تردید در عشق و دلبستگی بین والدین و کودکان بزرگتر
پیوند بین شما و کودکتان در سالهای پیش دبستانی و سالهای دبستان قویتر میشود، حتی اگر به نظر میرسد که او زمان زیادی را صرف کوبیدن پاهایش به زمین و جیغ کشیدن برای چیزهای زیادی میکند. در واقع، آن اوقاتتلخیها میتواند دلیلی برای نزدیکی شما به هم باشد، پس اگر فکر میکنید عشق بین شما و کودکتان شکست خورده است بدانید در مسیر اشتباهی هستید. در این مطلب میتوانید با احتمال و فکرهای خودتان در رابطه با عشق و پیوندتان با کودک نوپا یا کودکان بزرگتر خود آشنا شوید.
کودکان نوپا و خردسال
بهتر است جیغها یا مشت کوبیدنهای او را در این سن به عنوان نشانهای از اینکه او شما را دوست ندارد تلقی نکنید. جنجال و اوقاتتلخیهای کودکان نوپا کمی شبیه مشاجرات عشاق است و آنها به این دلیل قادر به برپا کردن چنین جار و جنجالی هستند که شما را خیلی دوست دارند.
حتی وقتی واقعاً از دست کودکتان کلافه شدهاید نگران نباشید که مبادا دیگر دوستش نداشته باشید، زیرا باز هم طبیعت و بیولوژی پشتیبان شماست. پژوهشگران در یک بررسی، مغز ۲۰ مادری را که به عکسهای کودک خود نگاه میکردند اسکن کردند و متوجه شدند بخشی از مغز که لذت را کنترل میکند یعنی همان بخشی که به عشق رمانتیک مربوط است مثل یک آتش بزرگ روشن میشد. با این حال، رفتار کودکان نوپا میتواند حتی برای شیفتهترین و عاشقترین والدین هم یک مشکل باشد.
یکی از راههایی که میتوانید با آن محبت کودک را به خودتان خیلی واضح ببینید این است که وقتی صدمه دیده است یا نیاز به تسلی دارد به سوی شما میدود، زیرا کودکان همیشه از کسانی کمک میخواهند که بیش از همه به آنها اعتماد دارند.
کودکان پیش دبستانی و بزرگتر
وقتی کودکتان بزرگتر میشود، به تدریج مقدار بیشتری از احساساتش را پنهان میکند که تا حدی ناشی از فشار همسالانش و تا حدی هم ناشی از آن است که عادت بیان هر احساس گذاریی که در دوران نوپایی کودک وجود داشت، حالا میتواند برایش خستهکننده باشد.
پس ممکن است کودکتان مثل قبل مدام شما را بغل نکند، اما علائم عشق ورزیدن او هنوز هم وجود دارد. همچنین برخی کودکان خیلی صریح هستند و همه چیز را به شما میگویند، درحالیکه دیگر کودکان به طور ذاتی احساساتشان را در دلشان نگه میدارند اما تا وقتی هنگام نیاز کودکتان کنارش هستید و آمادهاید که به او گوش کنید، مطمئن باشید که عشق بین شما عشقی دوطرفه و در جریان است.
همچنین آن عشق چسبنده و محتاج اوایل کودکی، به تدریج جای خود را به عشقی غنیتر و پیچیدهتر میدهد. کودکتان اکنون میتواند نسبت به شما و دیگران همدردی و همدلی داشته باشد و از این پس شما را به عنوان یک شخص دوست خواهد داشت و نه به عنوان یک مراقب. او شروع به تلاش برای به دست آوردن استقلال بیشتر کرده و به معنای آن است که در واقع بیش از همیشه به عشق و پشتیبانی شما نیاز دارد.
درست است، شاید تناقضآمیز به نظر میرسد اما این یک اصل است که هرچه احساس امنیت بیشتری به کودکتان بدهید، او انسان مستقلتری خواهد بود. حتی وقتی کودک تلاش میکند فردیت خود را پیدا کند، نمیتواند پیوندی را که با شما دارد بگسلد. شما ارتباطی با هم دارید که به قبل از تولد او برمیگردد، پیوندی که با محبت، خاطرات و کمک هورمونها محکم شده است.
به عنوان مثال، وقتی مادری کودک هشت سالهاش را بغل میکند یا او را در حال بازی در مدرسه میبیند، افزایش کمی در هورمون اکسیتوسین را تجربه میکند که یادآور اولین ساعتهایی است که کنار کودکش بوده و وقتی والدین یا مراقبان مورد اعتماد شما، زخم کوچک کودک را میبوسند یا در تکالیف مدرسه به او کمک میکنند، آنها در حال ایجاد پیوندی هستند که سالها دوام میآورد. به نظرتان همینها کافی نیست تا باعث شود شما دوباره و این بار بیشتر از قبل عاشق شوید؟