کودک خجالتی یا کمرو: علل و راه‌های برخورد با بچه‌های خجالتی

کودک خجالتی یا کمرو: علل و راه‌های برخورد با بچه‌های خجالتی

آیا کودک من خجالتی است؟ برای خجالتی نبودن بچه‌ها چه کار کنیم؟ چرا کودک من خجالتی است؟ اینها سؤالاتی است که ممکن است شما هم از خودتان پرسیده باشید. در این مطلب می‌توانید با علل و راهکارهای برخورد با خجالتی بودن بچه‌ها آشنا شوید.

کودک خجالتی و کمرو

اگر کودکتان وقتی افراد با او صحبت می‌کنند غالباً سرش را بین پاها یا پشت شما پنهان می‌کند و در برابر امتحان کردن چیزهای جدید مقاومت می‌کند، ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که او به طور طبیعی خجالتی و کمروست. او همچنین ممکن است در مواجهه با افراد یا موقعیت‌های ناآشنا، کمی مضطرب یا بی‌قرار باشد و حتی گریه کند.

او احتمالاً با گذشت زمان با بودن در این موقعیت‌ها راحت‌تر خواهد بود. اما مهم است که به یاد داشته باشید خجالتی بودن چیزی نیست که از آن شرمنده شوید و اینکه بسیاری از افراد خجالتی یا بهتر بگوییم کمرو زندگی‌های شاد و موفقی دارند.

همچنین هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا فرزندتان خجالتی باقی می‌ماند یا خیر وجود ندارد، اما افراد بیشماری هستند که وقتی بزرگ‌تر شده‌اند به کمرویی دوران کودکی خود چیره شده‌اند. پس بهتر است روی پذیرش این ویژگی و پشتیبانی از کودکتان که به او کمک می‌کند تا با جهان پیش رویش مواجه شود تمرکز کنید.

علت خجالتی بودن کودک

چرا برخی کودکان اصطلاحاً خجالتی یا کمرو‌تر از دیگر بچه‌ها هستند؟ اول از همه بهتر است به خاطر داشته باشیم که صفت خجالتی یک صفت منفی نیست و اگر هم در ذهن ما آهنگی منفی دارد، لازم است آن را اصلاح کنیم. به‌طورکلی اما برخی از دلایل خجالتی بودن کودکان می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

محیط و وراثت: ژن‌ها و محیط هر دو در کمرویی ما نقش دارند. کارشناسان معتقدند که برخی کودکان با تمایلی بیولوژیکی به خجالتی بودن به دنیا می‌آیند. آرایش ژنتیکی، یعنی ترکیب ژن‌ها ممکن است در یک کودک به تحریک شدن حساس‌تر باشند. هرچه کودکان بزرگ‌تر می‌شوند، همین حساسیت می‌تواند آنها را در موقعیت‌های اجتماعی اصطلاحاً خجالتی کند.

روند رشد: قبل از اینکه نتیجه بگیریم که کودک نوپایمان خجالتی است، در نظر بگیریم که او ممکن است فقط در حال تجربه‌ٔ مرحله‌ای گذرا از رشد باشد. اگر کودکتان به طور ناگهانی نسبت به غریبه‌ها محتاط‌تر شده است یا از اینکه شما از جلوی چشمش دور شوید می‌ترسد، احتمالاً دچار اضطراب جدایی است که درست در زمانی بروز می‌کند که بیشتر بچه‌ها فعال‌تر و مستقل‌تر می‌شوند. اگر احساس می‌کنید کمرویی کودک نوپایتان چیزی بیش از یک مرحله‌ٔ گذرا است، سعی کنید نگران نباشید، چون کمرویی الزاماً کودک را عقب نگه نمی‌دارد.

اضطراب جدایی: بیشتر کودکان دوره‌ای از اضطراب جدایی را در حد فاصل شش ماهگی تا سه سالگی تجربه می‌کنند. این حالت ممکن است به خاطر رفتن به یک مهدکودک جدید، سفر رفتن یکی از والدین یا ترس از تنها بودن در تاریکی برانگیخته شود.

کمی صبر، درک کردن و مراقبت توأم با مهر از طرف ما می‌تواند تفاوت بزرگی در کاهش و رفع حالت کمرویی کودکانمان ایجاد کند.

راه‌های کمک به کودک خجالتی

اما مثل همیشه راه‌حل رفع یا کاهش کمرویی بچه‌ها چیست و چطور باید با یک کودک خجالتی برخورد کنیم. برخی از راهنمایی‌های زیر ممکن است بتواند به شما کمک کند:

به کودک نوپای خود برچسب خجالتی نزنید: هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم خیلی زود به فرزندمان برچسب یا صفتی بدهیم که شاید واقعاً متعلق به او نباشد. همچنین سعی کنید همیشه به فرزندتان به عنوان فردی خجالتی فکر نکنید. اگر انتظار کمرویی را داشته باشید، انتظار شما ممکن است روی رفتار او تأثیر بگذارد. این گفته به معنای آن نیست که خجالتی بودن چیز بدی است اما در مورد کودکان خیلی بهتر است اگر اصلاً روی آنها هیچ برچسبی برای بازگو کردن ویژگی‌هایشان نزنیم.

در حضور دیگران از خجالتی بودنش صحبت نکنید: در مورد کمرویی فرزندتان در حضور او با دیگران صحبت نکنید. اگر بشنود که شما او را به عنوان خجالتی توصیف می‌کنید، ممکن است آن را به عنوان یک انتقاد یا به عنوان یک ویژگی منفی که او را از دیگران جدا می‌کند، تلقی کند. به جایش، سعی کنید بگویید: «او برای اینکه با افرادی که نمی‌شناسد احساس راحتی پیدا کند، عجله نمی‌کند.»

حق بدهید و درکش کنید: به فرزندتان بگویید که شما می‌دانید او چه احساسی دارد. برای مثال، اگر در یک جشن تولد وارد اتاقی پر از کودکان نوپا شوید، می‌توانید بگویید: «سخته وقتی همه‌ٔ بچه‌ها این‌قدر سروصدا می‌کنن، این‌طور نیست؟» این جمله به کودک می‌گوید که واکنش او طبیعی است و دیگران هم ممکن است همان احساس او را داشته باشند.

تشویقش کنید: هر وقت می‌بینید کودکتان برای دوست شدن با کودک دیگری یا پیوستن به یک فعالیت تلاش می‌کند، تلاشش را هر قدر هم که با تردید و بدون اعتماد به نفس باشد، تحسین کنید. اگر بعد از ۱۵ دقیقه مخفی شدن در دامن شما، دیدید که لبخند کمرویانه‌ای به مثلاً مادربزرگش زد، به جای اینکه در مورد این اظهار نظر کنید که چقدر طول کشید تا سلام کند، بگویید: «این لبخند خوبی بود. مطمئنم که مامان‌بزرگ رو خیلی خوشحال کرد.»

اطرافیان را هم آگاه کنید: دوستان، فامیل، عمه‌ها، دایی‌ها، پدربزرگ و و مادربزرگ‌های فرزندتان را به صبر و شکیبایی ترعیب کنید و از آنها بخواهید که از فشار آوردن به او برای گفت‌وگو خودداری کنند.

از انتقاد و سرزنش بپرهیزید: هیچ چیز بیشتر از سخنان ناعادلانه، اعتماد به نفس کودکتان را تخریب نمی‌کند، حتی وقتی فکر می‌کنید که شما فقط در حال شوخی کردن هستید! به یاد داشته باشید که شرمنده کردن فرزندتان به خاطر خجالتی بودنش هیچ ثمری ندارد. این ویژگی طبیعی او است، یعنی خصیصه‌ای نیست که بتواند به خواست خودش آن را قطع یا وصل کند.

از موقعیت‌های اجتماعی دوری نکنید: دور نگه داشتن فرزندتان از فعالیت‌های گروهی، زندگی را برای او راحت‌تر نخواهد کرد. ممکن است برای او کمی بیشتر طول بکشد تا در فعالیت‌ها شرکت کند یا در یک جشن تولد به بقیه ملحق شود، اما هرچه بیشتر و البته به مرور و حساب‌شده در چنین جمع‌هایی قرار بگیرد، احساس راحتی بیشتری پیدا می‌کند.

حساب‌شده عمل کنید: شرکت در قرارهای بازی می‌تواند بدون اعمال فشار زیاد، به او در تمرین مهارت‌های اجتماعی کمک کند. وقتی به یک جمع یا مهمانی بزرگ دعوت شده‌اید، سعی کنید قبل از رسیدن سایر کودکان به آنجا بروید، تا فرزندتان فرصت بیشتری برای ریلکس شدن و کسب احساس راحتی داشته باشد.

راه‌های بی‌تنش‌تر را امتحان کنید: روش‌های کم‌استرس‌تری برای معاشرت فرزندتان پیدا کنید. فعالیتهایی را انتخاب کنید که شامل گروههای کوچکتر و محیط‌‌های آرام یا آشنا باشد. اگر کتابخانه یکی از مکان‌های مورد علاقه‌ٔ کودکتان است، او را به کلاس داستان‌خوانی یا کتاب‌خوانی ببرید یا یکی از دوستانش را دعوت کنید تا برای بازدید از کتابخانه به شما بپیوندد.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط