هفت سال و ۹ ماه: نه گفتن
با تمام شدن این هفته، هفت سال و ۹ ماهگی کودکتان هم تمام خواهد شد و از هفتهٔ دیگر او هفت سال و ۱۰ ماهه خواهد شد. در این مطلب با بخشی از زندگی یک کودک هفت سال و ۹ ماهه آشنا شوید.
نه گفتن
بچهها غالباً بیش از آنچه ما میتوانیم تأمین کنیم از ما میخواهند، حتی بیشتر از آنچه در صورت داشتن تمام پولهای دنیا، حاضر بودیم تأمین کنیم. غیر از یک «نه» گفتن خشک و بیپرده، چه راه خوبی برای رد کردن درخواست آنها برای یک بازی ویدیویی دیگر یا رفتن به شهربازی وجود دارد؟ نکات زیر را مرور کنید:
در مورد دلیل و علتها صحبت کنید: دربارهٔ چراهای کودکان و علت پشت خواستهٔ آنها و همچنین «چرا نه» یا همان علت امتناع شما بحث کنید. مثلاً بگویید: «من میدونم که تو یه سیستم بازی رایانهای جدید میخواهی، چون دوستات از اون دارن. اما پول خرید اونها خیلی زیاده و ما در حال حاضر یه سیستم بازی خوب داریم».
گزینههای جایگزین بدهید: «امروز نمیتونی یه بازی جدید بخری، چون هفته گذشته یکی خریدی. اما ما میتونیم برای قرض گرفتن یه کتاب جدید به کتابخونهٔ عمومی بریم».
همدلی کنید: مثلاً بگویید: «من میدونم که ناامیدکننده است وقتی اجازه نمیدم کاری رو انجام بدی».
نکتهٔ والدین: بحث و دعوا جلوی بچهها
والدین همیشه با هم موافق نیستند. احتمالاً تا الان دیگر زیرکتر از آن شدهاید که جلوی بچههایتان با همسرتان بحث و دعوا کنید. بهترین حالت این است که جبههٔ متحدی ارائه دهید و اختلافات خود را خارج از دیدن و شنیدن فرزندتان حل کنید. در غیر این صورت، خطر تضعیف کردن و زیر سؤال بردن همسر خود را دارید.
اما کاری که انجام آن در مقابل کودک عالی خواهد شد، آشتی کردن است! این که بگذارید ببیند که شما میبخشید و فراموش میکنید، سازش و پختگی را به او یاد میدهد. همچنین برای بچهها دیدن این که پدر و مادرشان نسبت به هم بامحبت و باعطوفت هستند، فوقالعاده اطمینانبخش و دلگرمیآور است. پس قدرت یک بوسهٔ بزرگ و در آغوش گرفتن همسرتان جلوی چشم همه را دست کم نگیرید.