خوانشپریشهای تیزهوش: بیشتر از آنچه فکر میکنید شایع است
خوانشپریشی چیست و چه علائمی دارد؟ آیا کودکان تیزهوش میتوانند خوانشپریش باشند؟ در این مطلب با خوانشپریشهای تیزهوش آشنا شوید.
ارتباط تیزهوشی کودکان با خوانشپریشی یا دیسلکسیا
خیلی از افراد معروف و سرشناس خوانشپریش هستند. با این وجود، این ناتوانی یادگیری تا حد زیادی بد فهمیده میشود. خوانشپریشی یا نارساخوانی (Dyslexia) از آن پدیدههایی است که با وجود آشکار بودن نادیده گرفته میشود. این اختلال از هر ۱۰ کودک یک نفر را تحت تأثیر قرار میدهد، اما به طور معمول شناسایی نمیشود یا اشتباه تشخیص داده میشود.
بخشی از علت بدفهمی خوانشپریشی ناشی از این واقعیت است که علائم بسیار متغیر است. این تغییرپذیری علائم یک قاعده است و نه استثنا و از این واقعیت نشأت میگیرد که علاوه بر محیط، بیش از ۱۰ ژن مختلف در خوانشپریشی نقش دارند.
وقتی بیشتر مردم کلمۀ خوانشپریشی را میشنوند، به خواندن فکر میکنند. اما به گفتۀ متخصصان، مشکلات خواندن تنها بخشی از اختلال خوانشپریشی است. کودکان مبتلا به خوانشپریشی اغلب نه تنها با خواندن بلکه با دست خط، دیکته، زبان شفاهی، ریاضی، برنامهریزی حرکتی و هماهنگی حرکتی، سازماندهی، ترتیب، موقعیتآگاهی زمانی، تمرکز و توجه، موقعیتآگاهی راست و چپ، پردازش و حافظۀ شنوایی و دیداری مشکل دارند.
به طور خلاصه، خوانشپریشی دارای تعداد زیادی علائم محتمل است که تشخیص آن را دشوار میکند و یکی از بزرگترین علائمی که مربیان به ندرت متوجه میشوند تیزهوشی است. در پس همۀ اشتباهات املایی، مشکل در تمرکز، دست خط وارونه یا آینهنویسی و مشکلات پردازش، کودکان نارساخوان تمایل زیادی به تیزهوش بودن دارند. در واقع، مطالعات نشان داده است که میانگین بهرۀ هوشی کودکان مبتلا به خوانشپریشی به شکل روتین بیشتر از جمعیت عمومی است.
آنها مرزها را بسط میدهند. وقتی میخوانند، نمیتوانند به طور خودکار صداها و حروف را مطابقت دهند، بنابراین از نشانههای زمینهای و حل مسئله استفاده میکنند، برای همین ممکن است هیچکس متوجه مشکل نشود. بچههای دچار خوانشپریشی آنقدر در حل مسئله و یافتن راههای جایگزین برای جبران این واقعیت که نمیتوانند بخوانند، خبره میشوند که به متخصص طوفان فکری تبدیل میشوند. بچههای خوانشپریش اغلب به بزرگترین متفکران جامعه تبدیل میشوند و درست همین هوشمندی است که آنها را دچار مشکل میکند. آنها در تستها نتیجۀ عالی میگیرند. از همسالان خود پیشی میگیرند. این بچهها به طریقی ظاهر میشوند که هیچکس به اختلال یادگیری مشکوک نمیشود. آنها اغلب خواندن را زود یاد میگیرند و مهارت خواندنشان در سطح ابتدایی یا بالاتر است. تیزهوشی، نکتۀ انحرافی در تشخیص خوانشپریشی است. بچهها به طور معمول اشتباه تشخیص داده میشوند و متهم به تنبلی یا تلاش ناکافی میشوند.
یا این حالت است، یا اینکه خوانشپریشی تشخیص داده میشود، اما تیزهوشی شناسایی نمیشود. در جامعۀ پزشکی ما به دنبال این هستیم که چه چیزی اشتباه است و چه مشکلاتی وجود دارد. ما به تقلاها و درگیریها نگاه میکنیم و برنامهای برای مراحل بعدی توصیه میکنیم. اما کودکان ترکیبی پیچیده از چیزها هستند. حرفههای پزشکی برای این ساخته نشدهاند که ببینند چه چیزی خوب است و با این حال، احساس ما این است که مقدار زیادی از عملکرد مغز این است که خود را اصلاح کند. این ویژگی، خوانشپریشی را جبران میکند و بنابراین این حکم که استعدادهای برجسته اغلب با ناتوانی همراه است، غالباً درست است.
به عنوان والدین، مهم است که به هر برچسبی با تردید نگاه کنید. آنقدر شیفتۀ تصور کودکی «تیزهوش» نشوید که متوجه مشکلات یادگیری نشوید و با تشخیصی مانند «اختلال یادگیری» آنقدر دلسرد نشوید که استعداد را نبینید. بچهها موجودات پیچیدهای هستند و اغلب مسئله فقط چشمانداز و دیدگاه ماست. برای اینکه نکات مثبت را در کنار نکات منفی ببینید، اغلب لازم نیست خیلی نگاه دوراندیشی داشته باشید.