حرف‌های آزاردهندهٔ اطرافیان هنگام تولد نوزادی با یک مشکل خاص

حرف‌های آزاردهندهٔ اطرافیان هنگام تولد نوزادی با یک مشکل خاص

شاید کودک شما نیز کمی زودتر از موعد تولدش به دنیا آمده است یا به هر دلیل دیگری مثل برخی عارضه‌های نوزادان هنگام تولد در بخش NICU بستری است. برخی از آشنایان به دیدن شما می‌آیند اما نمی‌دانند چه باید بگویند و گاهی برخی از دوستان و اقوام طوری به یک نوزاد زودرس نگاه می‌کنند انگار شاهد خیلی اتفاق بدی هستند یا اصلاً راجع به او صحبت نمی‌کنند. گاهی نیز مردم از اینکه در بیمارستان به دیدن مادر و نوزاد بروند می‌ترسند. اما از همه بدتر حرف‌های بدون فکری است که اطرافیان به والدین یک نوزاد زودرس یا دارای مشکلی خاص می‌گویند. در این مطلب می‌توانید با برخی از این جمله‌ها و نحوهٔ مؤدبانهٔ پاسخ دادن به آنها آشنا شوید.

نیمهٔ پر لیوان رو ببین!

تزریق مثبت‌نگری از طرف دیگران وقتی شما ترسیده‌اید و سردرگرم هستید می‌تواند بجا و خوشایند باشد اما تا زمانی که به شکلی درست، در زمان درست و از طرف شخص درست گفته و شنیده نشود نمی‌تواند مفید واقع شود. به عنوان مثال وقتی فرزند شما چندین هفته زودتر به دنیا آمده یا به هر دلیل دیگری در بخش مراقبت‌های ویژهٔ نوزادان در بیمارستان است و شما به شدت نگرانش هستید، گاهی اوقات پاسخ‌های شاد و بی‌خیالانه می‌تواند وضعیت شما را کم‌اهمیت و عادی جلوه دهد و عمیقاً برایتان ناراحت‌کننده باشد. برخی از این جمله‌ها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • «خیلی خوبه که! تازه بچه‌ت سبکه، راحت بغلش می‌کنی»
  • «کاش بچهٔ منم انقدر کوچیک بود.»
  • «حداقل از بارداری راحت شدی و می‌ری خونه می‌خوابی!»
  • «کاش بچهٔ منم همین قدری بود ولی دیگه به دنیا اومده بود!»
  • « به نظر من که حالش خوبه!»

در چنین شرایطی این نکته را در نظر بگیرید که دیگران قصد و نیت بدی ندارند و شاید بلد نیستند چطور شما را دلداری بدهند، اما شما نیز برای پاسخ می‌توانید این جمله را امتحان کنید: «ممنون برای دلداری‌تون، اما در واقع، ما الان توی شرایط خیلی سختی هستیم.»

خیلی ناراحت شدم!

از سوی دیگر، این موضوع که اقوام و دوستان به خبر تولد نوزاد با اندوه و ترحم واکنش نشان ‌دهند نیز می‌تواند کاملاً آزاردهنده باشد، زیرا شما و همسرتان زمان زیادی را منتظر بوده‌اید و حالا بالاخره کودکتان به دنیا آمده است که به هر حال اتفاق خوشحال‌کننده‌ای هست، هرچند کمی زودتر انجام شده باشد یا مشکلاتی نیز وجود داشته باشد. در چنین شرایطی نیز می‌توانید این پاسخ را انتخاب کنید: «ممنونم ولی ما امیدواریم و خیلی خوشحالیم که به دنیا اومده.»

وای چقدر کوچیکه!

از آنجا که ذهن والدین نوزادان زودرس سخت درگیر رشد روزانهٔ کودک یا رشد نکردن کافی کودکشان است، جلب توجه به سایز و اندازهٔ کوچک یک نوزاد زودرس می‌تواند خیلی دردناک باشد. یک مادر ممکن است از وزن خیلی کم کودکش هم احساس خوبی داشته باشد یا دربارهٔ کوچک بودن فرزندش خیلی حساس باشد که در هر صورت، برای بسیاری از والدین نوزادان زودرس این موضوع دردآور است.

همچنین علاوه بر چیزهایی که مردم می‌گویند، چیزهایی که نمی‌گویند نیز شرایط را برای والدین سخت می‌کند. به عنوان مثال شاید شما انتظار داشته باشید که به زیبایی یا دوست‌داشتنی بودن نوزادتان هم اشاره کنند تا اینکه مدام بشنوید «خیلی کوچیکه!» که بعد از مدتی واقعاً آزاردهنده خواهد شد. در جواب چنین حرف‌هایی نیز می‌توانید بگویید: «بله، فعلاً خیلی کوچیکه، ولی فقط فعلاً. پزشکان و ما داریم همهٔ تلاشمون رو می‌کنیم.»

بچه رو کی میارید خونه؟

وقتی در بخش مراقبت‌های ویژه هستید، شاید احساس کنید هر کسی که شما را می‌شناسد فکر می‌کند باید یک گزارش روزانه از وضعیت کودکتان دریافت کند و گرفتن پاسخ شما به سؤالی مثل اینکه بالاخره فرزندتان را کی بخانه می‌برید، در ذهن دیگران اهمیت زیادی دارد. بسیاری از نوزادان زودرس راهی طولانی و گاهی صعب و سخت در بیمارستان پیش رو دارند، بنابراین برای والدین دشوار است که هر روز گزارش وضعیت را بدهند وقتی خودشان هم نمی‌دانند کودکشان کی ممکن است به خانه برود. پس هنگام شنیدن چنین سؤالی می‌توانید این پاسخ را امتحان کنید: «پیش‌بینی آینده از الان واقعاً سخته. وقتی خبری شد حتماً به شما می‌گیم.»

علتش به تو مربوط بوده؟

انگار صدای درونی سرزنش‌گر داخل سرتان کافی نیست که مردم هم گاهی فکر می‌کنند موظفند علت تولد زودرس کودکتان را تشخیص دهند. احساس گناه یکی از رایج‌ترین عواطفی است که والدین نوزادان زودرس و به خصوص مادران در حینی که کودکشان در بخش مراقبت‌های ویژه است، تجربه می‌کنند، اما یادتان باشد این گناه شما نبوده است. شاید بد نباشد در جواب جس‌وجوگرانی که دنبال حل معما هستند این پاسخ را امتحان کنید: «ولی پزشکم اصلاً این‌طوری فکر نمی‌کنه.»

گاهی وقت‌ها شنیدن برخی حرف‌های بالا سخت است و واقعاً لازم نیست ولی گاهی هم سکوت کردن دیگران خوب نیست. هیچ چیزی نگفتن، زنگ نزدن، پیغام نفرستادن و پیشنهاد کمک ندادن به والدینی که خواهان به رسمیت شناخته شدن تغییر بزرگ زندگی‌ خود یعنی تولد کودکشان هستند نیز می‌تواند انتخاب بسیار بدی باشد. پس اگر در چنین شرایطی دلتان می‌خواهد شخص خاصی از اطرافیانتان در کنار شما باشد، خودتان می‌توانید پیغام بدهید و به دوستانی که احساس می‌کنید از دیدن کودک شما پرهیز می‌کنند بنویسید: «می‌دونم که اولش ترسناکه، اما این بچهٔ منه و من دوست دارم که تو هم بخشی از این تجربه باشی.»‌

در نهایت هم بدانید که حرف‌های آزاردهندهٔ اطرافیان و دوستان از روی بدخواهی نیست، بلکه در بیشتر مواقع افراد درک درستی از به جا آوردن یک برخورد خوب و شایسته با این شرایط را ندارند و خود این آگاهی نکتهٔ مهمی است که نباید فراموشش کنید.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط