هفت روش موفق برای پرورش کودکی با هوش مالی
شاید به نظر شما هم راحتتر و عاقلانهتر بیاید اگر خودتان برای خرج کردن و پسانداز هوشمندانهٔ پول فرزندتان تصمیم بگیرید تا بخواهید به او در این زمینه آموزش بدهید، اما به خاطر داشته باشید که فرهنگ مصرفگرایی از همین حالا شروع به اثرگذاری روی فرزندتان کرده است. بچهها هم مثل بزرگسالان دائماً تحت بمباران پیامهایی برای خرج کردن پول هستند و ما باید با آن مقابله کنیم. در ارتباط با پول، هرچه زودتر عادتهای خوبی پیدا کنند، بهتر است. آموزش مدیریت پول به کودک سادهتر و مفرحتر از چیزی است که به نظر میرسد. در این مطلب با هفت ترفند برای آموزش مالی و تبدیل آن از موضوعی خستهکننده به سوژهای سرگرمکننده آشنا شوید.
۱. به کودک یک اسکناس بدهید
اینکه کودک هنوز نمیتواند یک اسکناس را خرد کند به این معنا نیست که نباید خود اسکناس را تجربه کند. قرار دادن کودکان در معرض پول، زمینه را برای کسب سواد مالی فراهم میکند، به همان شیوهای که خواندن با صدای بلند، زمینهٔ سوادآموزی را برای آنها فراهم میکند.
در سالهای پیش از دبستان، مقداری تجربهٔ عملی کافی است. کودکان خردسال زمانی بهتر یاد میگیرند که بتوانند آنچه را که در موردش آموزش میبینند، لمس کنند و در دست نگه دارند. بنابراین گاهی بگذارید کودک سه سالهتان پول را به فروشنده یا صندوقدار یک فروشگاه بدهد؛ البته بهتر است ضدعفونی کردن دستهایش را هم در نظر بگیرید. همچنین بگذارید کودک چهار سالهتان به شما کمک کند که پول خردها را در یک قلک پسانداز کنید. بازیهای وانمودی مانند بازی «فروشگاه» یا «بانک» نیز روش مفرحی است تا کودکان پیشدبستانی یاد بگیرند که پول میتواند چیزها را بخرد.
همچنین اگر فرزندتان سکهٔ صد تومانی را با سکهٔ پانصد تومانی اشتباه میگیرد یا اگر او را در حین استفاده از یک دسته اسکناس به عنوان روتختی عروسکش میبینید، نگران نباشید، چون این رفتارها در سن قبل از دبستان ایرادی ندارد و طبیعی است.
۲. فقط مصرفکننده نباشید
چقدر از شما تقریباً هر وسیله یا شیئی را تا کمی خراب شد زود دور میاندازید و یکی دیگر می خرید؟ چقدر لباس و کفش دارید که فقط یک بار از آنها استفاده کردهاید؟ چقدر کشوهایی پر از چیزهایی دارید که اصلاً نمیدانید چرا آنها را خریدهاید؟ با فهماندن ارزش چیزها به فرزند خود، شما سنگ بنای سواد مالی را میگذارید. پس «تفکر یکبارمصرف» بودن را تغییر دهید، فقط مصرفکننده نباشیم و بخشیدن را هم یاد بدهیم. این گفته به معنای آن نیست که اشیای غیرقابل استفاده را دور نریزیم و خانهمان را تبدیل به یک انباری مملو از اشیای بیمصرف کنیم، بلکه هدف آموختن معنای درست استفاده کردن و بخشیدن بسیاری از چیزها به افرادی است که به این وسایل نیاز دارند. بچهها میتوانند بیاموزند که داراییها سزاوار مراقبت ما هستند. به عنوان مثال، اگر فرزندتان کتابی را پرت کرد، توضیح دهید که پرت کردن کتاب میتواند به آن آسیب برساند و رفتار درست با کتابها به عمر طولانی آنها کمک میکند.
اگر چیزی خراب شد و کودک شما مغرورانه اعلام کرد که: «اشکالی نداره، یکی دیگه میخریم!» از این لحظه برای آموزش استفاده کنید. با ملایمت توضیح دهید که جایگزینی آن هزینهبر است و شما باید تصمیم بگیرید که آیا صرف این پول فکر خوبی است یا نه. این ممکن است منجر به بحث جالبی در مورد سایر چیزهای هزینهبر، مانند غذا، اجارهٔ خانه و خریدهای مختلف شود.
وقتی برخی از لباسهای فرزندتان برایش کوچک شد، از او بخواهید که در شستن و تا کردن آنها به شما کمک کند تا بتوانید آنها را به بچهٔ کوچکتر یکی از نزدیکان یا یک خیریه هدیه بدهید. تغییر نگرش «بشکن، رها کن، یکی دیگه بخر» به نگرشهایی مثل «هدر نده»، «کممصرف» و «صرفهجویی» میتواند حتی به کودکان خردسال کمک کند تا پایه و اساس عادتهای صحیح استفاده از پول را در خود ایجاد کنند.
۳. تعویق خرسندی را تشویق کنید
«همین الان میخوام»! این جمله را چند بار در این هفته شنیدهاید؟ بچهها به طور طبیعی به دنبال کسب لذت فوری هستند، اما یادگیری صبر و شکیبایی بسیار مهم است. توانایی صبر کردن و به تعویق انداختن، توانایی نداشتن فوری یک چیز، سنگ بنایی برای آن زمانی است که بچهها پول را درک میکنند.
یادگیری منتظر ماندن را میتوان حتی به کودکانی آموخت که هنوز از پول استفاده نمیکنند. اگر کودکتان در حین جارو کردن شما یک لیوان شیر درخواست کرد، فوراً جارو را کنار نگذارید. توضیح دهید که شیر را پس از اتمام کارتان دریافت خواهد کرد. اگر او یک لباس اصطلاحاً پرنسسی دیگر درخواست کرد، با وجود اینکه چند تا از این مدل دارد، به او پیشنهاد دهید که آن را در «لیست آرزوهای» جشن تولد خود قرار دهد. ایجاد فرصتهایی برای به تعویق انداختن لذت یکی از بهترین هدایایی است که والدین میتوانند به فرزندان خود بدهند.
در حدود پنج سالگی، بچهها میتوانند تمرین با خود پول را شروع کنند. با یک دورهٔ انتظار کوتاه شروع کنید. به عنوان مثال، به کودک پنج سالهٔ خود کمک کنید تا برای خرید یک بستنی یخی یا شکلات پسانداز کند. یک اسکناس هزار تومانی به او بدهید و توضیح دهید که هفتهٔ آینده یک هزار تومانی دیگر به او میدهید و سپس میتوانید بیرون بروید و آن خوراکی را بخرید؛ البته اگر این روزها توانستید هزار تومانی پیدا کنید!
متناوباً، میتوانید از او بخواهید پول آن خوراکی را با انجام کارهای اضافی در خانه به دست آورد. با بزرگ شدن فرزندتان، ظرفیت انتظار کشیدن او افزایش مییابد. وقتی دانشآموز ابتدایی شما درخواست یک گجت جدید میکند، به او بگویید که در حال حاضر نمیتواند آن را داشته باشد، اما اگر واقعاً آن را میخواهد میتواند پسانداز کند و به او کمک کنید تا نحوهٔ پسانداز پولش را برنامهریزی کند.
احتمالاً پیشاپیش ناله و غرولند بیشتری خواهید شنید، اما وقتی فرزندتان توانست به تنهایی به خواستهٔ خود برسد، عزت نفسش افزایش مییابد.
۴. تابوها را بشکنید
برخی احساس میکنند که بحث کردن دربارهٔ پول با کودکان نامناسب است، اما کارشناسان میگویند بچهها از شرکت در این بحث سود میبرند. در غیر این صورت، آنها ممکن است تصورات غلطی پیدا و مثلاً فکر کنند که کارت اعتباری هرگز تمام نمیشود یا اگر چیزی را خراب کنید، به راحتی میتوانید یکی دیگر بگیرید.
شما نباید از به اشتراک گذاشتن مفاهیم مالی و پولی با فرزندان خود بترسید، حتی اگر با مشکلات مالی روبهرو هستید، بلکه این را به عنوان فرصتی برای همهٔ اعضای خانواده برای یادگیری مهارتهای جدید تلقی کنید.
به صورت روزمره، این تابوشکنی میتواند به سادگی صحبت کردن با صدای بلند باشد. به عنوان مثال، هنگام برداشتن پول از دستگاه خودپرداز، میتوانید بگویید: «من قبلا توی بانک پول گذاشتم و الان یه مقداریش رو برمیدارم». این به کودک میفهماند که پول از غیب به دست نمیآید.
هنگام خرید، پروسهٔ فکر کردن خود را توضیح دهید. مثلاً بگویید: «اگر این سفرهٔ رومیزی قشنگ رو بخرم، پول بنزین این هفته رو ندارم. بنزین مهمتر از رومیزیه، پس حدس میزنم که باید رومیزی رو نخرم». این نوع اظهار نظرها نشان میدهد مواقعی وجود دارد که بهترین تصمیم پولی، خرج نکردن پول است.
یادتان هم باشد این آموزشها را به شکل خونسرد و غیررسمی بدهید و بیش از حد روی آنها تأکید نکنید. تعداد زیادی توضیح مختصر بهتر از چند سخنرانی دور و دراز است.
۵. الگوی خوبی باشید
کارهایی که انجام میدهید بسیار بیشتر از آنچه میگویید روی فرزندانتان تأثیر میگذارد. اگر میخواهید فرزندتان پسانداز کردن را بیاموزد، مطمئن شوید که خودتان مقداری پول پسانداز میکنید و اینکه فرزندتان میداند شما این کار را انجام میدهید. اگر میخواهید ارزش سخاوتمندی را بیاموزد، ببینید آیا خودتان به امور خیریه کمک میکنید یا برای کار خیریه داوطلب میشوید؟ فرزند خود را نیز در این فعالیتها مشارکت دهید.
۶. اجازه دهید تمرین کنند
یادگیری مدیریت خوب پول نیاز به تمرین دارد. بنابراین برای کودک پیشدبستانی خود، کمی پول قلابی درست کنید تا او بتواند بازی «فروشگاه» را با شما انجام دهد، و به فرزند بزرگتر خود پول توجیبی واقعی بدهید.
داشتن قلک هم ایدهٔ خوبی است، حتی برای کودکانی که هنوز پول توجیبی نمیگیرند. بچهٔ پنج ساله ممکن است با پیدا کردن یک سکه و انداختن آن در بانک قلکش شما را غافلگیر کند، حتی اگر مفهوم پسانداز برای یک هدف را درک نکند، در حال تمرین پسانداز کردن است و این شروعی عالی خواهد بود.
۷. به جای سخنرانی، داستان بگویید
اگر در مورد خرج کردن مسئولانه سخنرانی کنید، با یک نگاه بیاعتنا یا گیج از سوی کودکتان روبهرو خواهید شد. اما اگر داستانی را در مورد پسری که باید بین خرید ناهار و خرید اکشن فیگور مرد عنکبوتی تصمیم بگیرد تعریف کنید، به احتمال زیاد فرزندتان مسحور داستان خواهد شد. وقتی از داستان و موسیقی برای توضیح مفاهیم استفاده میکنیم، بچهها واقعاً درک میکنند.