۲۶ ماهگی: ترس از دکتر رفتن

۲۶ ماهگی کودکتان را تبریک می‌گوییم. در این مطلب می‌توانید با بخشی از روزهای زندگی یک کودک ۲۶ ماهه آشنا شوید.

ترس از دکتر

یکی از بخش‌های جالب شخصیت بچه‌ها در سن خردسالی‌ تخیل رو به رشد آنهاست، البته گاهی این تخیل می‌تواند شکل ترس را به خودش بگیرد که حتی آن هم بخشی از رشد بچه‌هاست. به عنوان مثال، بچه‌های دو ساله وقتی توانایی شکل دادن به تصاویر ذهنی و انتزاعی را پیدا می‌کنند، می‌توانند انواع ترس‌ها و دلواپسی‌ها را در خودشان ایجاد کنند. این ویژگی وقتی با چیزهایی که دوست ندارند و توانایی به خاطر سپردن تجربیات گذشته‌شان مانند درد واکسیناسیون همراه شود، اغلب ترس زیادی از پزشک و دکتر رفتن ایجاد می‌کند. برخی از راه‌های مقابله با این اتفاق به شکل زیر است:

  • دربارهٔ آنچه اتفاق خواهد افتاد، مرحله به مرحله با او صحبت کنید. مثلاً بگویید: «اول به سمت میز بزرگ می‌ریم و اسمت رو می‌گیم. بعد توی سالن انتظار می‌شینیم و با هم عکس‌های یه کتاب رو می‌بینیم.» و مراحل بعدی را هم آرام‌آرام به او معرفی کنید.
  • در صورت امکان، فرزند دو سالهٔ خود را حین معاینه و تزریق واکسن روی پایتان نگه دارید.
  • دروغ نگویید. مثلاً هرگز نگویید: «آمپول اصلاً درد نداره.»
  • وعده‌هایی که صحت ندارند ندهید،. مثلاً اگر احتمالش وجود دارد که فرزندتان آمپولی بزند نگویید: «بهت آمپول نمی‌زنن.»
  • خودتان بشاش و سرحال بمانید. بچه‌های دو ساله در خواندن حالت‌های چهره و زبان بدن تبحر زیادی دارند. پس دلهره را از نگاهتان پاک کنید.

شما همچنین می‌توانید روزهای قبل از رفتن برای معاینه، انجام واکسیناسیون یا هر مراقبت پزشکی دیگری یا حتی وقتی به مطب می‌روید، یک «کیف دکتر» مخصوص که حاوی گوشی پزشکی اسباب‌بازی، دماسنج و مواردی از این دست را به او بدهید تا کودکتان بتواند نقش دکتر را بازی کند. یک عروسک کوچک طرح نوزاد را هم به او بدهید تا «بیمار» فرزندتان باشد.

نکتهٔ والدین: کندوکاو بی‌پایان

اگر به نظر می‌رسد تنها هدف زندگی فرزند دو سالهٔ شما امتحان کردن محدودیت‌های تعیین‌شده توسط شماست که البته باید بدانید که این بخشی از کار و شغل او در این سن‌هاست! کندوکاو بی پایان و به چالش کشیدن محدودیت‌ها در طول مسیر رشدش، روشی است که کودکتان با کمک آن یاد می‌گیرد چه چیزی پذیرفته است و چه چیزی نیست.

بسیاری از والدین به دلیل ترس از ناراحت کردن فرزندشان، تمایلی به «نه» گفتن به او ندارند. اما «نه» در واقع یک کلمهٔ ضروری و مهم است که باید در جای درست و در زمان مشخصی از آن استفاده کرد. یک کودک خردسال تا زمانی که شما آنچه را که قابل قبول است و آنچه را قابل قبول نیست به صورت روشن و واضح مشخص نکنید، هرگز متوجه برخی از قوانین نمی‌شود.

همچنین به خاطر داشته باشید که بچه‌های خردسال دو تا چهار سال نمی‌توانند توضیحات طولانی در مورد دلیل بد بودن ندادن اسباب‌بازی به بچه‌های دیگر یا مشت زدن به یک همبازی را درک کنند. آنها باید سریع و روشن این پیام را بگیرند که این رفتارها پذیرفته نیست. سعی کنید لحن صحبتتان قاطع اما گرم و تشویقی باشد. در راه فرزندپروری، صبر همواره بهترین دوست شماست!

در مورد تربیت کودکان بیشتر بدانید.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط