هفت بازی برای سرحال آوردن کودکتان

هفت بازی برای سرحال آوردن کودکتان

آیا کودک شما هم کلافه و بی‌حوصله می‌شود شما وقتی فرزندتان دمغ است، چه کار می‌کنید؟ در این مطلب با هفت حس بد کودکان و هفت بازی و فعالیت به عنوان راه‌حل‌هایی خوب و موفق برای دور کردن غم و اندوه و لبخند آوردن به لب فرزندتان که توسط خود والدین تهیه شده است آشنا شوید.

۱. قدرت ستایش و تحسین

هر وقت کودکم چار حمله‌های گریه می‌شود، سعی می‌کنم چیزی پیدا کنم تا به خاطرش از او تعریف کنم. این گریه‌اش را بند می‌آورد. یک راه دیگرش این است که هر کار کوچکی را تکرار می‌کنم که می‌دانم خودش برای آرام کردنش انجام می‌دهد. مثلاً آهی خیلی عمیق می‌کشم یا می‌روم تا یک دستمال کاغذی برایش بیاورم. وقتی این کار را می‌کنم، او دیگر نمی‌تواند جلوی لبخندش را بگیرد!

۲. بیرون بردن غصه‌ها

من یک بچه‌ٔ خیلی فعال و پرانرژی دارم. خیلی طول کشید تا فهمیدم که هر وقت واقعاً عبوس یا کلافه است، چیزی که بیشتر از همه احتیاج دارد این است که بیرون برود و بازی کند یا فقط چند دقیقه در خانه بدود. حتی اگر سرم شلوغ باشد، می‌ایستم و به او اعلام می‌کنم که وقتش رسیده غصه‌هایش را ببرد به باد بسپارد. الان وقتی دمغ است حتی خودش از این اصطلاح استفاده می‌کند. بیرون رفتن همیشه او را سرحال می‌آورد.

۳. کارواش حال خوب

یک روز وقتی دخترم کج‌خلق بود، این فکر به سرم زد که او را در کارواشی بگذارم که روحیه‌ٔ بدش را می‌شوید و می‌برد. من به او می‌گویم که یک دکمه‌ٔ نامرئی را فشار دهد تا وارد «کارواش حال خوب» شود، سپس او را می‌چرخانم، قلقلک می‌دهم و صداهای مسخره در می‌آورم. وقتی کار شست‌وشوی کارواش ما تمام می‌شود او در حال قهقهه زدن است.

در مورد بزرگ کردن دختر و پسرها بدانید.

۴. بایست و گوش کن

وقتی پسر بزرگ‌تر من که هشت ساله است، احساس ناراحتی می‌کند، گاهی اوقات تنها چیزی که احتیاج دارد این است که من به حرف‌هایش گوش کنم. در برخورد با بچه‌ها، ما اغلب عجله داریم که پاسخی برای مشکلات آنها یا درمانی برای هر چیزی که آنها را آزار می‌دهد، پیدا کنیم. اما من فکر می‌کنم که اغلب مفیدتر است که هر کار دیگری را متوقف کنم و در لحظه باشم و فقط از او بپرسم چه مشکلی دارد. اگر در آن لحظه آماده‌ٔ صحبت در موردش نیست، توجه انحصاری خود را به او می‌دهم، با او بازی می‌کنم و مطمئن می‌شوم که حواسم فقط پیش اوست.

۵. اجتماعی‌تر باش

دو پسر من همیشه وقتی که در محاصره‌ٔ گروهی از اقوام و دوستان هستند، شادتر به نظر می‌رسند. اوقاتی که آنها را خوشحال‌تر از همیشه دیده‌ام در میهمانی‌های بزرگ خانوادگی بوده‌ایم، زمانی که فرصت پیدا می‌کنند با تعدادی از افرادی که می‌شناسند و دوستشان دارند تعامل کنند. به همین دلیل، ما فرزندانمان را هرچه بیشتر در گردش‌های جمعی شرکت می‌دهیم. من همچنین خوشم می‌آید که این کار به فرزندانم درباره‌ٔ لذت و مهارت تعامل با انواع مختلف مردم آموزش می‌دهد.

در مورد رشد احساسی اجتماعی کودک بیشتر بدانید.

۶. پیتزا شدن

من این ترفند را در یک کتاب داستانی دیده‌ام. وقتی دخترم بدخلق است، می‌گویم «خوب، وقتشه که تو رو به به پیتزا تبدیل کنم». او را بلند می‌کنم و به عنوان خمیر ورز می‌دهم و به هوا می‌اندازم، که در واقع فقط قلقلک آرام و بازی ملایم است. سپس رویش پنیر، سس گوجه‌فرنگی و پپرونی خیالی می‌پاشم، یعنی یک فرصت خوب دیگر برای بوسیدنش. سپس او را در اجاق وانمودی، یعنی کاناپه می‌گذارم و تمام؛ حال بد او ناپدید شده است!

۷. بیرون بردن هوای بد 

وقتی در حال رانندگی در ماشین هستیم و دخترم احساس ناراحتی می‌کند، شیشه‌ها را پایین می‌دهیم، حتی اگر یخبندان و برف باشد و سپس تمام هوای «بد» را از بدنمان بیرون می‌دهیم. بعد از آن او احساس بهتری دارد. من هم همین‌طور! 

این کار را می‌توان با بیرون بردن کودک از خانه تا حیاط یا باز کردن پنجره با رعایت مسائل ایمنی هم انجام داد.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط