهاید انجام میدهد، تعریف و تمجید فراوانی از او میکنید.