هفت راه حل جدید برای تغذیهٔ کودکان بدغذا
شما هم به عنوان والدین احتمالاً گاهی یا همواره با امتناع کودکتان از غذا نخوردن و خوب غذا نخوردن کودکتان روبهرو شدهاید، برای این که بدانید با چه روشهایی با کودتان برخورد کنید، در این مطلب با هفت راهکار جدید برای تغذیهٔ بچههای بدغذا آشنا شوید.
۱. غذا را تزئین کنید
بچهها وقتی میتوانند هر غنچهٔ گل کلم را به طور تکتک از ساقهاش جدا کنند، نه اینکه آن را از بین تودهای در بشقاب خود بردارند، فکر میکنند طعم و مزهٔ بهتری دارد. همچنین وقتی میوهها را به جای تلنبار شدن توی یک کاسه، مانند کباب به یک سیخ چوبی کوچک زده شده باشد، خوشمزهتر میبینند.
بنابراین به شکل سرو غذا و تأمین مواد مغذی با هم فکر کنید. برای آماده کردن یک بشقاب غذای جذاب برای بچهها، نیازی نیست که یک سرآشپز حرفهای باشید. این کار میتواند به سادگی چیدن سبزیجات خردشده روی بشقابی رنگارنگ و زدن خلال دندان به آنها، یا سرو اسموتی میوهای در یک لیوان زیبا به جای لیوان قدیمی لکهدار کودکتان باشد.
اما چرا این کار مؤثر است؟ متخصصان تغذیه میگویند: «چون ما با چشمهایمان غذا میخوریم». اگر غذا خوب به نظر برسد، دهان ما قبل از چشیدن آن آب میافتد و مقاومت ما را نسبت به آن کاهش میدهد و برای بچهها که نه فقط تمایل دارند ایرادگیر باشند، بلکه به شکل ظاهری چیزها نیز حساس هستند، این کار تأثیر دو برابر دارد.
۲. یک غذای برای تمام خانواده بپزید
وقتی کودکتان غذایش را نمیخورد فوراً دست به کار درست کردن غذای دیگری فقط برای او نشوید و به جایش سعی کنید در هر وعدهٔ غذایی حداقل یک غذا را که میدانید حتی ایرادگیرترین فرزندتان هم میپذیرد، بگنجانید و مثلاً اگر او ماهی و کلم بروکلیاش را نخورد و فقط نان خورد، یک نفس عمیق بکشید و در برابر میل به واداشتن او به خوردن یک کاسه سیبزمینی سرخکرده مقاومت کنید. به کودک اجازه دهید از وعدههای غذایی خانوادگی به روش خودش لذت ببرد و سعی کنید نگرانیتان در مورد تغذیهٔ او را از زمان خوردن غذا دور نگه دارید.
اما چرا این کار مؤثر است؟ این راهکار که بگذارید فرزندتان هنگام خوردن ناهار یا شام رئیس خودش باشد، بدون اینکه مثل یک آشپز فوراً غذایی را که میخواهد تهیه کنید، عنصر کشمکش و مبارزه را از صحنه حذف میکند. هنگامی که وعدههای غذایی تحتالشعاع زبانبازی، اجبار یا رشوه دادن والدین است، محیط پرتنشی ایجاد میشود و بچهها در مقابل فشار و اصرار، امتناع میکنند. از سوی دیگر، وقتی زمان غذا خوردن دلپذیر و بدون استرس است، بچه ها آرامتر میشوند و احتمال بیشتری برای ریسک کردن و امتحان یک غذای جدید دارند.
پس سعی کنید زمان شام را هم از لحاظ احساسی و هم از لحاظ غذایی جذاب کنید. کودک ممکن است شما را غافلگیر کند و پس از روزها کربوهیدرات خوردن، به میل خودش پروتئین و سبزیجات بخورد. اگر پیشرفتی مشاهده نکردید، آن را با فرزند خود در میان بگذارید اما هرگز سر میز شام این کار را نکنید. شما میتوانید به او بگویید که متوجه شدهاید موقع شام فقط برنج و نان میخورد و میتوانید در مورد وعدهٔ غذایی متعادلتر با ملایمت و آرامش آموزشهایی به او بدهید. در آخر، از او در مورد غذا نظرخواهی کنید، چون او ممکن است ایدهای برای یکی دو غذای سالم داشته باشد و مطمئناً، اگر ایدهٔ غذا مال خودش باشد، به احتمال زیاد آن را امتحان میکند.
یک نکتهٔ دیگر هم این است که غذا کشیدن برای کودکتان از توی قابلمهٔ روی اجاق گاز وسوسهانگیز است، چون با این کار میتوانید مطمئن شوید که او غذای کافی میخورد. اما اجازه دادن به کودک برای کشیدن غذای خودش میتواند به کاهش ایرادگیری او کمک کند. پس سرو سریع غذا برای کودک از روی گاز به روی میز زیاد خوب نیست، به خصوص وقتی کودکتان اصطلاحاً بدغذا باشد.
۳. تغییر آهستهٔ زنجیرهٔ غذایی را امتحان کنید
به بچههای ایرادگیر و بدغذا به تدریج و بیشتاب غذاهایی بدهید که بسیار شبیه به غذاهایی هستند که از قبل میخورند. به تدریج، آنها یاد میگیرند منوی غذایی خود را گسترش دهند. برای مثال، اگر فرزند شما عاشق سیبزمینی سرخکرده است، یک روز به سراغ غذایی بروید که از نظر طعم و بافت شبیه به آن باشد، مانند سیبزمینی پخته و بعد سرخشده. وقتی این غذا را قبول کرد، به سراغ یک سیبزمینی پخته بروید. این زنجیره را با پورهٔ سیبزمینی، پورهٔ سیبزمینی با آب گوشت، پای سیبزمینی و به همین شکل ادامه دهید و دنبال کنید تا به هدف برسید.
چرا این کار مؤثر است؟ زنجیرهٔ غذایی مطابق با ترجیحات کودک شما تنظیم میشود و سرعت آن مطابق خواست و نیاز او کند و آهسته میشود. این به کودک کمک میکند تا با امتحان غذاهای جدید احساس راحتی کند. در مورد غذا خوردن، بچهها در مقابل فشار، مقاومت میکنند. روش تغییر آهستهٔ زنجیرهٔ غذایی به جای اینکه آنها را وادار به سازگاری سریعبا تکنیک کند، خودش با آنها سازگار میشود.
۴. بگذارید کمی گرسنه شود
این گفته هرگز به این معنی نیست که کودک را گرسنه نگه دارید تا بدخلق و عصبی شود! بلکه از اینجا میآید که امروزه بچهها از غذا انتظار یک منبع ثابت از آبمیوه و مثلاً بیسکویت را دارند و مثلاً شام که باید یک وعدهٔ غذایی اصلی برای بچهها باشد به یک میانوعدهٔ ضمیمهای و دنبالهٔ عصرانه تبدیل شده است. بنابراین از اینکه بگذارید بچههایتان قبل از صرف غذا کمی گرسنه شوند نترسید.
همچنین این بدان معنا نیست که آنها نباید هیچ میانوعدهای داشته باشند. به هر حال، بچهها با آن رشد سریع و شکمهای کوچک خود، به خوردن چیزی بین وعدههای غذایی نیاز دارند. اما بین دادن میانوعدههای معتدل و تبدیل خوراکی و غذا به روش اصلی غلبه بر بیحوصلگی و ملال تفاوت وجود دارد.
اگر متوجه شدید بچههایتان پشت سر هم میانوعده میخواهند، آنها را درگیر یک پروژهٔ هنری کنید، برای پیادهروی بیرون بروید یا به آنها گچ پیادهرو بدهید. نتیجهٔ محتمل؟ زمان صرف غذا رضایتبخشتر خواهد شد. وقتی گرسنهاید شادی عظیمی در نشستن سر میز و غذا خوردن وجود دارد و بسیاری از کودکان امروز این تجربه را ندارند.
چرا این کار مؤثر است؟ بچهها در صورت گرسنگی احتمال بیشتری برای خوردن انواع مختلف غذاها را دارند، حتی غذاهایی که کمی آنها را میترساند. به این فکر کنید که چه چیزی باعث میشود که مثل بعضی از مردم در برخی مناطق حاضر به خوردن حشرات و کرم شوید؟ این برای شما ترسناک است، همانطور که کلم بروکلی برای برخی از بچهها ترسناک است اما اگر شکمتان خالی باشد مطمئناً بیشتر احتمال دارد که آن را امتحان کنید.
۵. دست از سرزنش خود بردارید
وقتی میبینید که بچهٔ دوستتان بروکلی و کبابش را با ولع میبلعد، درحالیکه بچهٔ خودتان یواشیواش نیمی از یک برش نان سنگک را میجود، سرزنش کردن خودتان آسان است. اما به یاد داشته باشید، ایرادگیری در غذا مثل هر ویژگی دیگری است و این خیلی مهم است که خودتان را سرزنش نکنید، پس بدغذایی بچهها تقصیر والدین نیست.
چرا این کار مؤثر است؟ وقتی سرزنش خودتان را کنار میگذارید، میتوانید با ملایمت و به آرامی به کودک کمک کنید تا ذائقهٔ خود را تغییر و گسترش دهد بدون اینکه استرس خود را به این فرایند تزریق کنید. این کار شما را آزاد میکند تا با در نظر گرفتن ذائقهٔ کودک غذا بپزید اما به طور کامل مطابق ذائقهٔ نادرست فعلی او عمل نکنید. مهمترین نکته این است که شما میتوانید با او از غذا خوردن لذت ببرید، نه اینکه غذا را به عنوان معیار بیکفایتی خود ببینید. فرزندتان نگرش و راحتی شما را میبیند، که به او کمک میکند در مورد غذا آسودهتر شود.
۶. روز خود را با تمام قوا شروع کنید
اگر پیش آمده است که هنگام عجله و شتاب صبحگاهی و در حال پریدن در ماشینتان یک تکه کیک یا بیسکویت در دست کودک خود بگذارید، میدانید که این صبحانه میتواند زیادی کوتاه و نامناسب باشد. اگر این عادت در خانهٔ شما وجود دارد، سعی کنید اولویت بیشتری به اولین وعدهٔ غذایی روز فرزندتان بدهید. گزینههای موجود بیپایان هستند و لزوماً وقتگیر نیستند. مثلاً به میوههای تازه، تخممرغ و اسموتی فکر کنید.
چرا این کار مؤثر است؟ بچههایی که صبحانهٔ مقوی میخورند به طور معمول غذاهای سالمتری را برای بقیهٔ روز انتخاب میکنند. انگار انرژی سالم اول صبح، باقی روز را در مسیر ایرادگیری کمتر قرار میگیرد. به علاوه، سلامت کلی بچههایی که صبحانه میخورند بیشتر از آنهایی است که صبحانه نمیخورند.
۷. از یک متخصص کمک بگیرید
برخی از بچهها به دلیل یک مشکل رشدی یا پزشکی بدغذا هستند. اگر بدغذایی بچهٔ شما روی سلامتش اثر گذاشته است، اگر بحث و کشمکش زیادی در خانهٔ شما درست میکند، اگر خیلی شدید به نظر میرسد یا اگر شما دیگر راهی به ذهنتان نمیرسد و میخواهید از متخصص کمک بگیرید، وقت آن است که با پزشک کودک خود صحبت کنید. او میتواند شما را به یک متخصص تغذیه ارجاع دهد.
چرا این کار مؤثر است؟ یک رژیمدرمانگر یا متخصص تغذیه میتواند مشکل را ارزیابی و ریشهیابی کند و سپس یک برنامهٔ سفارشی مخصوص فرزندتان را برای رفع آن تدوین کند. به عنوان مثال، بعضی از بچهها مشکلات حسی دارند که باعث میشود در برابر برخی بافتهای غذاها مقاومت کنند و درمان میتواند به آنها کمک کند روشهای سازگاری و تطبیق را یاد بگیرند.