رشد زبانی و شناختی کودک ۱۵ ماهه

رشد زبانی و شناختی کودک در ۱۵ ماهگی چگونه است؟ در این مطلب با رشد زبانی و شناختی کودک ۱۵ ماهه آشنا شوید.

صحبت کردن و کتاب خواندن

تا ۱۵ ماهگی، دایره‌ٔ واژگان بیشتر کودکان شامل «ماما» و «بابا» به علاوه‌ٔ حداقل سه کلمهٔ دیگر که معمولاً اسم‌هایی شبیه و مثل «آب»، «توپ» و «سگ» هستند است. کلمه‌ٔ همیشه محبوب کودک نوپا یعنی «نه!» نیز در میان کلمات اولیه رایج هستند. یک کودک ۱۵ ماهه‌ می‌تواند دستورات ساده، مانند «کفشاتو بیار» یا «توپ رو بذار زمین» را نیز دنبال کند. او همچنین معانی عباراتی مانند «نه»، «بیا اینجا»، «دستتو ببینم» و «نگاه کن» را درک می‌کند.

اما کارهایی که شما می‌توانید انجام دهید چیست؟ یکی از بهترین راه‌ها برای تشویق کوچولوی پرحرفتان به ادامه‌ٔ صحبت، گوش دادن به اوست، حتی اگر همه‌ٔ چیزهایی را که او می‌گوید یا می‌پرسد نمی‌فهمید، وقتی تلاش می‌کند با شما تعامل کند، با او ارتباط چشمی برقرار کنید و هر وقت ممکن است گفته‌هایش را به شکلی تصدیق کنید یا به سؤالاتش پاسخ دهید، چون این کار باعث می‌شود که او به تلاش برای صحبت کردن ادامه دهد.

اگر فرزندتان عجله‌ای برای یادگیری صحبت کردن ندارد، زمان زیادی را به کتاب خواندن با هم اختصاص دهید. حتی نگاه کردن به کتاب‌های تصویری و اشاره به اشیای آشنا به او کمک می‌‌کند تا اطلاعات آنها را برای استفاده‌های بعدی ذخیره کند. سعی کنید از صحبت کردن با لحن بچگانه خودداری کنید، زیرا این کار می‌تواند برای کودک گیج‌کننده باشد. اگر کودکتان به جای سگ می‌گوید «مگ»، به جای تکرار تلفظ او، به سادگی بگویید: «بله، این یه سگه!»

فرزندتان که احتمالاً تا این سن در یک‌جا نشستن برای نگاه کردن به کتاب‌ها مشکل داشته است، مگر اینکه درست قبل از خواب باشد. اما از حدود ۱۵ ماهگی به بعد، بچه‌ها به نگاه کردن به کتاب‌های تصویری همراه شما یا به تنهایی علاقه‌مند می‌شوند. ممکن است ببینید کودک نوپایتان به تصاویر کتاب‌ها دست می‌زند و کتاب‌هایی با بافت‌های کاغذی مختلف اغلب در این سن محبوبیت زیادی دارند. برای لذت بردن از یک داستان لازم نیست کودک حتماً در بغل شما بنشیند و حالا شما می‌توانید وقتی روی زمین در حال بازی است هم برایش کتاب بخوانید.

تشخیص کاربرد استفاده از ابزار و وسایل

یک کودک ۱۲ یا ۱۳ ماهه ابتدا با انگشت با قاشق بازی می‌کند و بعد به آن دهان می‌زند یا از آن برای کوبیدن روی زمین یا تابه استفاده می‌کند. اما یک کودک ۱۵ ماهه می‌فهمد که قاشق برای هم زدن یا خوردن است و سعی می‌کند آن را متناسب با کاربردش استفاده کند و مثلاً حریره‌ٔ جو دوسر صبحانه‌اش را هنگام غذا خوردن هم بزند. همچنین حالا دیگر به جای اینکه فقط یک جارو را پشت سرش بکشد، سعی می‌کند کف خانه آن را با آن جارو کند و هنگامی که به کودک نوپایتان یک برس مو می‌دهید، او سعی خواهد کرد موهای خود یا عروسکش یا حیوان خانگی‌تان را برس بکشد.

حالا درک نحوه‌ٔ استفاده از اشیا با توانایی کودک در استفاده از کلمات و بیان کردنش هماهنگی بیشتری دارد، یعنی عملکرد، فکر و صحبت کردنش با یکدیگر هماهنگ‌تر شده است. او کم‌کم می‌تواند قبل از انجام کاری، در مورد چگونگی کارکرد چیزها و اینکه نتیجه‌ٔ اقداماتش چه خواهد بود فکر کند.

تخیل و بازی‌های خیالی

بچه‌ها به محض اینکه شروع به استفاده از زبان می‌کنند، یعنی هم معنای کلمات را می‌فهمند و هم شروع به استفاده از آنها می‌کنند، توانایی تظاهر کردن را نیز پیدا می‌کنند. بیشتر بازی‌های تخیلی کودک ۱۵ ماهه‌ٔ شما حول رفتارهای خودش می‌چرخد، مثلاً قاشقی برمی‌دارد و وانمود می‌کند که با آن غذا می‌خورد یا سرش را در دامن شما می‌گذارد و خودش را به خواب می‌زند. او برای بیان افکار و ایده‌های خود از نمادها استفاده می‌کند، اما در این مرحله «وانمود کردن» تقلید دقیق رفتار واقعی است.

در ماه‌ها و سال‌های آینده شما شاهد جهش‌هایی در توانایی کودکتان برای تفکر فراواقعی خواهید بود. برای مثال، او تکه چوبی برمی‌دارد و جلوی شما تکان می‌دهد و می‌گوید این یک هواپیماست که در آسمان پرواز می‌کند یا به چیزی وانمود می‌کند که نیست، مثلاً وانمود می‌کند که او یک مأمور آتش‌نشانی یا پرستار است.

شما می‌توانید با بازی کردن یک اتفاق روتین آشنا مثل صرف غذا، کودکتان را تشویق کنید تا از تخیل خود استفاده کند. مثلاً بگذارید فرزندتان آشپز باشد و یک کاسهٔ پلاستیکی، یک همزن دستی، یک قاشق چوبی و یک صافی به او بدهید. وقتی پختن خیالی چیزی خوشمزه برای شما را تمام کرد، به او کمک کنید تا یک میز خیالی را بچیند تا بتوانید در کنار هم از غذا لذت ببرید.

اگرچه فرزندتان ممکن است تا بعد از دومین سالگرد تولدش نتواند واقعاً وانمود کند که شخص دیگری است، اما هنوز هم می‌توانید نقش بازی کردن را تمرین کنید. برای مثال، شما وانمود می‌کنید که سگ هستید و پیشنهاد می‌کنید که او گربه باشد. شما پارس می‌کنید، او میومیو می‌کند و هر دو زیر خنده می‌زنید.

برای جذابیت بیشتر، او می‌تواند وانمود ‌کند که یک سگ بزرگ است و شما وانمود ‌کنید که یک بچه گربه‌ٔ کوچک هستید. کودکان احساس رضایت و اعتماد به نفس زیادی از این نوع تغییر نقش‌، جایی که آنها یک بار هم که شده می‌توانند موجودی بزرگ و قوی باشند و یک بزرگسال نقش موجود کوچک و ناتوان را بازی می‌کند به دست می‌آورند.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط