دروغ گفتن کودک دو ساله: چرا این اتفاق می‌افتد و چه باید کرد

دروغ گفتن کودک دو ساله: چرا این اتفاق می‌افتد و چه باید کرد

دروغ گفتن بچه‌های زیر یک سال با دروغ گفتن دوران نوپایی فرق دارد و دروغ گفتن کودکان دو ساله و چهار ساله‌ نیز با یکدیگر متفاوت است. در این مطلب با این موضوع که چرا بچه‌های دو ساله دروغ می‌گویند و در مورد آن چه کاری باید کرد آشنا شوید.

دروغ گفتن کودکان دو ساله

فرزندتان تا وقتی سه یا چهار ساله شود، واقعاً نمی‌تواند تفاوت بین واقعیت و خیال را تشخیص دهد. این به معنای آن است که برای کودک یک یا دو ساله‌ غیرممکن است که مفاهیم دروغ گفتن و راست گفتن را درک کند. دروغ‌های کوچک او ممکن است از دلایل زیر ریشه بگیرد:

تخیل فعال: خلاقیت کودک شما آن‌قدر سریع رشد می‌کند که گاهی ممکن است فکر کند چیزهایی که او در ذهنش می‌سازد واقعاْ‌ حقیقت دارند. به هر حال، خیلی از ما هنوز یک ماهی دارند که در وان حمام با آن شنا می‌کند!

فراموشی: یک کودک دو ساله‌ٔ فعال چگونه می‌تواند به یاد داشته باشد که واقعاً عروسک توی مهدکودک اول مال کی بود؟ او فقط می‌داند که الان دوباره آن را می‌خواهد. یا وقتی شما فرزندتان را به خاطر خطوط مدادرنگی روی دیوار سرزنش می‌کنید و او می‌گوید کار او نبوده است، دروغ نمی‌گوید، فقط فراموش کرده که این کار را انجام داده است یا آن‌قدر مشتاقانه آرزو می‌کند کاش این کار را نکرده بود که خودش هم متقاعد می‌شود که کار او نیست.

سندرم فرشته: کودک دو ساله‌ای که می‌داند والدینش فکر می‌کنند او نمی‌تواند هیچ کار اشتباهی انجام دهد، خودش هم شروع به باور کردن آن می‌کند. چیزی شبیه به این: «مامان و بابا من رو دوست دارن چون من خیلی خوبم. یه پسر خوب شیرش رو نمی‌ریزه رو مبل، منم این شیر رو نریختم!»

در مورد دروغ گفتن چه باید کرد

راهنمایی‌های زیر می‌تواند به شما در نحوهٔ برخورد با دروغ گفتن کودک دو ساله‌تان کمک کند:

واکنش سفت و سخت نداشته باشید: این مورد ممکن است در نگاه اول خلاف اصطلاحاً عقل سلیم به نظر برسد، چون در هر صورت شما نمی‌خواهید دروغ گفتن را تشویق کنید اما بهترین راه برای کنترل چنین موقعیتی در سن دو سالگی این است که سخت نگیرید، از داستان‌های ساختگی کودک دو سالهٔ خود لذت ببرید و استعداد و غریزه‌ٔ درونی او برای راستگویی را با ملایمت تقویت کنید. خیال‌پردازی‌های پر از شاخ و برگ به طورکلی بی‌ضرر و بخشی از فرایند رشد طبیعی یک بچه‌ٔ دو ساله هستند. همچنین اگر شما برای فرزندتان داستان‌های خیالی مثل قصه‌های پریان را می‌خوانید، پس چرا او نباید چند داستان از خودش بسازد؟ همین توضیح درباره‌ٔ دوستان خیالی نیز صادق است. داشتن رفقای خیالی، طبیعی و نرمال و نشانه‌ای از تخیل رشدیافته‌ٔ یک کودک است. حتی زمانی که فرزندتان خطایی را به گردن دوست خیالی‌اش می‌اندازد، جایی برای نگرانی نیست. از نقطه‌نظر عاطفی، دوستان خیالی هدف مهمی را دنبال می‌کنند که این است: «آنها روش امنی در اختیار کودک می‌گذارند تا بفهمد که می‌خواهد چه کسی باشد.»

شاید مهم‌تر از همهٔ اینها این باشد که وقتی فرزندتان حقیقت را می‌گوید او را تحسین کنید. تقویت مثبت در قانع کردن او برای رسیدن به این نتیجه که روراست بودن به زحمت و سختی‌اش می‌ارزد، تأثیر شگفت‌انگیزی دارد.

او را متهم نکنید: نظرات خود را طوری بیان کنید که اعتراف را تشویق کنند و نه انکار کودکتان را، مثلاً بگویید: «من موندم که این مدادرنگی‌ها چطوری پخش شدن روی فرش اتاق؟ کاش کسی به من کمک کنه تا برشون دارم.»

صداقتش را تشویق کنید: وقتی کودک شما تصدیق می‌کند بدون اجازه کلوچه‌ای را برداشته است، در برابر وسوسه‌ٔ سرزنش و توبیخ او مقاومت کنید. اگر اعتراف او را با فریاد زدن و ناخشنودی پاسخ دهید، بعید است فرزندتان نتیجه بگیرد که راستگویی ارزش دارد. اما اگر با ملایمت اشاره کنید که بهتر است قبل از برداشتن چیزی اجازه بگیرد و سپس برای اعتراف کردن از او تشکر کنید، او خواهد دید که صداقت پاداش‌ خود را دارد.

بار بیش از حد روی دوش کودک نگذارید: با انتظارات یا قوانین بیش از حد بار روی دوش کودک را سنگین نکنید. او نمی‌تواند آنها را درک کند یا قادر به پیروی از آنها نخواهد بود و ممکن است خود را ناچار به دروغ گفتن ببیند تا از ناامید کردن شما پیشگیری کند.

مطمئنش کنید که همیشه دوستش دارید: به کودک خود اطمینان دهید که شما او را تحت هر شرایطی دوست دارید. هنگامی که کودکتان مثلاً به طور تصادفی چراغ خواب اتاقش را شکست، ممکن است از ترس اینکه دیگر او را چندان دوست نداشته باشید، آن را انکار کند. توضیح دهید که مامان و بابا هنوز هم او را دوست دارند، حتی وقتی او کاری کرده است که شما ترجیح می‌دادید انجام نداده باشد.

اعتماد ایجاد کنید: برای اینکه بگذارید فرزند دو سالهٔ شما بداند که به او اعتماد دارید و شما نیز قابل اعتمادید، لازم است خودتان هم از گفتن دروغ و حتی حرف‌های نیمه‌راست خودداری کنید. برای مثال، اگر فرزندتان باید واکسن بزند به او نگویید که هیچ دردی ندارد. همچنین به قول‌های خود وفا کنید و وقتی نمی‌توانید، بابت زیر پا گذاشتن قولتان عذرخواهی کنید.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط