آیا همسر شما هم در دوران بارداریتان رفتارهای عجیبی پیدا کرده است؟
آیا به نظر شما هم همسرتان دچار رفتارهای متفاوت یا عجیبی نسبت به قبل از بارداری شما شده است؟ اگر شما هم این حس را دارید، برخی از مواردی را که بیشتر در بارداری اتفاق میافتد در اینجا آوردهایم، موضوع را به شکلی خلاصه بررسی کردهایم و راهکارهایی هم برای شروع حل ماجرا در اختیارتان گذاشتهایم. اما اگر به شکلهای مختلفی برخورد کردید و مشکلتان حل نشد و شما همچنان نگران هستید، بهتر است از یک مشاور کمک بخواهید. یادتان باشد اضطرابها را بدون کمک گرفتن و به خصوص برای مدت طولانی تحمل نکنید و دربارهٔ چیزهایی شبیه این موارد که مطمئناً راهحل دارد از افراد آگاه کمک بگیرید، چون هیچ نکتهٔ مثبتی در تحمل مشکلات سادهٔ زندگی بدون درخواست کمک وجود ندارد، به ویژه در دوران بارداری! در این مطلب با نکاتی در مورد علت بروز این اتفاقات و چگونگی کمک به همسرتا و خودتان آشنا شوید.
حضور نداشتن و کنارهگیری
اگر حس میکنید همسرتان در بارداری شما حضور ندارد یا از چیزی کنارهگیری میکند، لازم است مشکل را بررسی کنید. بیایید با یک مثال شروع کنیم و سپس علت و راهکار را بدانیم:
یک مثال: یک مادر باردار میگوید: «این دومین بارداری من است و شوهرم کاملاً متفاوت از دفعهٔ اول رفتار میکند. مثلاً او هرگز نخواسته که با دست گذاشتن روی شکمم حرکت کودک را حس کند یا اگر او دفعهٔ قبل عاشق خریدن وسایل برای نوزاد بود، اما این بار ماجرا به شکلی است که انگار بارداری من برایش چیزی انتزاعی و غیرواقعی است.»
بررسی مشکل: بارداری دوم برای هر دوی شما تجربهٔ متفاوتی است. او آرامش و اطمینان خاطر بیشتری دارد و در این مرحله دیگر بارداری شما را بخشی روتین از زندگی میداند. بنابراین درحالیکه او فکر میکند: «من میدانم چه خبر است و به نظر میرسد اوضاع خوب است»، شما هنوز اضطراب دارید و به همان اندازهٔ بارداری قبلی به حمایت همسرتان نیاز دارید. همچنین، از آنجا که همسرتان احتمالاً هنوز در حال تطبیق دادن خود با فرزند اولتان است، شاید فکر داشتن یک بچهٔ دیگر برایش فشارآور باشد و این به عنوان بیعلاقگی تعبیر میشود. او احتمالاً نمیفهمد که درگیر شدن و لمس او چقدر برای شما مهم است، بنابراین باید در موردش با یکدیگر صحبت کنید.
یک راهکار ایدهآل: برای باز کردن موضوع و کاهش اضطرابتان میتوانید از جملههایی شبیه به این استفاده کنید تا علتها را بیابید: «من میدونم که تو چقدر بچهٔ اولمون رو دوست داری، این کودک تازه هم به همون اندازه به عشق و توجه احتیاج دارد، حتی الان که هنوز به دنیا نیومده». سپس دست او را بگیرید و روی شکم خود بگذارید. خواهید دید که مشکل به زودی حل میشود.
حواسپرتی
اگر میبینید که همسرتان حواسپرت شده است، بیایید با یک مثال موضوع را بررسی کنیم و سپس علت و راهکار را بدانیم:
یک مثال: یک مادر باردار میگوید: «همسر من تازگیها مدام فراموش میکند که موبایلش را با خودش ببرد. این باعث عصبی شدن من میشود، زیرا خوابهایی دیدهام که در آن شروع به زایمان کردهام ولی او را پیدا نمیکنم.»
بررسی مشکل: ترس واقعی شما این است که وقتی به او احتیاج دارید کنار شما نباشد. همسرتان که در حال آماده شدن برای آمدن کودک است، مشغلههای ذهنی زیادی دارد. او ممکن است به فکر امور مالی باشد، اینکه چگونه میخواهد بین کار و خانواده تعادل برقرار کند و اینکه یک کودک چگونه روابط شما دو نفر را تغییر خواهد داد. گاهی اوقات وقتی مردم احساس فشار و اضطراب میکنند، فراموش میکنند که وسایلی مثل موبایل و دستهکلید را کجا گذاشتهاند. اگر چند بار اتفاق افتاده باشد جای نگرانی نیست، اما اگر به پنج بار در هفته میرسد، باید با هم صحبت کنید.
یک راهکار ایدهآل: موضوع را به این شکل و بدون تنش و دور از توبیخ مطرح کنید: «شاید احمقانه به نظر برسه، اما وقتی فراموش میکنی موبایلت رو با خودت ببری، نگران میشوم که یه وقت نتونم بهت دسترسی پیدا کنم. چرا موبایلت رو کنار کیف پول و کلیدهات یا توی یک کیف کوچیک و مشخص نمیذاری، تا همه چیز در یک جای مشخص باشه و اون رو جا نذاری؟»
حرف زدن در خواب
اگر همسر شما هم به تازگی در خواب حرف میزند یا ناگهان تکان شدیدی میخورد و این رفتار معمول او در قبل از بارداری شما نبوده است، بیایید با یک مثال موضوع را بررسی کنیم و سپس علت و راهکار را بدانیم:
یک مثال: یک مادر باردار میگوید: «شوهرم به طور معمول آرام و راحت میخوابید، اما اخیراً در خواب خیلی حرف میزند و تکان میخورد. گاهی هم محکم به من برخورد میکند.»
بررسی مشکل: این مورد بیشتر شبیه عصبی بودن و دیدن خوابهای اضطرابآور است. به هر حال، این بارداری مال او نیز هست. علاوه بر این، خوابیدن در کنار یک زن باردار آسان نیست! شما برای دستشویی رفتن مدام از خواب بیدار میشوید و این توانایی او برای خواب عمیق را مختل میکند. اما خوابیدن در کنار هم برای حفظ ارتباط و نزدیک بودن زوجها آنقدر مهم است که تخت جداگانه یا خوابیدن در اتاقهای مختلف، فقط به عنوان آخرین راه چاره توصیه میشود. به جایش میتوانید یک بالش بین بدنهای خود قرار دهید، بنابراین حداقل وقتی غلت میخورید به یکدیگر برخورد نمیکنید.
یک راهکار ایدهآل: با این جملههاش شروع کنید: «فکر میکنم تو خوب نمیخوابی. وول خوردنم یا بلند شدنم از تخت روی خوابت تأثیر میذاره؟ عصبی میشی؟ بیا در موردش صحبت کنیم تا ببینیم چی اذیتت میکنه و برای بهتر خوابیدن کنار هم چه کاری میتونیم انجام بدیم».
کنترل کردن بیش از حد
اگر حس میکنید همسرتان بیش از حد شما را کنترل میکند و این بخشی از رفتار همیشگی او نیست، بیایید با یک مثال موضوع را بررسی کنیم و سپس علت و راهکار را بدانیم:
یک مثال: یک مادر باردار میگوید: «شریک زندگی من از اینکه اتفاق ناگواری برای من یا کودکمان بیفتد خیلی وحشت دارد. او به من میگوید که چه بخورم، چه بنوشم و حتی چطور بخوابم. او حاضر نیست با من رابطهٔ جنسی داشته باشد، چون معتقد است که ما به جنین صدمه میزنیم.»
بررسی مشکل: هر قدر هم که این نوع رفتارها عجیب باشد، غالباً نیت پدرها کمک به همسرانشان، محافظت از بارداری و آمادگی برای فرزندپروری است. شوهر شما بیش از حد محافظتگر و بیش از حد مراقب است که باعث میشود شما احساس متفاوتی داشته باشید. او نیاز دارد به دنیای واقعی برگردد. شما باید با پزشک یا مامای خود صحبت کنید تا مشخص کنید چه رفتارهایی واقعاً پرخطر است و چه چیزهایی ارزش نگرانی ندارند. شاید شنیدن این حرفها از دهان یک متخصص تنها چیزی باشد که او برای ریلکس شدن نیاز داشته باشد.
یک راهکار ایدهآل: «من قدر این اشتیاق تو برای مراقبت از خودم رو میدونم، اما راستش احساس خوبی ندارم. من نیاز دارم تو آرامش بیشتری داشته باشی. نظرت در مورد اینکه دربارهٔ نگرانیهات با یه دکتر صحبت کنی چیه؟»